قانون مالیاتهای مستقیم
مصوب 1345,12,28با اصلاحات و الحاقات بعدی
- اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات بر درآمد میباشند:
1 - هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت بکلیه درآمدهائیکه در ایران یا خارج از کشور تحصیل میکند.
2 - هر شخص حقیقی ایرانی مقیم خارج از کشور نسبت بکلیه درآمدهائیکه در ایران تحصیل میکند.
3 - هر شخص حقوقی ایرانی نسبت بکلیه درآمدهائیکه در ایران یا خارج از کشور تحصیل میکند.
4 - هر شخص غیرایرانی (اعم از حقیقی یا حقوقی) نسبت بکلیه درآمدهائیکه در ایران تحصیل میکند.
- اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات بر درآمد بشرح زیر نمیباشند:
1 - اعلیحضرت همایون شاهنشاه و علیاحضرت شهبانو و والاحضرت ولایتعهد.
2 - رؤسا و اعضای مأموریتهای سیاسی خارجی در ایران و رؤسا و اعضای هیئتهای نمایندگی فوقالعاده دول خارجی نسبت بحقوق دریافتی از دولت متبوع خود بشرط معامله متقابل و همچنین رؤسا و اعضای هیئتهای نمایندگی سازمان ملل متحد و مؤسسات تخصصی آن در ایران نسبت بحقوق دریافتی از سازمان و موسسات مزبور در صورتیکه تابع ایران نباشند.
3 - رؤسا و اعضای مأموریتهای کنسولی خارجی در ایران و همچنین کارمندان مؤسسات فرهنگی دول خارجی نسبت بحقوق دریافتی از دول متبوع خود بشرط معامله متقابل.
4 - کارشناسان خارجی که با موافقت دولت ایران از محل کمکهای بلاعوض فنی و اقتصادی و علمی و فرهنگی دول خارجی یا مؤسسات بینالمللی به ایران اعزام میشوند نسبت بحقوق دریافتی آنان از دول متبوعه یا مؤسسات بینالمللی مذکور.
5 - کارمندان محلی سفارتخانهها و کنسولگریها و نمایندگیهای دولت شاهنشاهی ایران در خارج نسبت بحقوق دریافتی از دولت ایران درصورتیکه دارای تابعیت دولت ایران نباشند و بشرط معامله متقابل.
6 - شهرداریها و اشخاص حقوقی دولتی و شهرداری که بصورتی غیر از شرکت طبق قوانین تأسیس شده باشند.
7 - موقوفات آستان قدس رضوی - مسجد گوهرشاد - آستانه حضرت معصومه - آستانه حضرت عبدالعظیم - شاه نعمتاله ولی - شاه چراغ -مدرسه عالی سپهسالار - سلطان علیشاه گنابادی - مسجد سلطانی تهران - سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی - شیر و خورشید سرخ - بنیاد پهلوی و مؤسساتی که تمام سرمایه آنها متعلق به بنیاد پهلوی است- سازمان بیمههای اجتماعی - بنگاه حمایت مادران و نوزادان-کمیته ایرانی حقوق بشر-انجمن ملیحمایت کودکان و مؤسسه هنرستان دختران و آموزشگاه حرفهای پسران که از محل موقوفهای اداره میشود که تولیت آن با سلطان وقت است.
8 - موقوفات عام که درآمد آن بمصرف تحقیقات علمی و فنی - تعلیم و تربیت بهداشت - بنا و تعمیر و نگاهداری مساجد و تعمیر آثار باستانی میرسد نسبت به آن قسمت از درآمد که منحصراً به این قبیل مصارف برسد مشروط بر اینکه از طرف دولت بر درآمد و هزینه آن نظارت شود.
9 - مؤسسات عامالمنفعه که بثبت رسیده و درآمد آنها بموجب اساسنامه منحصراً بمصرف تحقیقات علمی و فنی - حفظ آثار باستانی -تعلیم و تربیت بهداشت برسد مشروط بر اینکه بر درآمد و هزینههای آنها از طرف دولت یا شهرداریها نظارت شود و همچنین مجامع حرفهای که بموجب قوانین خاص تشکیل شدهاند بتشخیص هیئت وزیران. مؤسسات آموزشی که تا این تاریخ یا حداکثر ظرف مدت چهار ماه از تاریخ تصویب این اصلاحیه وضع خود را با آئیننامه موضوع تبصره 2 ماده 2 تطبیق داده باشند از معافیت موضوع این بند استفاده خواهند نمود و در صورتیکه پس از رسیدگی وزارت دارائی و وزارت علوم و آموزش عالی یا وزارتآموزش و پرورش حسب مورد محرز شود که درآمد سالهای 1346 تا آخر 1351 مؤسسات مزبور صرف مخارج خود مؤسسه شده و هیچگونه سودی اعم از سود سرمایه و یا غیر آن برداشت نشده مالیات بر درآمد سنوات مزبور وصول و معادل آن از محل درآمد عمومی به مؤسسه مربوط برگشت داده میشود. در مورد مؤسسات متعلق باشخاص حقیقی استفاده از معافیت مزبور موکول بآنست که ضمن رعایت مراتب فوق ظرف مهلت مذکور بصورت شخص حقوقی بثبت برسند.آئیننامه اجرائی این بند در مورد نحوه تنظیم اساسنامه و ضوابط مربوط بهزینه مؤسسات مزبور به پیشنهاد وزارت دارائی بتصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی خواهد رسید.
10 - انجمنهای مربوط به اقلیتهای مذهبی زردشتی - مسیحی - کلیمی که درآمد آن بوسیله هیئتهای رسمی ملی صرف معابد و امور تعلیم وتربیت و بهداشتی میشود مشروط بر اینکه رسمیت انجمنها یا هیئتهای مزبور بتصویب مراجع رسمی مذهبی آنها و وزارت کشور رسیده باشد.
- آن قسمت از درآمد موقوفات مؤسسات مذکور در بند 7 این ماده که عاید مؤسسات مزبور نمیشود مشمول معافیت نخواهد بود.
- آئیننامههای اجرائی مربوط به بندهای 8 و 9 و 10 این ماده را وزارت دارائی با جلب نظر سازمان اوقاف تهیه و پس از تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی بموقع اجراء خواهد گذارد.
- درآمدیکه شخص حقیقی در خدمت شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی) در قبال تسلیم نیروی کار خود بابت اشتغال در ایران برحسب مدت یا کار انجام یافته بطور نقد یا غیر نقد تحصیل میکند مشمول مالیات حقوق است.
- حقوقی که در مدت مأموریت خارج از کشور (از طرف دولت ایران یا اشخاص مقیم ایران) از منابع ایرانی عاید شخص میشود مشمولمالیات حقوق میباشد.
- درآمد مشمول مالیات عبارتست از حقوق اعم از مقرری یا مزد یا حقوق اصلی (بدون وضع کسور) و مزایای مربوط بشغل از قبیل پاداش - فوقالعادهها و حق حضور در جلسات حق کشف ناشی از خدمت مرجوعه - مسکن - اتومبیل - اختصاصی و نظایر آن بطور مستمر یا غیرمستمر پس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون.
- درآمد غیر نقدی مشمول مالیات حقوق بشرح زیر تقویم و محاسبه میشود.
1 - مسکن با اثاثه و یا بدون آن پانزده درصد مقرری یا مزد یا حقوق اصلی.
2 - اتومبیل اختصاصی با راننده و سوخت و یا بدون آنها پنجهزار ریال در ماه.
3 - سایر درآمدهای غیر نقدی که موضوعاً به پیشنهاد وزارت دارائی و تشخیص هیأت وزیران بعنوان مزایا شناخته میشود معادل قیمت تمامشده برای پرداختکننده حقوق.
- وجوهی که علاوه بر حقوق بابت حق بیمه یا حقوق بازنشستگی یا پسانداز و امثال آن از طرف کارفرما منظور میگردد تا بعداً عاید کارمند یا کارگر شود مشروط بر اینکه از پانزده درصد مقرری یا حقوق اصلی و مزایای مستمر تجاوز نکند جزو درآمد مشمول مالیات محسوب نخواهد شد و در صورتیکه از پانزده درصد مزبور تجاوز نماید مازاد مشمول مالیات خواهد بود. مگر در مواردیکه بنا به پیشنهاد وزارت دارائی و تصویب هیأت وزیران تعیین میشود که در هر صورت حداکثر از بیست درصد تجاوز نخواهد کرد،کارفرما مکلف است وجوه مزبور را در حساب مخصوصی در یکی از بانکهای ایرانی یا مؤسساتی که با کسب مجوز قانونی باین منظور تشکیل میشوند نگاهداری نماید و یا بمصرف خرید اوراق قرضه دولتی یا اسناد خزانه برساند وگرنه مشمول مالیات خواهد بود.
- از تاریخ اجرای این قانون تبصره 29 قانون بودجه سال 1338 موضوع سه درصد فرهنگ و بهداشت ملغی میشود.
- پرداختکنندگان حقوق هنگام هر پرداخت یا تخصیص آن مکلفند مالیات متعلق را پس از وضع معافیتهای مقرر تا سیصد هزار ریال حقوق سالانه پس از کسر شصت هزار ریال بنرخ ده درصد و تا هفتصد هزار ریال حقوق سالانه نسبت به مازاد سیصد هزار ریال بنرخ پانزده درصد و نسبت بمازاد هفتصد هزار ریال حقوق سالانه بنرخ مربوط مقرر در ماده 134 کسر و ظرف سی روز با صورتی حاوی نام و نشانی دریافتکنندگان حقوق ومیزان آن بدارائی محل تأدیه کنند و در ماههای بعد فقط تغییرات را صورت دهند.
ـ کلیه مستخدمینی که حقوق آنان از اعتبار وزارتخانه ها و مؤسسات دو لتی و وابسته بدولت و شرکتهای دولتی پرداخت میشود و نیز کارکنانی که در اجرای قانون واگذاری بیمارستانهای وزارت بهداری و بهزیستی به شیر و خورشید سرخ یا سایر مؤسسات عام المنفعه منتقل شده اند اعم از اعتبارات درآمد عمومی یا برنامه ای یا اختصاص و همچنین کارکنان دربار سابق و مؤسسات عالی غیر دولتی تا مبلغ 720،000 ریال حقوق سالانه از نصف مالیات فوق بخشوده میباشند.
ـ در مواردیکه ادعا شود که مالیاتهای موضوع این ماده که از طرف پرداخت کننده کسر و باداره امور اقتصادی و دارائی تأدیه شده است بیش از مالیات متعلق بجمع حقوق و مزایای دریافتی در سال مالیاتی است و یا مجموع حقوق و مزایای سالانه مستخدم در یکسال مالیاتی از 360،000 ریال تجاوز نکرده است در صورتیکه دریافت کننده حقوق بعد از انقضاء تیر ماه سال بعد تا آخر آن سال با تسلیم فرم مخصوص اظهارنامه که از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی تهیه خواهد شد بحوزه مالیاتی محل سکونت خود مبلغ مالیات اضافی مورد ادعا را مطالبه کند پس از رسیدگی ممیز مالیاتی حوزه مذکور با رعایت مواد 242 و 343 قانون مالیاتهای مستقیم مالیات اضافی قابل استراد خواهد بود.
ـ از پرداختهای غیر مستمر ده درصد بابت مالیات کسر و ظرف سی روز با صورتی حاوی نام و نشانی دریافت کنندگان و میزان آن به اداره امور اقتصادی و دارائی محل پرداخت خواهد شد.
- در مواردیکه از اشخاص مقیم خارج که در ایران شعبه یا نمایندگی ندارند حقوق دریافت شده دریافتکنندگان مکلفند ظرف سی روز ازتاریخ دریافت حقوق مالیات متعلق را طبق ماده 6 به اداره دارائی محل اقامت خود تأدیه نمایند و تا آخر تیر ماه سال بعد اظهارنامه مربوط بحقوق دریافتی خود را بدارائی تسلیم کنند.
- درآمدی که شخص حقیقی از طریق اشتغال بفعالیتهای کشاورزی در ایران تحصیل مینماید مشمول مالیات بر درآمد کشاورزی میباشد.
- درآمد مشمول مالیات بر درآمد کشاورزی عبارتست از 10 تا 45 درصد قیمت کل محصول سالانه در فصل استحصال در حوزه شهرستان نسبت بمورد فعالیت کشاورزی و بهمین نسبت در مورد سایر درآمدهای کشاورزی از قبیل دامداری و فروش آب برای مصارف کشاورزی و نظائر آنپس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون - در مورد املاک استیجاری اجاره بها و در مورد مزارعه و مساقات سهمی که بمالک پرداخت میشود ازدرآمد مشمول مالیات کسر خواهد شد.
- نسبت مذکور در این ماده برای مناطق مختلف با توجه بنحوه کشت و عوامل مختلف کشاورزی و نوع محصول بموجب آئیننامهایکه از طرف وزارت دارائی و وزارت کشاورزی تهیه میشود تعیین و پس از تصویب هیأت وزیران بموقع اجراء گذارده خواهد شد.
- تعیین قیمت محصولات کشاورزی در فصل استحصال برای حوزههای شهرستان در هر سال بعهده کمیسیونی است مرکب از رؤسای ادارات دارائی و کشاورزی و بانک ملی شهرستان یا نمایندگان آنان و یکنفر نماینده شرکتهای تعاونی روستائی بمعرفی سازمان تعاونی روستائی و یکنفر معتمد بصیر در امور کشاورزی که کارمند دولت نباشد بمعرفی فرماندار و نظر کمیسیون در این مورد قطعی است.
- کلیه مشمولین مالیات بر درآمد کشاورزی مکلفند ظرف شش ماه از تاریخ اجرای این قانون اظهارنامه طبق نمونهایکه از طرف وزارت دارائی تهیه میشود تنظیم و به اداره دارائی محل تسلیم نمایند.
- میزان محصول کشاورزی وسیله ادارات دارائی از طریق ممیزی برآورد و نتیجه آن بمؤدی ابلاغ خواهد شد. در صورتیکه مؤدی ظرف30 روز از تاریخ ابلاغ نسبت به نتیجه ممیزی کتباً اعتراض نکند نتیجه ممیزی قطعی خواهد بود و در صورت اعتراض پرونده برای رسیدگی بکمیسیون کشاورزی مرکب از یک نفر نماینده اداره دارائی و یکنفر نماینده اداره کشاورزی و یکنفر معتمد محل بصیر در امور کشاورزی که کارمند دولت نباشد بمعرفی فرماندار احاله خواهد شد.
رأی کمیسیون که با دعوت قبلی از مؤدی صادر میشود باکثریت قطعی است.
- آئیننامه راجع بنحوه ممیزی املاک کشاورزی و ممیزی سایر درآمدهای موضوع این بخش از طرف وزارت دارائی تنظیم و بموقع اجراگذارده خواهد شد.
- نتیجه ممیزی املاک کشاورزی که طبق مقررات این قانون انجام و بمرحله قطعیت برسد جز در موارد مذکور در موارد 13 و 14 نسبت بسال ممیزی و سنوات بعد مادام که تجدید ممیزی نشده است معتبر و مبنای تشخیص درآمد مشمول مالیات خواهد بود. فاصله بین دو ممیزی نباید کمتر از 5 سال باشد.
- در صورتیکه پس از انقضای 5 سال مذکور در این ماده و قبل از اقدام بممیزی بعدی اطلاعاتی از طریق سازمانهای دولتی و عمومی و مؤسسات وابسته بدولت بدست آید که حاکی از افزایش درآمد ملک بمیزانی بیش از سی درصد نتیجه ممیزی باشد اداره دارائی پرونده مربوط را برای تشخیص درآمد قطعی بکمیسیون کشاورزی موضوع ماده 11 ارجاع و ضمن دعوت کتبی از مؤدی برای حضور در جلسه کمیسیون مبلغ مورد ادعای خود را بمؤدی ابلاغ خواهد نمود رأی کمیسیون کشاورزی قطعی بوده و نسبت بمالیات سالی که سررسید پرداخت مالیات آن بعد از تاریخ ابلاغ دعوتنامه مذکور میباشد و سالهای بعد تا ممیزی جدید معتبر و ملاک عمل خواهد بود.
- در مواردیکه درآمد ملکی بسبب عواملی خارج از اختیار مؤدی بیش از 25 درصد کاهش حاصل کند مالک یا مستأجر میتواند قبل از برداشت محصول تقاضای رسیدگی و تخفیف مالیاتی نماید. تقاضای مذکور در کمیسیون کشاورزی موضوع ماده 11 مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت و در صورتیکه بموجب رأی کمیسیون ادعای مؤدی مسلم گردد درآمد مشمول مالیات مؤدی به نسبت نقصان محصول و برای مدتی که از طرف کمیسیون تعیین میشود تقلیل داده خواهد شد.
- در مواردیکه محصول کشاورزی ناحیهای بر اثر بروز آفت عمومی یا حوادث دیگر تقلیل یابد بنا به تشخیص و پیشنهاد وزارت کشاورزی و تصویب هیأت وزیران مالیات کشاورزی آن ناحیه کلاً یا جزئاً بخشوده خواهد شد.
- مشمول مالیات بر درآمد کشاورزی موظف است مالیات بر درآمد کشاورزی خود را در هر سال از اول تیر ماه تا آخر آذر ماه به تشخیص وزارت دارائی از حیث فصل برداشت محصول در هر محل به نرخ مذکور در ماده 134 بپردازد.
- در مورد مواد 11 و 13 در صورتیکه مؤدی تقاضای رسیدگی محلی کند کمیسیون در صورتی با تقاضای مؤدی موافقت خواهد کرد که معادل هزینه رسیدگی محلی به تشخیص کمیسیون طبق مقررات مربوط از طرف مؤدی در صندوق دارائی تودیع شود.
- تا زمانیکه ممیزی املاک مزروعی طبق مقررات این قانون انجام نشده است بشرح زیر عمل خواهد شد:
الف - در مورد املاکی که سابقه ممیزی دارد درآمد مشمول مالیات به نسبت و بر اساس آخرین ممیزی با رعایت مقررات این قانون تشخیص و مالیات متعلق در سررسید مقرر وصول خواهد شد و در صورتیکه نتیجه آخرین ممیزی بمرحله قطعیت نرسیده باشد اختلافات در کمیسیون کشاورزی موضوع ماده 11 حل و فصل خواهد شد.
ب - در مورد املاکی که سابقه ممیزی ندارد مادام که ممیزی موضوع این قانون بعمل نیامده است مالیات متعلق بر اساس درآمد مشمول مالیات مذکور در اظهارنامه مؤدی که در سررسید پرداخت مالیات هر سال تسلیم خواهد شد وصول میگردد و ادارات دارائی مکلفند نسبت به اینگونه املاک خارج از نوبت اقدام بممیزی نمایند و در صورتیکه نتیجه قطعی ممیزی تا بیست درصد بیشتر از اظهارنامه باشد درآمد مذکور در اظهارنامه قطعی تلقی میگردد وگرنه مالیات متعلق به مابهالتفاوت به اضافه جریمهای معادل بیست درصد آن وصول خواهد شد و در سنواتی که مؤدی از تسلیم اظهارنامه خودداری نماید نتیجه قطعی ممیزی که مطابق مقررات این قانون بعمل خواهد آمد درآمد مشمول مالیات سنوات مذکور تلقی خواهد شد.
- مشمولین این بخش که دارای دفاتر قانونی هستند درآمد مشمول مالیات آنان بر اساس مقررات مواد 58 و 61 تشخیص داده میشود و نسبت بکسانیکه ضمن فعالیت کشاورزی از طریق ایجاد فروشگاه محصول خود را بفروش میرسانند در صورتیکه دارای دفاتر قانونی باشند درآمد مشمول مالیات آنان کلاً بر اساس مقررات مواد 58 و 60 و 61 تشخیص والا نسبت بهر یک از فعالیتهای کشاورزی و مشاغل جداگانه طبق مقررات بخش های مربوط مشمول مالیات خواهند بود.
- درآمد شخص حقیقی یا حقوقی ناشی از واگذاری قطعی یا غیر قطعی حقوق خود نسبت به املاک واقع در ایران اعم از حق مالکیت (عینیا منفعت) و حق انتفاع بطور دائم یا موقت پس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون مشمول مالیات بر درآمد املاک میباشد.
- درآمد املاک شرکتهائیکه تمام سرمایه آنها بطور مستقیم یا با واسطه متعلق بدولت است تابع مقررات این بخش نبوده و از طریق رسیدگی بدفاتر تشخیص خواهد شد .
- املاکیکه مورد استفاده غیر مالک میباشد اجاری تلقی و درآمد مشمول مالیات در اینمورد عبارتست از کل مالالاجاره اعم از نقدیو غیر نقدی پس از کسر 25 درصد بابت کلیه هزینهها و استهلاکات و تعهدات مالک نسبت بمورد اجاره. حکم این ماده در مورد خانههاﻯ سازمانی متعلق باشخاص حقوقی در صورتیکه مالیات آنها طبق دفاترقانونی تشخیص شود جارﻯ نخواهد بود. درآمد مشمول مالیات در مورد اجاره دست اول املاک مورد وقف یا حبس بر اساس این ماده محاسبه خواهدشد .
- محل سکونت پدر و یا مادر و یا زن و شوهر و یا فرزند و همچنین محل سکونت افراد تحت تکفل مالک اجاری تلقی نمیشود مگر اینکه بموجب اسناد و مدارک ثابت شود که اجاره پرداخت میشود.
در صورتیکه چند مستغل محل سکونت مالک و یا افراد مزبور باشد فقط یک مستغل برای سکونت مالک و یا مستغل برای سکونت افراد مذکور بهانتخاب مالک از شمول مالیات خارج و بقیه مشمول مالیات مقرر در این ماده خواهد بود.
- از نظر مالیات بر درآمد املاک هر آپارتمان یک مستغل محسوب میشود.
- در مورد املاکی که با اثاثه یا ماشین آلات به اجاره واگذار میشود درآمد ناشی از اجاره اثاثه و ماشین آلات نیز جزو درآمد ملک محسوب و مشمول مالیات این بخش میباشد.
- مالاجاره از روی سند رسمی تعیین میشود و در صورتیکه اجارهنامه رسمی وجود نداشته باشد یا از تسلیم سند یا رونوشت آنخودداری گردد بر اساس اجاره بهای املاک مشابه تقویم خواهد شد در صورت اخیر اگر بعداً سند یا مدارک رسمی بدست آید که معلوم شود اجاره ملک بیش از مبلغ تقویم شده میباشد مابهالتفاوت مالیات متعلق قابل مطالبه خواهد بود.
- مستحدثاتی که طبق قرارداد از طرف مستأجر در عین مستأجره بنفع موجر ایجاد میشود ببهای روز تعلق مستحدثه در تاریخ تعلق بموجر تقویم و با رعایت تبصره ماده 134 جزو مالالاجاره غیر نقدی سالهای مربوط محسوب خواهد شد.
- سازمانهای دولتی و مؤسسات وابسته بدولت و کلیه اشخاص حقوقی مکلفند مالیات موضوع این بخش را از مالالاجارههائیکه پرداخت میکنند کسر و ظرف ده روز به اداره دارائی محل پرداخت نمایند و رسید مالیاتی آنرا بموجر تسلیم کنند.
- در صورتیکه مالک محل سکونت خود را بفروشد و در سند انتقال بدون اجاره بها مهلتی برای تخلیه ملک داده شود مستغل مزبور درمدتیکه محل سکونت انتقال دهنده میباشد حداکثر تا چهار ماه در مهلت مذکور مشمول مالیات نخواهد بود.
- از نظر مالیاتی در بیع شرط فروشنده مالک عین شناخته میشود و در مواردی که مبیع در تصرف انتقال گیرنده شرطی قرار گیرد وهمچنین در مورد رهن تصرف بایع شرطی و راهن مشمول مالیات بر درآمد املاک است و درآمد مشمول مالیات عبارتست از 75 درصد ارزش اجاری ملک بر اساس اجاره بهای املاک مشابه.
- هر کس خانه خود را بدیگری به اجاره واگذار کند و خود خانه دیگری برای سکونت خویش اجاره کند دراحتساب درآمد مشمول مالیات مستغلات او میزان مالالاجارهایکه بموجب سند رسمی یا قرارداد عادﻯ میپردازد از کل مالالاجارههای دریافتی او کسر خواهد شد.
- هزینههائیکه بموجب قانون یا قرارداد بعهده مالک است و از طرف مستأجر انجام میشود و همچنین مخارجی که بموجب قرارداد انجام آن از طرف مستأجر تقبل شده در صورتی که عرفاً بعهده مالک باشد ببهای روز انجام هزینه تقویم و بعنوان مالالاجاره غیر نقدی بجمع اجارهبهای سال انجام هزینه اضافه میشود.
- هرگاه درآمد اجاری سالانه مشمول مالیات ملک یا املاک موضوع این ماده از یک میلیون ریال تجاو ز نماید مازاد مشمول یک مالیات اضافی به نرخ 15% علاو ه بر مالیات مقرر خواهد بود.
سررسید پرداخت این مالیات به ترتیبی است که در مورد منبع پیش بینی شده است. مفاد این تبصره نسبت بدرآمدهای حاصل و و ظایف و تکالیف سازمانها و مؤسسات و اشخاص حقوقی موضوع تبصره 6 ماده مزبور از ابتدای سال 1359 جاری است.
- درآمد مشمول مالیات در مورد بهرﮤ مالکانه معادن عبارتست از صد درصد بهره مالکانه (اعم از نقدی یا جنسی).
- مالیات نقل و انتقالات قطعی املاکی که در تاریخ تملک انتقال دهنده ارزش معاملاتی برای ملک تعیین نشده است عبارت است از 2درصد قیمت مذکور در سند مشروط بر اینکه در مورد املاکی که بموجب مقررات قبلی برای آن قیمت منطقهای سابق یا در اجرای حکم تبصره ماده23 برای آنها ارزش معاملاتی تعیین شده است قیمت مذکور در سند در مورد اول از قیمت منطقهای سابق و در مورد دوم از ارزش معاملاتی کمتر نباشد و گرنه قیمت منطقهای یا ارزش معاملاتی حسب مورد مناط اعتبار است.
- درآمد مشمول مالیات در مورد نقل و انتقالات قطعی املاکی که تاریخ تملک آن بعد از تصویب این قانون و تعیین ارزش معاملاتی اراضی میباشد عبارتست از اضافه بهای فروش نسبت ببهای خرید بمأخذ قیمت مذکور در اسناد معامله مگر اینکه قیمت فروش از ارزش معاملاتی اراضی حین معامله کمتر باشد که در این صورت ارزش معاملاتی ملک مناط اعتبار است در تمام مواردفوق وجوهی که انتقال دهنده بموجب قوانین مربوط بابت حق مرغوبیت یا اضافه ارزش طبق قبض رسمی بدولت یا شهرداریها پرداخته است ازدرآمد مشمول کسر خواهد شد.
در صورتیکه تملک ملک بسبب ارث و یا نقل و انتقالات بلاعوض و محاباتی باشد ارزش معاملاتی ملک در سال تملک مناط اعتبار است.
تبصره1 - تعیین ارزش معاملاتی اراضی واقع در داخل و خارج شهرها بعهده کمیسیون تقویم املاک میباشد که در هر سال در تهران از نماینده وزارت دارائی - ارزیاب اداره کل ثبتاسناد و املاک - نماینده انجمن شهر و در شهرستان از پیشکار یا رئیس دارائی یا نماینده او - رئیس اداره ثبت یا نماینده او - نماینده انجمن شهر تشکیل میگردد.
در نقاطی که انجمن شهر وجود نداشته باشد یکنفر معتمد محل بصیر در امور تقویم املاک که کارمند دولت نباشد بمعرفی فرماندار برای شرکت درکمیسیون دعوت خواهد شد.
وظایف کمیسیون تقویم املاک عبارتست از:
1- تعیین ارزش معاملاتی اراضی در هر سال بر اساس برآورد ارزش متوسط ششماهه اخیر
2- تقویم بهای ساختمان بر اساس نوع مصالح و مشخصات بنا و موقعیت محل.
- در موارد فوق در صورتیکه مالیاتی به معامله تعلق نگیرد و یا مالیات متعلق کمتر از دو درصد ارزش معاملاتی عرصه باشد مالیات بمأخذ2% وصول میشود و در محاسبه مجموع درآمد مودی مالیات متعلق به مابهالتفاوت منظور خواهد شد و مازاد قابل استرداد نیست و موارد مذکورمشمول ماده 29 نخواهد بود هر گاه در اولین انتقالی که بعد از تعیین ارزش معاملاتی بعمل میآید بهای مذکور در سند بیش از ارزش معاملاتی باشد در انتقال بعدی ارزش معاملاتی خرید مبنای محاسبه مالیات خواهد بود.
حکم این تبصره شامل مالیات املاک مذکور در مواد 24 و 25 نیز میباشد.
- در مورد زمینهائی که از طرف مالک تفکیک و بگواهی ثبت اسناد و تأیید شهرداری قسمتی از زمین بعنوان شارع عام بدون دریافت بها ازتصرف مالک خارج میشود بهای این قسمت از زمین بر مبنای ارزش تاریخ تملک طبق ضوابط مذکور در این بخش محاسبه و بقیمت خرید باقیماندهزمین اضافه میشود.
- در مواردیکه منفعت ملکی بدیگرﻯ منتقل و مالالاجاره تمام مدت یکجا پرداخت شده یا حق انتفاع آن ملک از طرف مستأجر در ازاءمبلغی بشخص دیگرﻯ منتقل شده باشد هرگاه عین ملک در زمانیکه بانقضاﻯ مدت اجاره بیش از ده سال باقی مانده باشد بمالک منفعت منتقلشود و بعداً ملک مزبور بشخص ثالث منتقل گردد در محاسبه درآمد مشمول مالیات قیمت خرید عبارت است از مبلغی که بابت خرید عین پرداختشده باضافه وجوهیکه قبلاً بابت مالالاجاره یا خرید حق انتفاع پرداخت گردیده به نسبت باقیمانده مدت اجاره در زمان خرید عین. حکم تبصره 1این ماده در این مورد نیز لازمالرعایه است .
- در مورد آپارتمان مشمول قانون تملک آپارتمانها در انتقالات قطعی بعد از اولین انتقال مأخذ محاسبه مالیات عبارت است از اضافه بهاﻯ فروش نسبت بخرید مذکور در سند معامله مشروط بر اینکه این تفاوت کمتر از افزایش ارزش معاملاتی آپارتمان در تاریخ فروش نسبت بارزش آن در تاریخ خرید نباشد که در اینصورت تفاوت ارزش معاملاتی مبناﻯ محاسبه مالیات قرار خواهد گرفت. حکم تبصره یکم این ماده در مورد این تبصره نیز جارﻯ است .
- در مورد املاکی که تاریخ تملک انتقالدهنده بعد از تاریخ تصویب این اصلاحیه میباشد مقررات ماده 22 جاری نبوده و درآمد مشمولمالیات نقل و انتقالات قطعی املاک مزبور عبارتست از اضافه بهای فروش نسبت به بهای خرید بمأخذ قیمت مذکور در اسناد معامله مگر این کهقیمت فروش از ارزش معاملاتی یا قیمت منطقهای حین معامله کمتر باشد که در اینصورت ارزش معاملاتی یا قیمت منطقهای ملک حسب مورد مناط اعتبار است. مفاد تبصره یک این ماده در مورد این تبصره نیز جاری خواهد بود و در اولین معاملهای که بعد از تعیین ارزش معاملاتی انجام میشود قیمت خرید انتقالدهنده بیشتر از اولین ارزش معاملاتی ملک محسوب نخواهد شد. مفاد این تبصره شامل موارد مذکور در ماده 24 نیز خواهد بود. در صورتیکه تملک ملک بسبب ارث و یا نقل و انتقالات بلاعوض و محاباتی باشد ارزش ملک در تاریخ تملک که مبنای مالیات قرار گرفته است بهای خرید ملک محسوب میشود.
- صلح معوض بشرح زیر مشمول مالیات بر درآمد املاک است:
1 - در صورتیکه مورد صلح ملک باشد و مالالصلح ملک نباشد هرگاه تاریخ تملک مورد صلح قبل از تعیین ارزش معاملاتی (موضوع تبصره ماده 23) باشد مالیات مصالح عبارت خواهد بود از 2 درصد مبلغی که بابت مالالصلح در سند ذکر شده است و اگر تاریخ تملک بعد از تعیین ارزش معاملاتی باشد تفاوت قیمت خرید مورد صلح تا مبلغ مذکور در سند مأخذ مالیات مصالح قرار خواهد گرفت.
2 - هرگاه مورد صلح و مالالصلح هر دو ملک باشد تفاوت قیمت خرید مورد صلح با مبلغ مذکور در سند بابت مالالصلح از لحاظ مصالح وتفاوت قیمت خرید مالالصلح با مبلغ مذکور در سند بابت آن از لحاظ متصالح مأخذ مالیات متعلق خواهد بود ولی هرگاه تاریخ تملک هر یک ازعوضین قبل از تعیین ارزش معاملاتی موضوع تبصره ماده 23 باشد مالیات متعلق بهر یک از مصالح و متصالح که قبل از تعیین ارزش معاملاتی ملک را در تملک داشته عبارت خواهد بود از دو درصد قیمت مذکور در سند بابت مالالصلح در مورد مذکور در این بند در صورتیکه مبلغ مذکور در سندبابت مالالصلح کمتر از قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی آن باشد قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی حسب مورد مبنای محاسبه مالیات قرار خواهد گرفت.
3 - در صورتیکه مورد صلح ملک نباشد و مالالصلح ملک باشد تفاوت قیمت خرید مالالصلح یا ارزش قطعی مورد صلح که طبق مقررات این قانون تعیین میشود مأخذ مالیات متصالح قرار خواهد گرفت ولی در صورتیکه تاریخ تملک مالالصلح قبل از تعیین ارزش معاملاتی باشد در این صورت مالیات متصالح عبارت خواهد بود از دو درصد ارزش قطعی مورد صلح.
- در مواردیکه بین عوضین تفاوت ارزش وجود داشته باشد مابهالتفاوت درآمد اتفاقی تلقی و طرف معاملهای که از این تفاوت منتفع شده نسبت به مابهالتفاوت مزبور مشمول مالیات بر درآمد اتفاقی خواهد بود و مالیاتیکه بعنوان مالیات بر درآمد املاک بابت مابهالتفاوت مذکور پرداخته است از مالیات ارث متعلق کسر خواهد شد.
- نقل و انتقالاتیکه بموجب ماده 180 مشمول مالیات بر ارث است مشمول مالیات بر درآمد املاک نمیباشد ولی در مورد صلح معوض در صورتیکه عوضین هر دو ملک باشد یا یکی از آنها ملک و دیگری کارخانه یا سهام با نام باشد حسب مورد طبق مقررات ماده 24 عمل خواهد شد لیکن در صورتیکه بین ارزش عوضین تفاوتی وجود داشته باشد این تفاوت مشمول مالیات بر درآمد نبوده و مشمول مالیات بر ارث خواهد بود ومالیاتی که بعنوان مالیات بر درآمد املاک بابت مابهالتفاوت مذکور پرداخت شده است در محاسبه مالیات متعلق منظور میشود و در صورتیکه اضافه پرداخت شده باشد اضافه پرداختی مسترد میشود.
- نقل و انتقالات قطعی املاک که در اجرای قوانین و مقررات اصلاحات ارضی بعمل آمده یا خواهد آمد مشمول مالیات بر درآمد املاک نخواهد بود.
مقررات این بخش شامل انتقال قطعی واحدهای مسکونی که از طرف شرکتهای تعاونی مسکن باعضای آنها بعمل میآید نخواهد بود.
- در مورد نقل و انتقالات قطعی املاک در صورتی که انتقال دهنده یا انتقال گیرنده دولت یا شهرداریها یا مؤسسات وابسته بدولت باشد وهمچنین در مواردی که ملک بوسیله اجرای ثبت یا سایر ادارات دولتی بقائم مقامی مالک انتقال داده میشود قیمت مذکور در سند مناط اعتبار خواهد بود.
- املاکی که در اجرای ماده 34 قانون ثبت مصوب مرداد 1320 بدولت تملیک میشود مالیات نقل و انتقالات قطعی نخواهد بود.
- درآمد مشمول مالیات در مورد انتقال حق واگذاری محل از طرف مالک مشروط بر اینکه قبلا بابت تخلیه آن وجهی بعنوان حقواگذاری محل بمستأجر نپرداخته باشد و تاریخ تملک ملک بعد از اجرای مفاد تبصره ماده 23 باشد عبارتست از:
اضافه ارزش معاملاتی زمین در تاریخ انتقال حق واگذاری محل نسبت به ارزش معاملاتی زمین در تاریخ تملک ضرب در مبلغ دریافتی بابت حق واگذاری محل مستقیم بر ارزش معاملاتی زمین در تاریخ انتقال حق واگذاری محل.
- در صورتیکه مالک قبلا بابت تخلیه ملک خود وجهی بعنوان حق واگذاری محل بمستأجر پرداخت و از مستأجر بعدی مبلغ بیشتری بابت انتقال حق واگذاری محل دریافت کند درآمد مشمول مالیات مالک عبارت است از اضافه دریافتی او نسبت بآنچه قبلا پرداخت کرده است.
- نسبت به املاکیکه تاریخ تملک زمین آن قبل از اجرای حکم تبصره ماده 23 میباشد کل دریافتی مالک بابت انتقال حق واگذاری محل برای اولین بار بطور مقطوع بنرخ بیست درصد مشمول مالیات میباشد.
- حق واگذاری محل از نظر این قانون عبارتست از وجوهیکه مالک یا مستأجر ملک از بابت حق اشغال محل یا حق کسب و پیشه دریافت میدارند. در صورتیکه از بابت حق اشغال محل یا حق کسب و پیشه بجاﻯ دریافت پول امتیازاتی تحصیل شود درآمد مشمول مالیات از طریق برآورد ارزشحق واگذارﻯ محل تشخیص خواهد شد .
- در مواردی که نقل و انتقالات موضوع ماده 19 طبق مقررات این بخش مشمول مالیات بنرخ دو درصد باشد وجه دیگری بابت مالیات بردرآمد مطالبه نخواهد شد.
- حکم این ماده شامل اشخاصی که شغل آنها ایجاد بنا و فروش آن میباشد نبوده و در صورتیکه بموجب ماده 22 بابت ساختمان مالیاتی پرداخت کرده باشند از مالیات متعلق کسر و مابهالتفاوت وصول میشود .
- درآمد مشمول مالیات در مورد واگذاری هر یک از حقوق مذکور در ماده 19 از طرف مالک عین غیر از مواردی که ضمن مواد 20 تا 29ذکر شده است عبارتست از جمع کل درآمدی که از واگذاری حقوق مزبور عاید مالک میشود.
- درآمد مشمول مالیات در مورد واگذاری هر یک از حقوق مذکور در ماده 19 از طرف صاحبان حق غیر از مالک عین عبارتست از اضافه دریافتی صاحب حق نسبت به آنچه برای تحصیل این حقوق یا استفاده از آن قبلا پرداخت نموده است. هزینههائیکه موجب تغییر در عین بنا و افزایش ارزش حق باشد در صورتی که قبلا جزو هزینههای شغلی در محاسبه مالیات صاحب حق منظور نشده باشد از مبلغ دریافتی کسر خواهد شد.
- در کلیه مواردی که معاملات موضوع ماده 19 بموجب سند رسمی صورت میگیرد صاحبان دفاتر اسناد رسمی مکلفند بشرح زیر عملنمایند:
الف - نسبت به انتقال قطعی اموال غیرمنقول مالیات متعلق را به نرخ مذکور در ماده 134 نسبت بدرآمد مشمول مالیات طبق مقررات ماده 23 با رعایت تبصره یک ماده مذکور یا بمیزان دو درصد قیمت مربوط طبق ماده 22 محاسبه و حین تنظیم سند در قبال قبض رسمی وصول نمایند و تا آخر هفته بعد با فهرستی حاویمشخصات معاملاتیکه در هفته قبل به ثبت رسیده است در مقابل اخذ رسید به اداره دارائی محل تسلیم کنند.
ب - در سایر موارد فهرست خلاصه معاملات هر هفته خود را تا آخر هفته بعد در مقابل اخذ رسید به اداره دارائی محل تسلیم نمایند.
- در مواردی که انتقال ملک بوسیله اداره ثبت انجام میگیرد مالیات بر درآمد متعلق بملک باید قبلا پرداخت شود و اداره ثبت با ذکرشمارﮤ مفاصا حساب اداره دارائی مربوط بملک مورد انتقال اقدام به انتقال ملک نماید.
- صاحبان دفاتر اسناد رسمی مکلفند برای انتقال قطعی املاک از فروشنده مطالبه مفاصاً حساب مالیاتی گذشته ملک را بنمایند و شمارﮤ آنرا در سند انتقال ذکر کنند مگر در مورد وجود اختلاف که در اینصورت دارائی مکلف است در صورتیکه مودﻯ معادل مبلغ مورد مطالبه را بصورت سپرده بحساب دارائی نزد بانک ملی ایران بپردازد با انتقال ملک موافقت نماید .
- در مواردیکه معاملات موضوع ماده 19 بموجب اسناد رسمی انجام نمیگیرد طرفین معامله مکلفند منتهی ظرف سی روز از تاریخانجام معامله مراتب را بدفتر ممیزی مالیاتی حوزهایکه ملک در آن واقع است کتباً اطلاع دهند.
- مودیان موضوع این بخش بجز مواردی که مالیات وسیله دفاتر اسناد رسمی وصول میشود مکلفند در مواعد زیر اظهارنامه مالیاتی خود راروی نمونهای که از طرف وزارت دارائی تهیه و در دسترس آنها گذاشته میشود تنظیم و بدفتر ممیزی مالیاتی حوزهایکه ملک در آن واقع است تسلیم نمایند:
الف - در مورد انتقال حق واگذاری محل سی روز پس از انجام معامله.
ب - در مورد مستغلات جدیدالبناء مشمول مالیات و مستغلات جدیدالبنائی که در سالهای 46 و 47 و 48 ایجاد شدهاند تا آخر تیر ماه سال 1349 یا دراولین سال شمول مالیات و مستغلاتی که در آنها تغییرات کلی داده میشود و همچنین در مواردیکه مستاجر یا میزان اجاره بها یا مالک مستغل بسبب انتقال قهری یا اختیاری تغییر میکند مالکین این نوع مستغلات مکلفند اظهارنامه مالیاتی سال مربوط را بانضمام رونوشت سند اجارهبها تا آخر تیر ماه سال بعد بحوزه مالیاتی محل وقوع ملک تسلیم نمایند.
پ - در سایر موارد تا آخر تیر ماه سال بعد.
- مودیان مکلفند مالیات متعلق را در مورد بند الف حسب مورد بنرخ مذکور در ماده 134 یا دو درصد و در موارد بندهای ب و پ بنرخ مذکوردر ماده 134 در موقع تسلیم اظهارنامه بپردازند. مهلت پرداخت مالیات در مورد مودیان مذکور در بند ب بابت سنواتی که مکلف به تسلیم اظهارنامه نیستند تا آخر تیر ماه سال بعد میباشد.
- کلیه مالکین مستغلات این بخش یا قائم مقام قانونی آنان مکلفند ظرف 6 ماه از تاریخ تصویب این قانون برای هر یک از مستغلات خود اظهارنامه مخصوصی روی نمونهایکه از طرف وزارت دارائی تهیه میشود تنظیم و بدفتر ممیزی مالیاتی حوزهایکه مستغل در آن واقع است تسلیم نمایند.
-ارزش اجاری مستغلات در مواردیکه طبق تبصره 4 ماده 20 باید بر اساس اجاره بهای املاک مشابه تقویم گردد وسیله ممیز مالیاتی حوزهای که ملک در آن واقع است تعیین خواهد شد. نظر ممیز مالیاتی نسبت بارزش اجاری مستغلات برای درآمد سال ممیزی و سالهای بعد قطعی است مگر:
الف - در صورتیکه سند رسمی اجاره ارائه گردد که در این صورت اجاره بها از روی سند تعیین و از تاریخ تنظیم سند اجاره تا پایان مدت مذکور درسند مناط اعتبار خواهد بود.
ب - در صورتیکه مستغل خالی یا مسلوبالمنفعه گردد نسبت بمدتیکه مستغل خالی یا مسلوبالمنفعه باقی میماند.
پ - در صورت تجدید ممیزی که در هر صورت فاصله هر ممیزی نسبت بممیزی قبل نباید کمتر از سه سال باشد.
ت - در صورتیکه مودﻯ ظرف پانزده روز از تاریخ ابلاغ برگ تشخیص کتباً بدفتر ممیزﻯ مالیاتی حوزه مربوط اعتراض کند که در اینصورت میتواند ظرف ده روز از تاریخ تسلیم اعتراض با ممیز کل مربوط توافق کند یا در صورت عدم حصول توافق بموجب رأﻯ کمیسیون تشخیص ارزشاجارﻯ کمتر از تقویم ممیز تعیین گردد - مبلغ مورد توافق یا رأﻯ کمیسیون حسب مورد قطعی و تا ممیزﻯ جدید مناط اعتبار است .
- درآمد اجارﻯ مستغلاتی که بعلت عدم اعتراض مودﻯ ظرف مدت مقرر در بند ت اصلاحی مصوب 48.12.24 قطعی شده است درصورتیکه ظرف دو ماه از تاریخ تصویب این اصلاحیه مورد اعتراض قرار گیرد مشمول بند ت این ماده میباشد .
- درآمدیکه شخص حقیقی یا حقوقی اعم از ایرانی یا غیر ایرانی بعنوان بهره یا خسارت تأخیر تأدیه در ایران تحصیل کند پس از کسر معافیتهای مقرر در ماده 112 این قانون مشمول مالیات بهره خواهد بود.
- درآمد مشمول مالیات بهره وام طبق نرخی خواهد بود که هر یکسال یکبار از طرف دولت اعلان خواهد شد نرخ مزبور مأخذ مطالبه مالیات خواهد بود ولو اینکه ضمن سند یا قرارداد بهره مقرر نشده یا کمتر تعیین شده باشد ولی در صورتیکه بموجب سند یا مدرک مثبته دیگر بیش از این مبلغ تعیین شده باشد بمأخذ مزبور مالیات اخذ خواهد شد.
- درآمد مشمول مالیات در مورد بهره متعلق به اوراق قرضه شرکتهای سهامی که برای معامله بعموم عرضه میشود بمیزان نرخی که درمتن سند ذکر شده و در مورد حسابجاری بین شرکتها در صورتیکه مالیات هر دو شرکت طبق دفاتر قانونی آنها تشخیص و قابل وصول باشد بمیزانی که در دفاتر قانونی آنها ثبت شده و همچنین در مورد موسسات خارجی مقیم خارج از کشور که از طریق دادن وام در ایران بهره دریافت میدارند معادل بهره پرداختی به آنها منظور خواهد شد.
- وام موضوع معاملات شرطی و رهنی مربوط بمانده ثمن معاملات قطعی اموال غیرمنقول در مدت مذکور در سند مشمول مالیات بهره نخواهد بود مگر اینکه معلوم شود بهره پرداخت شده است.
- بجز مواردیکه ضمن مواد این بخش تصریح شده است وامدهندگان مکلفند تا آخر تیر ماه هر سال اظهارنامه مالیاتی مربوط بمعاملات سال قبل را تنظیم و به دفتر ممیزی مالیاتی حوزه شغل خود و در صورت نداشتن محل شغل بدفتر ممیزی مالیاتی حوزه محل سکونت خود تسلیم و مالیات متعلق را به نرخ مذکور در ماده 134 پرداخت نمایند.
- موعد پرداخت مالیات بهره به نرخ مذکور در ماده 134 عبارت است از:
الف - در مورد اسنادیکه در دفاتر اسناد رسمی ثبت میگردد روز ثبت سند برای تمام مدت سند در صورتیکه در سند قید کسر بهره برای تمام مدت سند شده باشد و در غیر اینصورت برای فاصله بین ثبت سند تا پایان سال و آخر هر سال برای سالهای بعد و یا روز انقضاء یا فسخ یا ابطال یاتجدید سند نسبت بمدت گذشته که مالیات آن دریافت نشده است در مورد تجدید سند روز تجدید مبدأ وصول مالیات طبق مفاد این بند برای آینده نیز خواهد بود.
ب - در مواردیکه سندی در دفتر اسناد رسمی ثبت نمیشود در موقع پرداخت بهره یا منظور نمودن آن به بستانکار حساب صاحب درآمد.
- در مورد اسناد رسمی استقراضی فک دین کلا یا جزئاً و فسخ سند بطور کلی باید در تاریخ اعلام فک یا فسخ در دفتر اسناد رسمی تحت شماره ردیف ثبت گردد و فک دین بصورت استرداد قبوض اقساطی نیز مستلزم ثبت در دفتر اسناد رسمی بشرح مزبور خواهد بود و مالیات تا تاریخ ثبت محاسبه و وسیله دفتر خانه وصول خواهد شد.
- در صورتیکه بدهکار مبلغی بدون تفکیک بابت قسمتی از اصل و فروع دین بپردازد معادل بهره متعلق بکل طلب تا تاریخ پرداخت ازمبلغ پرداختی بعنوان بهره تلقی میگردد.
- اشخاص ذیل مکلفند بکسر مالیات به نرخ مقرر در ماده 134 از درآمد موضوع این بخش و تسلیم آن در مهلت های زیر بدارائی محل میباشند:
الف - صاحبان دفاتر اسناد رسمی در مورد اسنادیکه در دفاتر اسناد رسمی ثبت میشود ظرف ده روز از تاریخ ثبت سند.
ب - در سایر امور پرداختکننده بهره یا خسارت تأخیر تأدیه و در صورتیکه پرداختکننده خارج از ایران اقامت داشته باشد بانک یا شخصی که در ایران واسطه پرداخت بهره قرار میگیرد ظرف ده روز از تاریخ پرداخت بهره یا منظور نمودن آن به بستانکار حساب صاحب درآمد.
- بهره دریافتی مؤسسات و شرکتهای دولتی و بانکها و شرکتهای پسانداز و وام مسکن و شرکتهای تعاونی مسکن تابع مقررات این بخش نبوده و مشمول احکام مالیات بر درآمد شرکتها میباشد.
- درآمدیکه شخص حقیقی یا حقوقی از طریق شرط بندی یا بختآزمائی و لاطار و یا هر گونه معاملات محاباتی یا بلاعوض بعنوان جایزه یا به هر عنوان دیگر بطور نقد یا غیر نقد در ایران تحصیل کند مشمول مالیات بر درآمد اتفاقی میباشد.
- درآمد مشمول مالیات موضوع این بخش عبارت است از صد درصد درآمد پس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون و در صورتیکه غیرنقدی باشد به بهای روز انتقال طبق مقررات این قانون تقویم میشود مگر در مورد املاکی که بموجب مقررات قبلی یا اجرای مفاد تبصره ماده 23 برای آنها قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی تعیین شده است که در اینصورت قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی حسب مورد مأخذ احتسابمالیات قرار خواهد گرفت.
- درآمد مشمول مالیات پانصد متر عرصه اعیانی که بر اساس بند الف ماده 7 قانون انحلال بنگاه خالصجات مجاناً بصاحبان اعیانی واگذارمیشود بر مبنای بهای مازاد عرصه که با دریافت بها از طرف دولت فروخته میشود محاسبه خواهد شد.
- در مورد صلح معوض و هبه معوض درآمد مشمول مالیات موضوع این بخش عبارت خواهد بود از مابهالتفاوت ارزش عوضین که براساس ماده 47 تعیین میشود نسبت بطرف معاملهای که از آن منتفع شده است.
- صلح با شرط خیار فسخ و هبه با حق رجوع از نظر مالیاتی قطعی تلقی میگردد ولی در صورتیکه ظرف سه ماه از تاریخ وقوع عقدمعامله فسخ یا اقاله یا رجوع شود وجوهی که بعنوان مالیات بر درآمد وصول شده است از محل درآمد جاری بلافاصله مسترد میشود و در اینصورت اگر در فاصله بین وقوع عقد و فسخ یا اقاله یا رجوع از منافع آن استفاده شده باشد منتقلالیه نسبت به آن منفعت مشمول مالیات است لیکن درصورتیکه معامله تا تاریخ تسلیم اظهارنامه تکمیلی فسخ یا اقاله یا رجوع شود بوصول مالیات موضوع مواد 53 و 54 اکتفا خواهد شد ولی در صورتیکه فاصله تاریخ وقوع عقد و تاریخ تسلیم اظهارنامه تکمیلی سه ماه و یا کمتر باشد وجوهی که بعنوان مالیات بر درآمد گرفته شده است مسترد خواهدشد.
- در مورد صلح مالی که منافع آن مادامالعمر یا برای مدت معین بمصالح یا شخص ثالث اختصاص داده میشود بهای مال بمأخذ جمع ارزش عین و منفعت در تاریخ تعلق منافع مأخذ مالیات متصالح در تاریخ مزبور خواهد بود.
- در صورتیکه قبل از تاریخ تعلق منفعت انتقالاتی صورت گیرد قیمت مذکور در سند مأخذ مالیات انتقال دهنده قرار خواهد گرفت کهحسب مورد طبق مقررات این بخش یا مقررات بخش درآمد املاک مشمول مالیات خواهد بود
لیکن مأخذ مالیات آخرین انتقال گیرنده عین که منافع مال نیز به او تعلق بگیرد عبارت خواهد بود از مابهالتفاوت بهای مال بشرح حکم فوق و مبلغی که طبق سند پرداخته است.
- در صورتیکه منافع مالی بطور دائم یا موقت بصورت وقف خاص یا بصور دیگر بلاعوض بکسی واگذار شود انتقال گیرنده مالیات منافع هر سال را در سال بعد خواهد پرداخت.
- مال مورد وصیت بنفع اشخاص معین در حدودی که وصیت قانوناً نافذ است بعد از قطعی شدن آن در مورد وراث نسبت بمازاد سهمالارث و در مورد غیر وارث نسبت بکل آن مشمول مالیات این بخش خواهد بود.
- آن قسمت از مال مورد وصیت که طبق مقررات ارث به وارث تعلق میگیرد مشمول مقررات مالیات بر ارث خواهد بود.
- در مورد انتقالات مشمول این بخش که در دفاتر اسناد رسمی ثبت میشود صاحبان دفاتر اسناد رسمی مکلفند بوظائف زیر عمل نمایند:
الف - خلاصه اسناد انتقال هر هفته را طبق نمونهاﻯ که از طرف وزارت دارائی تهیه میشود منتها تا آخر هفته بعد بدفتر ممیزﻯ مالیاتی مربوط درمقابل اخذ رسید تسلیم نمایند .
ب - در مورد انتقال املاک که مورد معامله عین و منفعت باشد (به استثنای وصیت) بمأخذ ارزش معاملاتی در صورتیکه ارزش معاملاتی تعیین نشده و قیمت منطقهای سابق وجود داشته باشد بمأخذ قیمت منطقهای سابق و در غیر این موارد طبق اظهار انتقال دهنده مالیات متعلق را بنرخمذکور در ماده 134 وصول و تا آخر هفته بعد به اداره دارائی محل تحویل دهد.
- در غیر از مواردیکه معامله در دفتر خانه اسناد رسمی انجام میگیرد انتقال دهنده مکلف است مالیات متعلق را بمأخذ وجوه پرداختی(در صورتیکه نقدی باشد) یا ارزش مال مورد انتقال بتشخیص خود (در صورتیکه غیر نقدی باشد) کسر و منتهی ظرف ده روز با صورتی حاویشرح موضوع و مشخصات صاحب درآمد به اداره دارائی محل تسلیم و رسید دریافت دارد.
- صاحبان درآمد موضوع این بخش در مواردی که مالیات بنا به اظهار انتقال دهنده پرداخت میشود و همچنین در سایر مواردی که معامله در دفترخانه واقع نمیشود مکلفند اظهارنامه مالیاتی خود را ظرف ده روز از تاریخ انتقال بدفتر ممیزی مالیاتی تسلیم کرده و مالیات متعلق را بپردازند.
- انتقالاتیکه مشمول مالیات بر ارث میباشد مشمول مالیات بر درآمد نمیباشد.
- جوایزی که دولت برای تشویق صادرات و تولید و خرید محصولات کشاورزی پرداخت مینماید مشمول این بخش نخواهد بود و جزودرآمد فعالیت منبع مربوط منظور و مأخذ محاسبه مالیات قرار خواهد گرفت.
- درآمدی که شخص حقیقی از طریق اشتغال بمشاغل یا بعناوین دیگر غیر از موارد مذکور در بخش های قبلی این فصل در ایران تحصیل کند پس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون مشمول مالیات بر درآمد مشاغل میباشد.
- درآمد مشمول مالیات در مورد مشمولین ماده 57 که دارای دفاتر قانونی هستند عبارتست از کل فروش کالا و خدمات باضافه سایردرآمدهای آنان که مشمول مالیات منبع دیگر شناخته نشده پس از کسر هزینهها و استهلاکات مربوط طبق مقررات فصل هزینههای قابل قبول واستهلاکات.
- از نظر مالیات دفاتر قانونی عبارتست از دفاتر روزنامه اعم از نقدﻯ یا غیر نقدﻯ و کل و یا دفتری که طبق مفاد ماده 161 این قانون در حکم دفاترقانونی شناخته شده است و یا فرمها و وسائل دیگر نگاهداری حساب که با موافقت قبلی وزارت دارائی مورد استفاده قرار گیرد. مقررات مربوط به نحوه تنظیم و تحریر و نگاهدارﻯ دفاتر و حساب و اسناد و مدارک بموجب آئیننامههائیکه به تصویب وزیر دارائی خواهد رسیدتعیین خواهد شد. عدم رعایت مقررات مزبور حسب مورد موجب تعلق جریمهاﻯ حداکثر تا پنجاه هزار ریال یا با رعایت مفاد ماده 81 موجبعدم قبول دفاتر بعنوان دفاتر قانونی خواهد بود. رد دفتر باین صورت مانع آن نخواهد بود که در کمیسیونهاﻯ تشخیص به اعتراض مودﻯ در این موردنیز رسیدگی شود .
- مؤدیان در انتخاب یکی از روش های متداول حسابداری آزاد هستند ولی باید در سالهای بعد نیز همان روش را اعمال نمایند.
- اشخاص حقیقی مذکور در زیر مکلف بنگاهداری دفاتر قانونی میباشند و درآمد مشمول مالیات آنان از روی دفاتر قانونی تشخیص داده میشود.
1 - دارندگان کارت بازرگانی و کلیه واردکنندگان و صادرکنندگان.
2 - دلالان و حقالعمل کاران که محل کسب ثابت دارند (باستثنای دلالان معاملات ملکی).
3 - کارخانهدارانیکه برای کارخانه آنان از طرف وزارت اقتصاد پروانه یا کارت بعنوان کارخانه صادر شود.
4 - صاحبان مؤسسات ساختمانی و تأسیسات فنی و صنعتی و دفاتر فنی و مهندسی مشاور.
5 - بهرهبرداران معادن.
6 - صاحبان مؤسسات حمل و نقل موتوری زمینی و دریائی و هوائی اعم از مسافری یا باربری.
7 - صاحبان سینما - مؤسسات تلویزیون - تماشاخانه - مؤسسات فیلمبرداری و دوبلاژ فیلم.
8 - صاحبان بیمارستان - زایشگاه - آسایشگاه - تیمارستان - آزمایشگاه - درمانگاه (کلینیک یا پلیکلینیک) - مؤسسات فیزیوتراپی.
9 - بهرهبرداران مؤسسات تعلیم و تربیت.
10 - دارندگان مشاغل پزشکی.
11 - وکلاء دادگستری و صاحبان دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق.
12 - صاحبان مؤسسات حسابرسی و مشاوره مالی.
13 - صاحبان مجله و روزنامه و مؤسسات نشر کتاب و مؤسسات چاپ
14 - صاحبان مؤسسات تبلیغاتی.
15 - سایر مشمولین مالیات بر درآمد مشاغل که بموجب آگهی منتشره تا آخر دیماه هر سال از طرف وزارت دارائی مکلف بنگاهداری دفترخواهند شد (نسبت بدرآمد سالهای بعد از انتشار آگهی).
- منظور از صاحبان مذکور در این ماده اشخاصی است که بهرهبرداری از مؤسسه بحساب آنان انجام میشود.
- مؤدیان مذکور در ماده 59 مکلفند اظهارنامه مالیاتی مربوط به درآمد مشاغل خود را در یکسال مالیاتی منتهی تا آخر تیر ماه سال بعد باترازنامه و حساب سود و زیان متکی بدفاتر قانونی بدفتر ممیزی مالیاتی حوزهای که محل شغل مؤدی در آن حوزه واقع است تسلیم و بر اساس آن مالیات متعلق را بنرخ مذکور در ماده 134 بپردازند.
- در موارد زیر درآمد مشمول مالیات مؤدی علیالرأس تشخیص خواهد شد:
1 - در صورتیکه تا موعد مقرر ترازنامه و حساب سود و زیان متکی بدفاتر قانونی تسلیم نشده باشد.
2 - در صورتیکه مؤدی بدرخواست کتبی ممیز مالیاتی از ارائه دفاتر و یا مدارک حساب در محل کار خود خودداری نماید .
– هرگاه مودﻯاز ارائه قسمتی از مدارک حساب خودداری نماید در صورتیکه مربوط بهزینه باشد از احتساب آن جزو هزینههاﻯ قابل قبول خوددارﻯ میشود و در صورتیکه مربوط بدرآمد باشد مالیات مربوط باینقسمت از درآمد از طریق تشخیص علیالرأس تعیین خواهد شد.
3 - در صورتیکه دفاتر و اسناد و مدارک ابرازی برای محاسبه درآمد مشمول مالیات بنظر ممیز و تأیید سرممیز غیر قابل رسیدگی تشخیص شود که در اینصورت ممیز یاسر ممیز مالیاتی باید مراتب را با ذکر دلیل کتباً بمؤدی ابلاغ کند.
در اینصورت مؤدی میتواند ظرف مدت دو ماه با مراجعه به ممیز مالیاتی اشکال رسیدگی را مرتفع وگرنه دفاتر قابل قبول نبوده و درآمد مؤدی علیالرأس تشخیص خواهد شد.
4 - در صورتیکه با رعایت شرایط و اوضاع و احوال اقتصادی در نسبت درآمد مشمول مالیات بحجم فعالیت یک مؤسسه بازرگانی در یکسال مالیاتی کاهش غیر معقولی با مقایسه با سال قبل همان مؤسسه یا سال جاری مؤسسات مشابه ملاحظه گردد که در اینصورت ممیز مالیاتی باید نظر خود را باذکر دلیل کتباً به ممیز کل گزارش دهد گزارش ممیز مالیاتی با اظهار نظر ممیز کل ظرف ده روز برای رسیدگی به کمیسیونی متشکل از ممیز کل مربوط - نماینده بانک ملی محل - نماینده اطاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران یا اطاقاصناف حسب مورد مطرح میشود. کمیسیون مکلف است با احضار مؤدی نظر خود را که باکثریت آراء مناط اعتبار خواهد بود ظرف سی روز نسبتبقبول یا رد دفتر صریحاً اعلام کند.
- در موارد تشخیص علیالرأس مذکور در ماده 61 درآمد مشمول مالیات در مواردی که ضمن مقررات این قانون ضریب خاص تعیین شدهاست طبق ضریب مقرر و در سایر موارد طبق جدول ضرائب تشخیص میشود.
- صاحبان مشاغل موضوع این بخش که مشمول ماده 59 نمیباشند و شغل آنان نوعاً اقتضای داشتن درآمد سالانه مستمر دارد مکلفند اظهارنامه مالیاتی مربوط به درآمد سال 1360 خود را حداکثر ظرف دو ماه از تاریخ تصویب این قانون و سالهای بعد خود را تا آخر تیر ماه سال بعد طبق نمونهای که وسیله وزارت امور اقتصادی و دارائی تهیه خواهد شد تنظیم و به دفتر ممیزی مالیاتی حوزة محل شغل تسلیم کنند و مالیات متعلقه را به نرخ مذکور در ماده 134 بپردازند.
- مؤدیانیکه دارای چند محل شغل هستند باید برای درآمد هر محل اظهارنامه جداگانه بدفتر ممیزی مالیاتی حوزه مربوط تسلیم کنند.
- در مورد مشمولین این ماده که دارای محل معین برای شغل خود نمیباشند محل سکونت آنان از نظر تسلیم اظهارنامه محل شغل تلقی میشود.
- مودیان مشمول این ماده که ترازنامه و حساب سود و زیان متکی به دفاتر قانونی تسلیم نمایند از لحاظ نوع اظهارنامه تسلیمی و نحوه تشخیص مالیات و ترتیب رسیدگی در حکم مشمولین ماده 59 میباشند.
-
الف - درآمد مشمول مالیات عملکرد سال 1358 کلیه مشمولین ماده 63 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیههای بعدی مبنای مطالبه مالیات عملکرد سال 59 آنها خواهد بود.
ب - سررسید پرداخت مالیات عملکرد سال 1359 مودیان مزبور که درآمد مشمول مالیات عملکرد سال 1358 آنها تا تاریخ تصویب این تبصره مطالبه شده باشد ظرف دو ماه از تاریخ مزبور میباشد و در مورد مودیان مورد بحث که درآمد مشمول مالیات عملکرد سال 1358 آنها تا تاریخ تصویب این تبصره مطالبه نشده باشد، سه ماه پس از ابلاغ برگ تشخیص مالیات عملکرد سال 1358 آنها خواهد بود.
ج - مالیات مشمولین فوقالذکر که در اثناء سال 1359 ترک کسب کردهاند و یا تغییر شغل دادهاند و یا شروع به کار نمودهاند مالیات این سال طبق مقررات ماده 3 این قانون تشخیص میشود. مودیان مذکور در این بند مکلفند اظهارنامه مالیاتی مربوط به درآمد عملکرد سال 1359 خود را حداکثر ظرف دو ماه از تاریخ تصویب این قانون به دفترممیزی مالیاتی حوزه محل شغل خود تسلیم و مالیات متعلقه را به نرخ مقرر در ماده 134 قانون مالیاتهای مستقیم بپردازند.
د - در صورتیکه مودیان مزبور تا تاریخ سررسید پرداخت مالیات عملکرد سال 1359 اسناد و مدارکی ارائه دهند که بعلل و جهات خاص درآمد آنها در سال عملکرد مزبور 25 درصد یا بیشتر نسبت به عملکرد سال 1358 نقصان پیدا کرده و مراتب مورد تأیید هیأت های حل اختلاف موضوع ماده 9لایحه قانونی مصوب 3ر3ر59 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد رأی هیأت مزبور در این مورد به اکثریت قطعی است در صورتیکه رأیحاکی از رد ادعای مودی باشد مالیات وی طبق قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیههای بعدی از مودی اخذ خواهد شد.
ه - چنانچه ممیز مالیاتی با تأیید سر ممیز با ارائه اسناد و مدارک قابل قبول ثابت نماید که بعلل و جهات خاص مربوط به مودی درآمد مشمول مالیات او در سال عملکرد 1359 نسبت به عملکرد سال 58 پنجاه درصد یا بیشتر افزایش یافته است و این امر مورد تأیید هیأتهای سه نفری حل اختلاف موضوع ماده 9 لایحه قانونی مصوب 3ر3ر59 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد رأی هیأت مزبور در این مورد به اکثریت قطعی است.
- عبارت به استثنای مشمولین ماده 63 از ماده 149 قانون مالیاتهای مستقیم حذف میشود.
- درآمد مشمول مالیات مشمولین ماده 63 بمیزانی که در اظهارنامه تسلیمی اعلام میشود مبنای مطالبه مالیات متعلق بدرآمد سال اولاجرای این قانون خواهد بود و در صورتیکه این درآمد کمتر از هفتصد و پنجاه هزار ریال باشد با اعمال ضریبی که همه ساله از طرف کمیسیون ضرائب برای هریک از انواع مشاغل معین میشود مبنای مطالعه مالیات مؤدی در هر یک از 4 سال بعد نیز خواهد بود
هرگاه ظرف سه سال از تاریخ تسلیم اظهارنامه مذکور حسب تشخیص قطعی طبق مقررات این قانون درآمد مشمول مالیات مؤدی بیش از مبلغ مذکور در اظهارنامه تعیین شود در این صورت درآمد تشخیص شده قطعی بجای درآمد مذکور در اظهارنامه برای سال اول اجرای این قانون ملاک عمل قرار میگیرد و در صورتیکه میزان درآمد تشخیصشده قطعی کمتر از هفتصد و پنجاه هزار ریال باشد با رعایت ضریب مربوط که ممکن است اضافی و یا نقصانی باشد و در صورت وجود ضریب اضافی در هرسال از 5 درصد تجاوز نخواهد کرد برای چهار سال بعد نیز مأخذ قرار خواهد گرفت و مؤدی مکلف است مالیات متعلق بدرآمد هر سال را بنرخ مذکوردر ماده 134 تا آخر تیر ماه سال بعد محاسبه و پرداخت نماید و درآمدهای مشمول مالیات که به این ترتیب تعیین میشود قطعی است مگر در مواردزیر:
1 - در صورتیکه معلوم شود مؤدی از اول یکسال مالیاتی یا در اثنای آن ترک کسب کرده است که در صورت اخیر مالیات متعلق به نسبت مدتاشتغال مطالبه و وصول خواهد شد.
2 - در صورتیکه مؤدی ترازنامه متکی بدفاتر قانونی تسلیم نماید که در این صورت مالیات بر درآمد همانسال مؤدی تابع مقررات مواد 58 و60 خواهد بود لیکن در موارد مذکور در ماده 61 مؤدی کماکان مشمول مقررات قسمت اول این ماده بوده ولی مشمول جریمهای معادل پانزده درصدمابهالتفاوت مالیات قطعی شده و مالیات اظهار شده از طرف مؤدی خواهد بود.
3 - در صورتیکه مؤدی تا تاریخ سررسید پرداخت مالیات اسناد و مدارکی ارائه دهد که بعلل و جهات خاص مربوط به خود مؤدی درآمد او دریکسال مالیاتی پنجاه درصد یا بیشتر نقصان پیدا کرده و این امر مورد تأیید کمیسیون تشخیص قرار گیرد.
- مشمولین ماده 63 که درآمد مشمول مالیات آنها در سال اول اجرای این قانون بموجب اظهارنامه تسلیمی هفتصد و پنجاه هزار ریال یا بیشتراعلام گردد از سال دوم اجرای این قانون و در صورتیکه درآمد مذکور در اظهارنامه کمتر از هفتصد و پنجاه هزار ریال باشد ولی بموجب تشخیص قطعی هفتصد و پنجاه هزار ریال یا بیشتر تعیین گردد از سال بعد از تشخیص قطعی مکلف به نگاهداری دفاتر قانونی بوده و مشمول مقررات مواد 58 و 60 میباشند و درموارد مذکور در ماده 61 مشمول جریمه مقرر خواهند بود ولی درآمد مشمول مالیات آنان طبق مقررات قسمت اول ماده 64 تعیین و مالیات متعلق به آن قطعی خواهد بود مگر اینکه ممیز مالیاتی با ارائه اسناد و مدارک قابل قبول ثابت نماید که بعلل و جهات خاص مربوط بمؤدی درآمد او در یکسال مالیاتی دویست و پنجاه هزار ریال یا بیشتر افزایش یافته و این امر مورد تأیید کمیسیون تشخیص قرار گیرد.
رأی کمیسیون تشخیص در این مورد بهاکثریت قطعی است و برای مالیات همانسال مناط اعتبار است.
- ممیز مالیاتی مکلف است نسبت به مشمولین ماده 63 حوزه خود به استثنای موارد مذکور در تبصره 3 ماده مزبور اعم از اینکه بموقع اظهار نامه تسلیم نموده یا ننموده باشند پس از کسب اطلاع از نظر اتحادیه صنف مزبور، (در صورت وجود در محل) نظر خود را بعد از رسیدگی و با استفاده از تحقیقات محلی و اطلاعات مکتسبه با ذکر جهات و دلائل کتباً اعلام و پرونده را برای اظهار نظر نزد سرممیز بفرستد. سرممیز مالیاتی مکلف است رسیدگیهای لازم را معمول و نظر خود را نسبت به میزان درآمد مشمول مالیات اعلام و پرونده را نزد ممیز اعاده دهد درصورتیکه ممیز نظر سرممیز را قبول کند، شخصاً اقدام به تنظیم و امضاء و صدور برگ تشخیص خواهد نمود و در غیر اینصورت برگ تشخیص را تنظیم و جهت امضاء و صدور نزد سرممیز ارسال خواهد داشت.
- در صورتیکه بین نظر سرممیز و مبلغی که مودی در اظهارنامه اعلام نموده 15% یا کمتر اختلاف باشد، مبلغ مندرج در اظهارنامه قطعی است.
- طرز ابلاغ و حل و فصل اختلاف در مورد برگ تشخیص بشرحی است که در باب سوم قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 45 و اصلاحیههای بعدی مقرر شده است.
- ممیز مالیاتی مکلف است فهرست مشمولین ماده فوقالذکر را اعم از اینکه بموقع اظهارنامه مالیاتی تسلیم نموده یا ننموده باشند، را ظرف دو ماه از تاریخ انقضاء مهلت تسلیم اظهارنامه مالیاتی به اتحادیه صنف مربوط ارسال نماید. اتحادیه مزبور مکلف است ظرف سه ماه از تاریخ انقضاء دوماه فوقالذکر، نظر خود را نسبت به میزان خرید و فروش و درآمد ناویژه سالیانه هر یک از مودیان مذکور و همچنین مودیانی که اسامی آنها در فهرست منظور نشده و در اتحادیه سابقه دارند را بطور تفکیک به حوزه مالیاتی مربوط اعلام نماید. چنانچه نظر اتحادیه ظرف مهلت مقرر اعلام نشود، ممیزمالیاتی نسبت به تشخیص مالیات طبق مقررات مربوط اقدام خواهد نمود.
- مشمولین ماده 63 که درآمد مشمول مالیات آنان در سال اول اجرای این قانون بموجب دفاتر قانونی تشخیص داده میشود و در یکی ازسالهای بعد مشمول مفاد ماده 61 شوند و یا اینکه بعد از سال اول اجرای این قانون شروع بکار نمایند یا تغییر شغل دهند درآمد مشمول مالیات آناندر آنسال طبق مقررات مواد 63 و 64 و 65 و 66 تشخیص داده می شود. درآمد تشخیص شده با رعایت احکام مواد مذکور برای مالیات بقیه مدت پنجسال از سال اول اجرای این قانون مأخذ خواهد بود.
- پس از انقضای هر دوره پنجساله از تاریخ اجرای این قانون درآمد مؤدیان مشمول ماده 63 مجدداً طبق مواد 63 و 64 و 65 و 66 و 67 اینقانون تعیین و با رعایت احکام مواد مذکور مأخذ وصول مالیات برای چهار سال بعد خواهد بود.
- سایر مشمولین مالیات بر درآمد مشاغل که مشمول مواد 59 و 63 نمیباشند مکلفند تا آخر تیر ماه هر سال اظهارنامه مالیاتی مربوط بدرآمد سال قبل خود را طبق نمونهای که از طرف وزارت دارائی تهیه خواهد شد تنظیم و به ممیز مالیاتی حوزه محل سکونت خود تسلیم و مالیات متعلق را بنرخ مذکور در ماده 134 پرداخت نمایند.
- درآمد مشمول مالیات مشمولین ماده 69 عبارتست از:
الف - هشتاد درصد دریافتی در مورد درآمد ناشی از خدمات.
بند ب. در آمد مشمول مالیات هنرمندان و هنرپیشگان سینما و تأتر و مصنفین و مؤلفین و نویسندگان 60 درصد وجوه دریافتی از بابت درآمد حاصل از فعالیتهای مزبور خواهد بود.
پ - در سایر موارد مطابق جدول ضرائب.
- در مورد مشمولین ماده 69 در صورتی که با اظهارنامه خود ترازنامه و حساب سود و زیان متکی به دفاتر قانونی تسلیم کنند درآمد مشمول مالیات طبق مفاد ماده 58 تشخیص میگردد و در موارد مذکور در ماده 61 درآمد مشمول مالیات آنها حسب مورد طبق مفاد بندهای الف و ب - این ماده بطور علیالرأس تشخیص خواهد شد.
- درآمد مشمول مالیات دارندگان مشاغل پزشکی در موارد تشخیص علیالرأس - عبارتست از مجموع حقالزحمههای پزشک بابت حق عیادت و جراحی و سایر درآمدهای دریافتی او مربوط به شغل پزشکی (باستثناء آنچه مشمول تعریف مالیات حقوق است) که با استفاده از دفاتربیمارستانها و تحقیقات محلی و سایر قرائن و امارات تعیین خواهد شد پس از کسر حداکثر چهل درصد آن بابت هزینهها و استهلاک های قانونی ومعالجات مجانی طبق آئیننامهایکه از طرف وزارت دارائی با جلب نظر وزارت بهداری تنظیم و بموقع اجرا گذارده میشود.
- وکلاء دادگستری و کسانیکه در محاکم اختصاصی وکالت میکنند مکلفند در وکالتنامههای خود رقم حقالوکاله را قید نمایند و معادل پنج درصد آن بابت علیالحساب مالیاتی روی وکالتنامه تمبر الصاق و ابطال نمایند که در هر حال مبلغ تمبر حسب مورد نباید کمتر از میزان مقرر در زیر باشد:
الف - در دعاوی و اموریکه خواسته آنها مالی است پنج درصد حقالوکاله مقرر در تعرفه برای هر مرحله.
ب - در مواردیکه موضوع وکالت مالی نباشد یا تعیین بهای خواسته قانوناً لازم نیست و همچنین در دعاوی کیفری که تعیین حقالوکاله بنظردادگاه است پنج درصد حداقل حقالوکاله مقرر در آئیننامه حقالوکاله برای هر مرحله.
پ - در دعاوی کیفری نسبت بمورد ادعای خصوصی که مالی باشد بر طبق مفاد حکم بند الف این ماده.
ت - در مورد دعاوی و اختلافات مالی که در مراجع اختصاصی غیر قضائی رسیدگی و حل و فصل میشود و برای حقالوکاله آنها تعرفه خاصی مقرر نشده است از قبیل اختلافات مالیاتی و عوارض و توسعه معابر شهرداری و نظایر آنها میزان حقالوکاله صرفاً از لحاظ مالیاتی به شرح زیر:
تا پانصد هزار ریال مابهالاختلاف پنج درصد.
تا یک میلیون ریال مابهالاختلاف چهار درصد نسبت بمازاد پانصد هزار ریال.
تا دو میلیون ریال مابهالاختلاف سه درصد نسبت بمازاد یک میلیون ریال.
از دو میلیون ریال مابهالاختلاف به بالا دو درصد نسبت بمازاد دو میلیون ریال. منظور میشود و معادل پنج درصد آن تمبر باطل خواهد شد.
مفاد این بند درباره اشخاصیکه وکالتاً در مراجع مذکور در این بند اقدام مینمایند (ولو اینکه وکیل دادگستری نباشند) نیز جاری است جز در مورد کارمندان مؤدی یا پدر - مادر - برادر - خواهر - پسر - دختر - نواده - همسر مؤدی.
- در هر مورد که طبق مفاد این ماده عمل نشده باشد وکالت وکیل با رعایت مفاد ماده 85 قانون آئین دادرسی مدنی در هیچیک از دادگاههاو مراجع مزبور قابل قبول نخواهد بود مگر در مورد وکالتهای مرجوعه از طرف سازمانهای دولتی و شهرداریها و مؤسسات وابسته بدولت و شهرداریها که محتاج بابطال تمبر روی وکالتنامه نمیباشد.
- سازمانهای دولتی و شهرداریها و مؤسسات وابسته بدولت و شهرداریها مکلفند از وجوهیکه بابت حقالوکاله بوکلاء پرداخت میکنند پنج درصد آنرا کسر و بابت علیالحساب مالیات وکیل ظرف 10 روز به اداره دارائی محل پرداخت نمایند.
- در صورتیکه پس از ابطال تمبر تعقیب دعوی بوکیل دیگری واگذار شود وکیل جدید مکلف به ابطال تمبر بوکالتنامه مربوط نخواهد بود.
- در مواردیکه دادگاهها حقالوکاله یا خسارت حقالوکاله را بیشتر یا کمتر از مبلغی که مأخذ ابطال تمبر روی وکالتنامه قرار گرفته است تعیین نمایند مدیران دفتر دادگاه مکلفند میزان مورد حکم قطعی را بدارائی مربوط اطلاع دهند تا مابهالتفاوت مورد محاسبه قرار گیرد.
- درآمد مشمول مالیات ناشی از وکالت در موارد تشخیص علیالرأس عبارتست از مجموع حقالوکالههای وکیل به مأخذی که مبنای ابطال تمبر قرار گرفته طبق صورت تمبر مصرفی و سایر درآمدهای مربوط بشغل وکالت از قبیل دریافتی بیش از میزان تعرفه و حق مشاوره طبق اسنادو مدارک مثبته که دریافتی وکیل را از بابت این وجوه مسلم نماید (به استثناء آنچه مشمول تعریف مالیات حقوق است) پس از کسر چهل درصد بابتهزینهها و استهلاک های قانونی و وکالتهای مجانی.
– سازمان های دولتی و شهرداریها و مؤسسات بازرگانی و انتفاعی وابسته بدولت و شهرداریها و مؤسسات عامالمنفعه مستقل و شرکتها درهر مورد که وجوهی بابت حقالزحمه از قبیل حقالزحمه پزشکی و هزینههای بیمارستانی - داوری - مشاوره - کارشناسی - حسابرسی - نویسندگی- تألیف و تصنیف - اختراع و اکتشاف - آهنگسازی و نوازندگی و هنرپیشگی و خوانندگی- نقاشی و مجسمهسازی - دلالی و حقالعمل کاری پرداخت میکنند وهمچنین صاحبان سینماها و تلویزیون که وجوهی بابت حق نمایش فیلم بهر عنوان پرداخت میکنند مکلفندپنج درصد آنرا کسر و تا آخر روز دهم ماه بعد با صورتی حاوی مشخصات لازم در مقابل اخذ رسید بعنوان مالیات مؤدی به اداره دارائی پرداخت نمایند.
- در مواردی که وجوه مذکور در این ماده در صندوق دادگستری و امثال آن قبلا تودیع شده باشد و یا وسیله مراجع اجرائی وصول و ایصال گردد انجام تکالیف مقرر در این ماده بعهده متصدیانی خواهد بود که دستور پرداخت وجوه مذکور را صادر میکنند .
- از تاریخ اول فروردین ماه 2536 پنج درصدی که طبق این ماده از تهیهکنندگان فیلمهای فارسی و نمایشدهندگان فیلمهای خارجی وصول شده و یامیشود در حساب خصوصی که از طرف خزانهداریکل در بانک مرکزی ایران افتتاح میشود نگاهداری و طبق آئیننامهای که به پیشنهاد وزارت فرهنگ و هنر بتصویب هیئت وزیران میرسد بمصرف کمک به تهیهکنندگان فیلمهای ایرانی که فیلم آنها دارای جنبههای هنری و میهنی و اجتماعیو آموزشی و اخلاقی باشد خواهد رسید. از تهیهکنندگان فیلمهای ایرانی که فیلم آنها به تشخیص وزارت فرهنگ و هنر واجد یکی از جنبههای مذکورفوق باشد بجز پنج درصد موضوع این ماده وجه دیگری بابت مالیات مطالبه نخواهد شد.
- در مورد پیمانکاری اعم از این که توسط شخص حقیقی یا حقوقی انجام شود نسبت بهر نوع کار ساختمانی و تأسیسات فنی وتأسیساتی یا پیمانکاری حمل و نقل و یا تهیه طرح ساختمانها و تأسیسات و نقشهکشی و نقشهبرداری و نظارت و محاسبات فنی از هر قبیل کارفرما درصورتیکه از جمله اشخاص مذکور در ماده 75 باشد بطور کلی در غیر اینصورت اگر مبلغ کل پیمان ده میلیون ریال یا بیشتر باشد مکلف است ظرف30 روز از تاریخ انعقاد قرارداد رونوشت آن را بدفتر ممیزی حوزه مالیاتی محل با اخذ رسید تسلیم و در هر پرداخت پنج و نیم درصد مبلغ پرداختی را کسرکند و منتهی ظرف 30 روز به اداره دارائی محل بپردازد و هرگاه رونوشت قرارداد بدفتر ممیزی حوزه مالیاتی تسلیم نگردد ممیز مالیاتی مربوط باتحقیقات لازم و استفاده از اطلاعات مکتسبه ارزش موضوع مورد قرارداد را تشخیص و مالیات موضوع این ماده را از کارفرما مطالبه خواهد نمود و درصورتیکه کارفرما از معرفی پیمانکار خودداری یا نتواند با ارائه مدارک اسناد عمل را به او ثابت کند مالیات متعلق بدرآمد مشمول مالیات پیمانکاری مزبور که بر اساس ماده 79 احتساب خواهد شد طبق نرخ مذکور در ماده 134 بعلاوه چهار درصد مبلغپرداختی از کارفرما مطالبه و وصول خواهد شد.
- حکم این ماده شامل مواردﻯ که قسمتی از پیمان به مقاطعهکاران دست دوم و بعد از آن واگذار میشود نخواهد بود ولی از نظر تشخیص درآمدمشمول مالیات مشمول متن ماده 79 میباشد .
- در موردی که انجام تمام مورد قرارداد موضوع ماده 76 و حقوق ناشی از اجرای آن از طرف پیمانکار کلا بدیگری انتقال داده شود درآمد مشمول مالیات انتقال دهنده از واگذاری قرارداد مزبور عبارتست از ده درصد مبلغ کل قرارداد.
- وزارت دارائی مکلف است بمنظور سهولت تشخیص درآمد مشمول مالیات پیمانکاری حسابرسی فنی خود را ظرف پنجسال تجهیز و تکمیل نماید.
- درآمد مشمول مالیات نسبت بعملیات موضوع ماده 76 در موارد مذکور در ماده 61 بطور کلی و نسبت به پیمانکاری هر نوع کارساختمانی باستثنای عملیات حفاری چاههای عمیق و تأسیسات فنی و صنعتی مادام که حسابرسی مذکور در ماده 78 آماده و از طرف وزارت دارائی اعلان نشده است در تمام موارد عبارتست از هشت درصد دریافتی سالانه .
- در مورد پیمانکاران دست دوم نسبت درآمد مشمول مالیات عبارتست از نصف ضریب مذکور در این ماده.
- یک و نیم درصد از مبلغ پرداختی به پیمانکار که بشرح ماده هفتاد و شش وسیله کارفرما کسر و به اداره دارائی محل پرداخت شده است در موقع احتساب مالیات مشمولین ماده مزبور از مالیات متعلق کسر خواهد شد.
- جمع درآمد شرکتها و درآمد ناشی از فعالیتهای انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج تحصیل شود پس ازکسر معافیت های مقرر در این قانون بترتیب زیر مشمول مالیات خواهد بود:
الف - در مورد شرکت هائی که تمام سرمایه آن بطور مستقیم یا با واسطه متعلق بدولت یا شهرداریها میباشد از مأخذ کل درآمد مشمول مالیات بدون رعایت معافیتهای مقرر در این قانون بنرخ مذکور در ماده 134 و در صورتیکه قسمتی از سرمایه آنها متعلق بدولت و شهرداری است حکم این بند نسبت بسود پرداختی یاتخصیصی بدولت یا شهرداریها جاری خواهد بود و نسبت ببقیه درآمد مشمول مالیات مقررات بند ت این ماده اجراء خواهد شد.
- شرکتهائیکه از اول سال 1352 ببعد برای فعالیتهاﻯ کشاورزﻯ تشکیل میشود و سهام آنها کلاً یا جزئاً متعلق بدولت میباشد مشمولمعافیت موضوع ماده 109 خواهند بود .
ب - در مورد اشخاص حقوقی ایرانی غیر تجارتی که بمنظور تقسیم سود بین شرکاء تشکیل نشدهاند در صورتیکه دارای فعالیت انتفاعی باشنداز مأخذ کل درآمد مشمول مالیات آنها که از منابع ایران یا خارج تحصیل میشود بنرخ مذکور در ماده 134. حکم این بند ناظر بمواردﻯ است که مؤسسه در جمع فعالیت خود سود داشته باشد .
پ - در مورد اشخاص حقوقی خارجی و مؤسسات مقیم خارج از ایران (به استثنا مشمولین ماده 90) از مأخذ کل درآمد مشمول مالیاتیکه ازبهره برداری سرمایه در ایران از فعالیتهائیکه مستقیماً یا وسیله نمایندگی از قبیل شعبه - نماینده - کارگذار و امثال آن در ایران انجام میدهند یا از واگذاری امتیازات و سایر حقوق خود یا دادن تعلیمات و کمکهای فنی از ایران تحصیل میکنند بنرخ مذکور در ماده 134.
اشخاص و مؤسسات مذکور باید برای درآمدهای خود در ایران حساب جداگانه نگاهداری نمایند و در محاسبه هزینههای عادی و اداری فقط هزینههائیکه مربوط بعملیات آنها در ایران است قابل قبول خواهد بود ( نمایندگان اشخاص و مؤسسات خارجی در ایران نسبت به درآمدهائیکه بهر عنوان بحساب خود تحصیل میکنند طبق مقررات مربوط این قانون مشمول مالیات میباشند).
ت - جمع درآمد مشمول مالیات سایر اشخاص حقوقی پس از کسر مالیاتی بنرخ 10% که بعنوان مالیات شرکت از درآمدهای غیر مشمول ماده 76 وتبصره آن محاسبه و وصول خواهد شد و همچنین کسر مالیات اضافی موضوع ماده 166 بشرح زیر مشمول مالیات است:
1 - در مورد شرکتهاﻯ سهامی و مختلط سهامی نسبت بآن قسمت از درآمد که طبق تصمیم ارکان صلاحیتدار شرکت براﻯ تقسیم بین صاحبان سهامبا نام و شرکاء ضامن تخصیص داده میشود بنرخ پانزده درصد و نسبت بآن قسمت که بحساب اندوختههاﻯ شرکت منظور میشود بنرخ بیست وپنج درصد- بقیه درآمد مشمول مالیات شرکت اعم از سود پرداختی بصاحبان سهام بینام و سود تقسیم نشده شرکت تا بیست میلیون ریال بنرخ بیست و پنج درصد و نسبت بمازاد بیست میلیون ریال تا چهل میلیون ریال بنرخ سیدرصد و نسبت بمازاد چهل میلیون ریال تا شصت میلیون ریالبه نرخ سی و پنج درصد و نسبت بمازاد شصت میلیون ریال تا هشتاد میلیون ریال به نرخ چهل درصد و نسبت بمازاد هشتاد میلیون ریال تا یکصدمیلیون ریال به نرخ چهل و پنج درصد و نسبت بمازاد یکصد میلیون ریال تا دویست میلیون ریال به نرخ پنجاه درصد و نسبت بمازاد دویست میلیونریال به نرخ پنجاه و پنج درصد مشمول مالیات خواهد بود و در صورت احراز شرایط زیر: اولا سهام شرکت با نام باشد.
ثانیاً در بورس پذیرفته شده باشد.
ثالثاً تعداد سهامداران آن از سیصد نفر کمتر نباشد.
رابعاً سهام هیچیک از صاحبان سهام از ده درصد جمع سهام شرکت بیشتر نباشد. سود تقسیم نشده شرکت تا معادل بیست درصد سرمایه پرداخت شده به نرخ بیست و پنج درصد مشمول مالیات است و نسبت بمازاد نرخهاﻯ مربوط مذکور در فوق اعمال خواهد شد. نرخهاﻯ جدید شامل درآمد اشخاص حقوقی مربوط بسال مالی که در سال 1352 ببعد خاتمه مییابد خواهد بود.
2 - در مورد سایر اشخاص حقوقی بنسبتی از سود مشمول مالیات که طبق اساسنامه شخص حقوقی بهر یک از صاحبان سرمایه یا اعضاء شخص حقوقی تعلق میگیرد بنرخ مقرر در ماده 134.
در مورد پیمانهائی که پیشنهاد آن از اول سال 1352 ببعد تسلیم شده باشد درآمدهای مشمول ماده 76 و تبصره آن کماکان از ده درصد مالیات شرکتمعاف میباشند ولی کل درآمد بشرح زیر مشمول مالیات خواهد بود .
- در موقع احتساب مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی اعم از ایرانی یا خارجی مالیاتهائیکه قبلا پرداخت شده و همچنین مالیاتیکهاشخاص حقوقی دیگر بابت سود سهام یا سهمالشرکه پرداختی به آنها پرداخت نمودهاند از مالیات متعلق کسر خواهد شد.
- سود سهام یا سهمالشرکه اگر بصورت غیر نقد از اموال یا موجودی کالای شرکت تحویل و یا تخصیص داده شود از لحاظ پرداخت مالیات باید بهای آن بقیمت روز تحویل یا تخصیص محاسبه شود.
- دفاتر و ترازنامه و حساب سود و زیان شرکتهاﻯ که بیش از پنجاه درصد سهام آن متعلق بدولت یا شرکتهاﻯ دولتی یا مؤسسات وابسته به دولت میباشد در صورتیکه قبلاً مورد رسیدگی وزارت دارائی قرار گرفته باشد پس از تصویب مجمع عمومی یا مراجع صلاحیتدار از لحاظ مالیاتیمحتاج برسیدگی نخواهد بود .
- از سود سهام بینام و سود تقسیم نشده شرکتها که مالیات آن بشرح مقررات این قانون وصول شده یا بشود پس از تقسیم یا انتقال بحساب سرمایه یا سود و زیان وجه دیگرﻯ بابت مالیات بر درآمد مطالبه نخواهد شد- در مورد اندوختههاﻯ شرکت که مالیات آن به نرخ بیست و پنجدرصد وصول شده یا بشود در موارد فوق و در مورد انحلال بشرح زیر عمل خواهد شد.
1 - در صورتیکه سهام شرکت کلاً با نام باشد وجه دیگرﻯ از شرکت دریافت نخواهد شد و صاحب سهم مکلف است معادل مبلغی که باو تعلقگرفته است با توجه بمالیاتی که قبلاً از این بابت وصول شده است بعنوان درآمد مشمول مالیات در اظهارنامه تکمیلی خود منظور نماید و مالیاتمتعلق را پس از کسر بیست و پنج درصدﻯ که وصول شده است بپردازد - در موارد مذکور در این بند شرکت مکلف است فهرست سهامداران خود را باتعیین مبلغ متعلق بهر یک از آنها ظرف ده روز به ممیز مالیاتی حوزه مربوط تسلیم نماید.
2 - در صورتیکه تمام یا قسمتی از سهام شرکت بینام باشد فقط مالیات دیگرﻯ بنرخ پانزده درصد از شرکت وصول خواهد شد. حکم بندهاﻯ 1 و 2 این تبصره شامل اندوختههاﻯ مشمول مالیات بنرخ بیست و پنج درصد که قبل از تاریخ اجراﻯ این تبصره تقسیم شده است نیزخواهد بود ولی شامل اندوختههائیکه قبل از تاریخ اجراﻯ این تبصره بحساب سرمایه منتقل شده است نخواهد بود.
- مالیات سود متعلق بصاحبان سهام با نام «موضوع قسمت اول جزء یک بند ت» در صورتیکه صاحب سهام غیر ایرانی یا مقیم خارج ازکشور باشد بنرخ مقرر در ماده 134 احتساب و وصول خواهد شد.
- مشارکتهاﻯ مدنی، مشمول مقررات بخش مشاغل میباشند و بعنوان یک واحد کسب فقط از یک بخشودگی موضوع ماده 93 استفادهخواهند کرد و در صورتیکه حداقل یکی از شرکاء پدر یا مادر یا فرزند یا همسر یا برادر یا خواهر هیچیک از شرکاء دیگر نباشد مشارکت از دوبخشودگی استفاده خواهد کرد .
- کلیه اشخاص حقوقی مذکور در بند (ت) این ماده در سال مالیاتی 1353 مشمول پرداخت یک مالیات اضافی برای یک مرتبه بر مبنای مالیات عملکرد سال 52 و یا عملکرد سال 53 - 52 به نرخ 15 درصد از اصل مالیات قطعی سال مزبور اعم از مالیات شرکت و سود سهم و اندوخته و درآمد تقسیم نشده خواهند بود.
- درآمد مشمول مالیات در مورد اشخاص حقوقی (به استثنای درآمدهائی که طبق مقررات این قانون نحوﮤ دیگری برای تشخیص آن مقررشده است) از طریق رسیدگی بدفاتر قانونی بر طبق مقررات ماده 58 این قانون در موارد مذکور در ماده 61 بطور علیالرأس تشخیص میگردد - درشرکتهای تعاونی اندوختههای قانونی بمیزانی که در دفاتر شرکت منظور شده جزو هزینه محسوب خواهد شد.در مورد درآمدهائی که طبق مقررات این قانون نحوه دیگری برای تشخیص آن مقرر شده است اشخاص حقوقی مکلف به تسلیم اظهارنامه جداگانه که در بخشهای مربوط پیشبینی شده است نیستند.
- درآمد مشمول مالیات در مورد اشخاص حقوقی خارجی و مؤسسات مقیم خارج از ایران بابت واگذاری امتیازات و سایر حقوق خود ودادن تعلیمات و کمکهای فنی و واگذاری فیلمهای سینمائی (که بعنوان بها یا حق نمایش یا هر عنوان دیگر عاید آنها میشود) بطور علیالرأس تشخیص میگردد و عبارتست از بیست تا نود درصد مجموع وجوهی که ظرف یکسال مالیاتی عاید آنها میشود طبق آئین نامهای که پیشنهاد وزارت دارائی بتصویب هیأت وزیران خواهد رسید.پرداختکنندگان وجوه مزبور مکلفند در هر پرداخت مالیات متعلق را با توجه بمبالغی که از اول سال تا آن تاریخ پرداخت نموده است کسر و ظرف مدت ده روز باداره دارائی محل اقامت خود پرداخت نمایند و درغیر اینصورت با دریافتکنندگان متضامناً مسئول پرداخت اصل مالیات و متعلقات آن خواهند بود. در مورد تعلیمات و کمکهاﻯ فنی درصورتیکه پرداختکننده وزارت خانه یا مؤسسه دولتی باشد وزارت دارائی میتواند ضریب درآمد مشمول مالیات را به پیشنهاد وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مربوط کمتر از بیست درصد تعیین نماید .
- در مورد دارندگان کارت بازرگانی و اشخاص حقوقی که در موعد مقرر اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان تسلیم کرده باشندتشخیص درآمد مشمول مالیات بطور علیالرأس جز در موارد مذکور در بند 2 ماده 61 و ماده 170 موکول بآنست که از طرف مأموران تشخیص دلائلی ارائه شود که بموجب آن دفاتر و اسناد و مدارک ارائه شده از طرف مؤدﻯ براﻯ رسیدگی و تشخیص درآمد واقعی مودﻯ کافی نباشد و مراتب مورد تأیید هیأتهائی متشکل از 3 نفر حسابرس بانتخاب وزیر دارائی واقع گردد.
- درآمد مشمول مالیات در مورد مؤسسات بیمه ایرانی و یا نمایندگی مؤسسات بیمه خارجی که مجاز بانجام معاملات بیمه در ایران میباشند با رعایت تبصره 7 این ماده عبارتست از:
1 - ذخائر فنی بیمههای زندگی در آخر سال مالی قبل.
2 - ذخائر فنی بیمههای غیر زندگی در آخر سال مالی قبل.
3 - حق بیمه دریافتی بیمههای زندگی در معاملات بیمه مستقیم پس از کسر برگشتیها.
4 - حق بیمه بیمههای غیر زندگی در معاملات بیمه مستقیم پس از کسر برگشتیها.
5 - حق بیمه بیمههای اتکائی قبولی پس از کسر برگشتیها.
6 - کارمزدها و مشارکت در سود معاملات بیمههای اتکائی واگذاری.
7 - بهره سپردههای بیمهگر اتکائی نزد بیمهگر واگذارکننده.
8 - سهیم بیمهگران اتکائی بابت بازخرید و سرمایه و مستمریهای بیمههای زندگی.
9 - سهم بیمهگران اتکائی بابت خسارات پرداختی در بیمههای غیر زندگی.
10 - سایر درآمدها.
پس از کسر:
1 - هزینه تمبر قراردادهای بیمه.
2 - هزینههای پزشکی بیمههای زندگی.
3 - کارمزدهای پرداختی از بابت معاملات بیمه مستقیم.
4 - تخفیف در حق بیمه معاملات بیمه مستقیم.
5 - حق بیمه بیمههای اتکائی واگذاری.
6 - سهم صندوق تأمین خسارتهای بدنی از حق بیمه بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسائل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث.
7 - مبالغ پرداختی از بابت بازخرید و سرمایه و مستمریهای بیمههای زندگی.
8 - سهم مشارکت بیمهگذاران در منافع.
9 - خسارات پرداختی از بابت بیمههای غیر زندگی.
10 - کارمزدها و سهم مشارکت بیمهگران در سود معاملات بیمههای اتکائی قبولی.
11 - بهره متعلق به سپردههای بیمههای اتکائی واگذاری.
12 - ذخائر فنی بیمههای زندگی در آخر سال مالی مورد رسیدگی.
13 - ذخائر فنی بیمههای غیر زندگی در آخر سال مالی مورد رسیدگی.
14 - سایر هزینهها و استهلاکات قابل قبول.
- انواع ذخائر فنی مؤسسات بیمه (اندوختههای فنی موضوع ماده 61 قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری) برای هر یک از رشتههای بیمه و میزان و طرز محاسبه آنها بموجب آئیننامهای خواهد بود که از طرف بیمه مرکزی ایران تهیه و پس از موافقت وزارت دارائی بتصویب شورایعالی بیمه خواهد رسید.
- انواع ذخائر فنی بیمه مرکزی ایران برای هر یک از رشتههای بیمه و میزان و طرز محاسبه آنها از طرف مجمع عمومی بیمه مرکزی ایران تعیینخواهد شد.
- در معاملات بیمه مستقیم حق بیمه و کارمزدها و تخفیف حق بیمه و سهم مشارکت بیمهگذاران در منافع با رعایت ضوابط مقرر از طرفشورای عالی بیمه خواهد بود. کلیه اقلام مزبور باستثناء کارمزد باید در قرارداد بیمه ذکر شده باشد.
- اقلام مربوط به معاملات بیمههای اتکائی در داخل کشور اعم از قبولی یا واگذاری بر اساس شرائط قراردادها و یا توافقهای مؤسسات بیمه ذیربط خواهد بود.
- اقلام مربوط به معاملات بیمههای اتکائی با خارج از کشور اعم از قبولی یا واگذاری در مورد مؤسسات بیمه باستثنای شرکت سهامی بیمهایران بر اساس شرائط قراردادها و یا توافقهائی است که مورد تأیید بیمه مرکزی ایران باشد.
- مؤسسات بیمه مکلفند پنجاه درصد کلیه ذخائر فنی آخر سال قبل خود را پس از کسر مانده وامها در تاریخ مذکور که بموجب شرایط قراردادهای بیمه زندگی پرداخت شده است بمصرف خرید اسناد خزانه یا اوراق قرضه دولتی برسانند و گواهی تودیع آنها را در بانک مرکزی ایران بضمیمه اظهارنامه مالیاتی تسلیم نمایند. آن قسمت از بهره اوراق یا اسناد مذکور که بذخائر فنی مربوط اضافه شود جزء درآمد مشمول مالیات نخواهد بود و آن قسمت از بهره که بذخائر فنی اضافه نمیشود بدرآمد مشمول مالیات اضافه خواهد شد. در صورتی که کمتر از میزان مقرر بمصرف خرید اوراق قرضه و اسناد خزانه رسیده باشد بهره مابهالتفاوت بر اساس بالاترین نرخ اوراق قرضه در سال مالی مربوط محاسبه و به درآمد مشمول مالیاتاضافه خواهد شد.
- در سال 1352 خسارات مربوطه به قراردادهای بیمه غیر زندگی که در سال مزبور یا سنوات قبل از آن صادر شده است از محل ذخائر فنی غیرزندگی آخر سال 1351 پرداخت میشود و در صورتیکه این خسارات مازاد بر ذخائر مزبور باشد. مازاد بعنوان هزینه در حساب سود و زیان سال1352 منظور خواهد شد و در صورتیکه ذخائر مزبور از خسارات مذکور در فوق بیشتر باشد مازاد بحساب مخصوصی بنام ذخیره فنی احتیاطی منظور خواهد شد. استفاده از حساب مزبور جز در مواردیکه بموجب آئیننامهای که با موافقت وزارت دارائی بتصویب شورای عالی بیمه میرسد ممنوع است و در غیر اینصورت در سال مربوط بجمع درآمد مشمول مالیات مؤسسه اضافه خواهد شد.
- درآمد مشمول مالیات در مورد مؤسسات بیمه خارجی که با انعقاد قرارداد و یا با توافقهائی بدون تأسیس شعبه یا نمایندگی از مؤسسات بیمهایرانی یا نمایندگی مؤسسات بیمه خارجی در ایران بیمه اتکائی قبول کنند عبارتست از 12 درصد کل حق بیمه متعلق به آنها در سال مالیاتی بر اساسقراردادها و یا توافقهای مربوط بدون احتساب هر گونه هزینه ولی در صورتیکه مؤسسات بیمه ایرانی در کشور متبوع مؤسسه بیمهگر اتکائی ازپرداخت مالیات بر معاملات اتکائی معاف باشند مؤسسه مزبور نیز از پرداخت مالیات دولت ایران معاف است. مؤسسات بیمه ایرانی یا نمایندگی مؤسسات بیمه خارجی در ایران مکلفند در موقع تخصیص حق بیمه بنام بیمهگر اتکائی خارجی مشمول مالیات موضوع این تبصره دو درصد آن را بعنوان علیالحساب مالیاتی بیمهگر اتکائی کسر نمایند. وجوه کسر شده در هر ماه را منتهی تا دهم ماه بعد بضمیمه صورتی حاوی مشخصات بیمهگر اتکائی و حق بیمه متعلق به حوزه مالیاتی پرداخت نمایند.
- مدیران هر یک از اشخاص حقوقی مکلفند اظهارنامه مالیاتی نسبت بکلیه درآمد مشمول مالیات را منتهی چهار ماه پس از پایان سال مالیاتی با ترازنامه و حساب سود و زیان متکی به دفاتر قانونی مصوب مجمع عمومی بدفتر ممیزی مالیاتی حوزهای که اقامتگاه شخص حقوقی در آن واقع است تسلیم و مالیات متعلق را بترتیب مقرر در این بخش احتساب و پرداخت نمایند محل تسلیم اظهارنامه و پرداخت مالیات اشخاص حقوقی خارجی و مؤسسات مقیم خارج از کشور که در ایران دارای اقامتگاه یا نمایندگی نمیباشند تهران است.
- در مورد اشخاص حقوقی ایرانی صورتجلسه مجمع عمومی راجع بطرز تقسیم سود و فهرست شرکاء و صاحبان سهام با نام شرکت باتعیین سود پرداختی یا تخصیصی به آنان به تفکیک و نشانی آنها نیز باید بضمیمه اظهارنامه تسلیم گردد.
- شرکتها و مؤسسات موضوع تبصره 3 ماده 80 مکلفند ترازنامه و حساب سود و زیان خود را در مهلت مقرر در این ماده بوزارت دارائی تسلیم نمایند، مهلت مذکور با ارائه دلائلی که مورد قبول وزارت دارائی باشد قابل تمدید است.
- در مورد کارخانههاﻯ مشمول قانون حمایت صنعتی و جلوگیرﻯ از تعطیل کارخانههاﻯ کشور مصوب خرداد ماه 1343 تسلیم اظهارنامه وترازنامه و حساب سود و زیان بعهده شخص یا اشخاصی است که بموجب ماده 2 قانون مزبور از طرف هیئت حمایت صنایع بعنوان مدیر کارخانه تعیین شدهاند و بدهیهاﻯ مالیاتی مربوط بمدتی که کارخانه تحت حمایت صنعتی قرار دارد اعم از مالیاتهاﻯ متعلق بدرآمد کارخانه یا مالیات هائیکه باید کسر و بوزارت دارائی پرداخت شود در عداد هزینههاﻯ عادﻯ و جارﻯ مذکور در ماده 7 قانون فوقالذکر قابل پرداخت خواهد بود. کارخانههاﻯ موضوع این ماده مشمول مقررات موضوع ماده 80 و تبصره 2 ماده 83 خواهند بود .
- در صورتیکه ترازنامه و حساب سود و زیان که در موعد مقرر تسلیم میشود بتصویب مجمع عمومی شخص حقوقی نرسیده باشد قبولآن برای تشخیص درآمد مشمول مالیات موکول به آنست که ظرف یکماه از تاریخ تسلیم ترازنامه و حساب سود و زیان، مصوبه مجمع عمومی بحوزه مالیاتی تسلیم شود.
- آخرین مدیر یا مدیران شخص حقوقی مشترکاً موظفند قبل از تاریخ تشکیل مجمع عمومی یا سایر ارکان صلاحیتدار شرکت که برای اتخاذ تصمیم نسبت به انحلال شخص حقوقی دعوت شده است اظهارنامهای حاوی صورت دارائی و بدهی شخص حقوقی در تاریخ دعوت روی نمونهایکه بدین منظور از طرف وزارت دارائی تهیه میگردد تنظیم و بدفتر ممیزی مالیاتی مربوط تسلیم نمایند.
- مأخذ محاسبه مالیات آخرین دوره عملیات اشخاص حقوقی که منحل میشوند ارزش دارائی شخص حقوقی است منهای بدهیها و سرمایه پرداخت شده و ذخیرههائیکه مالیات آن قبلا پرداخت گردیده است.
- ارزش دارائی شخص حقوقی نسبت به آنچه فروش رفته بر اساس بهای فروش و نسبت به بقیه بر اساس بهای روز انحلال تعیین میشود.
- مدیران تصفیه اشخاص حقوقی مکلفند ظرف شش ماه از تاریخ انحلال اظهارنامه مالیاتی مربوط به آخرین دوره عملیات شرکت را براساس ماده 85 تنظیم و بدفتر ممیزی مالیاتی مربوط تسلیم و ترتیب پرداخت مالیات متعلق را بدهند.
- ممیز مالیاتی مکلف است به اظهارنامه مربوط به آخرین دوره عملیات اشخاص حقوقی خارج از نوبت رسیدگی نموده و در صورتیکه بمندرجات آن اعتراضی داشته باشد منتهی ظرف یکسال از تاریخ تسلیم اظهارنامه مالیات متعلق را بموجب برگ تشخیص تعیین و ابلاغ نماید وگرنه مالیات متعلق به اظهارنامه تسلیمی بوسیله مدیران تصفیه قطعی تلقی میگردد.
در صورتیکه بعداً معلوم گردد اقلامی از دارائی شخص حقوقی دراظهارنامه ذکر نشده است نسبت به آن قسمت که در اظهارنامه قید نشده مالیات مطالبه خواهد شد.
- تقسیم دارائی اشخاص حقوقی منحل شده قبل از تحصیل مفاصاحساب مالیاتی یا بدون سپردن تأمین معادل میزان مالیات مجاز نیست.
- آخرین مدیران شخص حقوقی در صورت عدم تسلیم اظهارنامه موضوع ماده 84 یا تسلیم اظهارنامه خلاف واقع و مدیران تصفیه درصورت عدم رعایت مقررات موضوع ماده 86 و این ماده و ضامن یا ضامنهای شخص حقوقی و شرکاء ضامن (موضوع قانون تجارت) متضامناً و کلیه کسانیکه دارائی شخص حقوقی بین آنان تقسیم گردیده به نسبت سهمی که از دارائی شخص حقوقی نصیب آنان شده است مسئول پرداخت مالیات وجرائم بشخص حقوقی خواهند بود به شرط آنکه ظرف مهلت مقرر در ماده 150 از تاریخ موعد تسلیم اظهارنامه مطالبه شدهباشد.
- در مورد مؤسساتیکه صاحب سرمایه در انجام فعالیتهای مؤسسه مباشرت مستقیم نداشته و بهرهبرداری از سرمایه و تصدی امور مربوط بآن در اختیار شخص دیگری گذاشته شده باشد درآمد متعلق باین شخص در صورتیکه با تعریف و احکام بخش حقوق منطبق باشد مشمول مالیات حقوق و در صورتیکه از طریق سهیم شدن در درآمد مؤسسه تأمین شود (مضاربه) مشمول مالیات بر درآمد بخش مربوط میباشد و در هر دو صورت درآمد مشمول مالیات مؤسسه که بصاحب سرمایه تعلق میگیرد بنرخ مذکور در ماده 134 مشمول مالیات خواهد بود و متصدی مزبور مکلف است مالیات خود و صاحب سرمایه را بر این اساس احتساب و در موقع مقرر با تسلیم اظهارنامه پرداخت نماید. صاحب سرمایه نسبت بپرداخت مالیات مذکور دراین ماده و جرائم با متصدی مسئولیت تضامنی دارد.
- مالیات بر درآمد مؤسسات کشتیرانی و هواپیمائی خارجی کلا بمأخذ صدی پنج بطور مقطوع از کلیه وجوهیکه (بابت کرایه مسافر وحمل کالا و غیره از ایران) عاید آنها میشود وصول خواهد شد اعم از اینکه وجوه مزبور در ایران و یا در مقصد یا در بین راه دریافت شود.
نمایندگی یا شعب مؤسسات مذکور در ایران موظفند تا بیستم هر ماه صورت وجوه دریافتی ماه قبل را به اداره دارائی محل تسلیم و مالیات متعلق راپرداخت نمایند.
مؤسسات مذکور از بابت اینگونه درآمدها مشمول مالیات دیگری بعنوان مالیات بر درآمد نخواهند بود. هرگاه شعب یا نمایندگیهای مذکور صورتهای مقرر را بموقع تسلیم نکنند یا صورت ارسالی آنها مطابق واقع نباشد در این صورت مالیات مذکور بر اساس تعداد مسافر و حجم محمولات علیالرأس تشخیص خواهد شد.
- حکم مواد 76 و 77 و 79 در مورد عملیات پیمانکاری اشخاص حقوقی اعم از ایرانی و خارجی جاری خواهد بود.
- حکم ماده 10 و قسمت اول ماده 11 و مواد 13 و 16 در مورد اشخاص حقوقی که بعملیات کشاورزی اشتغال دارند لازمالرعایه خواهد بود در موارد مذکور در ماده 61 مفاد مواد 9 و 11 و 12 و 14 و 17 و قسمت اخیر ماده 18 اجراء خواهد شد.
- تا میزان چهارصد و هشتاد هزار ریال از درآمد سالانه مشمول مالیات موضوع بخشهای دوم و ششم فصل دوم از یک یا چند منبع پس ازوضع معافیتهای متعلق از پرداخت مالیات معاف و مازاد بر آن بنرخهای مربوط مقرر در ماده 134 مشمول مالیات خواهد بود.
- وجوه پرداختی بعنوان بیمه عمر از طرف مؤسسات بیمه که بموجب قراردادهای منعقده عاید ذینفع میشود از پرداخت مالیات معاف است.
- درآمدهای حقوق بشرح زیر از پرداخت مالیات معاف است.
1 - حقوق بازنشستگی و پایان خدمت و وظیفه پرداختی بوراث و خسارت اخراج و بازخرید خدمت و همچنین کمکهای دریافتی وکلای دادگستری از صندوق تعاون کانون وکلا بر طبق مقررات مربوط.
2 - هزینه سفر و فوقالعاده مسافرت مربوط بشغل و همچنین فوقالعاده و مزایای ارزی مأمورین دولت در خارج از کشور.فوق العاده های بدی آب و هوا و محرومیت از تسهیلات زندگی حقوق بگیران
3 - هزینه سفر استانداران و فرمانداران و بخشداران و فوقالعاده تضمین صاحبجمعان طبق آئیننامهای که از طرف وزارت دارائی تهیه و بتصویب هیئت وزیران خواهد رسید و همچنین هزینه پذیرائی نمایندگان مجلسین از اول شهریور ماه 1350 بر اساس تصمیم هیأت رئیسه مجلسین .
4 - مزایای مذکور در بند یک تبصره ماده 4 در محل کارگاه بطور کلی و کلیه مزایای نقدی کارگران و همچنین خانههاﻯ ارزانقیمت سازمانی که خارج از محل کارگاه مورد استفاده کارگران واحدهاﻯ صنعتی قرارمیگیرد .
5 - وجوه حاصل از بیمه بابت جبران خسارات بدنی و معالجه و امثال آن.
6 - عیدی سالانه تا میزان سی هزار ریال (مازاد آن مشمول مالیات است).
7 - خانههای سازمانی دولتی بطور کلی و اتومبیل اختصاصی که با اجازه قانون یا بموجب آئیننامههای خاص نیروهای مسلح و انتظامی دراختیار مقامات کشوری یا نیروهای مذکور گذارده میشود و همچنین حق ارشد گماشته امراءو لباس و یا وجوه نقدی که بابت لباس بافراد نیروهای مسلح شاهنشاهی داده میشود .
- وجوهی که کارفرما بابت هزینه معالجه کارکنان خود یا افراد تحت تکفل آنها مستقیماً یا بوسیله کارمند بپزشک یا بیمارستان باستناد اسناد و مدارک مثبته پرداخت میکند.
9 - تا سی هزار ریال وجوه پرداختی بهر یک از کارگران در اجراﻯ قانون سهیم کردن کارگران در سود کارخانجات و کارگاههاﻯ تولیدﻯ و صنعتی وپاداش سالیانه آنها از سال 1351.
- مبلغ بخشودگی بند 9 در کارگاههائیکه داراﻯ شرکت تعاونی مصرف کارگرﻯ هستند صرف تقویت و توسعه شرکتهاﻯ تعاونی همان کارگاهخواهد شد که در مقابل سهم یا سهام شرکتهاﻯ مزبور بکارگران داده شود و در کارگاههائیکه دارای شرکت تعاونی مصرف نیستند مبلغ بخشودگی کلاًبحساب شرکت تعاونی در شرف تشکیل همان کارگاه نزد بانک رفاه کارگران واریز خواهد شد. نحوه وصول وجوه مزبور و ترتیب پرداخت بشرکتهاﻯ تعاونی مصرف کارگران بموجب آئیننامهاﻯ خواهد بود که بنا به پیشنهاد وزراﻯ دارائی و کارو امور اجتماعی بتصویب هیئت وزیران برسد.
10- مشمولین قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی و کارمندان غیر نظامی رسمی و افزارمندان نیروهای مسلح شاهنشاهی که افتخار خدمت در نیروهای مسلح شاهنشاهی را دارند نسبت بکلیه حقوق و مزایائی که از اعتبارات وزارت جنگ و ژاندارمری کشور و شهربانی کشور دریافت مینمایند .
- سود مذکور در ترازنامه در مورد کارخانجات صنعتی و تولیدی و شرکتهائیکه برای استخراج و تصفیه و ذوب مواد معدنی تشکیل و تا تاریخ تصویب این قانون بموجب تصویبنامههای صادره مشمول معافیت پنجاه درصد شناخته شدهاند و از وزارت اقتصاد پروانه یا کارت تأسیس و یا پروانه بهرهبرداری از معادن تحصیل کردهاند تا پنج سال از تاریخ اجرای این قانون بمیزان بیست و پنج درصد از پرداخت مالیات معاف است.
- در مورد مؤسسات مشمول این ماده که فاصله تاریخ شروع ببهرهبرداری آنها تا تاریخ اجرای این قانون کمتر از پنجسال است در صورتیکه مشمول معافیت صد درصد نباشند تا مدت پنج سال از تاریخ بهرهبرداری کماکان از معافیت پنجاه درصد استفاده خواهند کرد.
- درآمد کارخانجاتیکه بعد از تاریخ تصویب این قانون از وزارت اقتصاد پروانه یا کارت تأسیس برای آنها صادر میشود طبق جدول معافیتهای صنعتی (موضوع ماده 98) برای مدت پنجسال و در مورد مناطق مرزی تا ده سال از بیست تا صد درصد درآمد از تاریخ شروع ببهرهداری مشمول معافیت مالیاتی خواهد بود.درآمد معادنی که برای آنها پروانه اکتشاف یا بهرهبرداری از اول سال 1348 ببعد از طرف وزارت اقتصاد صادر شده یا بشود طبق جدول معافیتهایمعدنی (موضوع تبصره 2 ماده 98) از بیست تا صد درصد برای مدت پنجسال از تاریخی که معدن بگواهی وزارت اقتصاد آماده برای بهرهبرداری است از پرداخت مالیات معاف خواهد بود.
درآمد شرکت سهامی شیلات جنوب ایران از اول سال 1345 بمدت پنجسال از پرداخت مالیات معاف است.
- بوزارت دارائی اجازه داده میشود درآمد حاصل از فعالیت بعضی از صنایع کوچک را که در دهات خارج از شعاع 50 کیلومتری مرکز تهران ایجاد میشوند بتشخیص و تصویب هیئت وزیران برای مدت 5 سال از تاریخ تصویب این اصلاحیه از پرداخت مالیات معاف کند.
- درآمد شرکت هلیکوپترسازی که با مشارکت سازمان صنایع نظامی تأسیس میشود تا مدت پنجسال از پرداخت مالیات معاف است و پس ازمدت مذکور مالیات سود سهام متعلق بسازمان صنایع نظامی در شرکت مزبور پس از وصول عیناً مسترد میشود معافیت موضوع ماده 99 بدون رعایت شرط مقرر در بند 2 ماده مذکور شامل ذخائر شرکت مزبور خواهد بود.
- درآمد شرکتهائیکه در سواحل و جزایر خلیج فارس بمنظور انجام خدمات و تدارک نیازمندی های کشتیهای خارجی و تعمیر کشتیهای ایرانی و خارجی بوسیله تعمیرگاههای ثابت یا شناور تأسیس شوند تا مدت ده سال از تاریخ تأسیس از مالیات معاف است، مشروط بر اینکه اولا از طرف وزارت اقتصاد پروانه تأسیس تعمیرگاه بعنوان کارخانه صادر شد. ثانیا شرکت حداکثر تا دو سال از تاریخ تأسیس تعمیرگاه را در آبهای ایران دایر و از آن بهرهبرداری کند ثالثاً حداقل 60% کل درآمد شرکت بارز و از منابع خارجی تحصیل شده باشد. رابعا ارزش تعمیرگاه شناور از دویست و پنجاه میلیون ریال کمتر نباشد.
شرکت هائیکه قبل از تصویب این اصلاحیه بمنظور فوق تشکیل شدهاند در صورت واجد بودن شرایط مذکور از تاریخ تصویب این قانون از معافیت مقرر استفاده خواهند کرد و مبداء مهلت دو سال مذکور در شرط ثانی برای اینگونه شرکتها از تاریخ تصویب این اصلاحیه خواهد بود.
- جدول معافیتهای صنعتی بر اساس برنامههای اقتصادی کشور شامل انواع فعالیتهای صنعتی مشمول معافیت و تعیین ضرائب معافیت مالیاتی برای هر یک از فعالیتها حسب درجه اهمیت و نوع فعالیت در مناطق مختلف هر 3 سال یکبار از طرف وزارت دارائی و وزارت اقتصاد تهیه و بتصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی خواهد رسید و شامل پروانهها و کارت های تأسیس صادره از اول فروردین سال بعد تا آخر سال سوم میگردد.
تبصره1 - وزارت دارائی و وزارت اقتصاد مکلفند اولین جدول معافیتهای صنعتی را ظرف دو ماه پس از تصویب این قانون تهیه و بکمیسیون دارائی مجلس شورای ملی تسلیم نمایند جدول مذکور پس از تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی شامل پروانهها و کارتهای تأسیس صادره ازتاریخ اجرای این قانون تا آخر سومین سال خواهد بود - معافیتهای مذکور در این جدول شامل درآمد کارخانجاتیکه قبل از تاریخ اجرای این قانون پروانه یا کارت تأسیس تحصیل کردهاند ولی طبق مقررات قانون اصلاحی سال 37 مشمول معافیت نبودهاند نیز خواهد بود مدت استفاده از معافیت اینگونه کارخانجات 5 سال از تاریخ بهرهبرداری میباشد و در صورتیکه تاریخ بهرهبرداری قبل از تاریخ اجرای این قانون باشد نسبت به بقیه مدت ازمعافیت استفاده خواهد شد.
کارخانجاتی که بموجب قانون اصلاحی مزبور مشمول معافیت بودهاند در صورتیکه حائز شرایط زیر باشند اختیار استفاده از معافیتهای مدتدارقانون مذکور یا معافیت اولین جدول معافیت های صنعتی موضوع این تبصره را دارند.
الف - تا تاریخ اجرای این قانون بهرهبرداری آنها شروع نشده باشد.
ب - حداکثر تا دو سال از تاریخ اجرای این قانون شروع ببهرهداری نمایند.
- جدول معافیتهای معدنی بر اساس برنامههای اقتصادی کشور شامل انواع فعالیت های معدنی مشمول معافیت و تعیین ضرائب معافیت مالیاتی برای هر یک از فعالیت ها حسب درجه اهمیت و نوع معدن و محل وقوع و وسعت حوزه آنها و سایر جهات هر سه سال یکبار از طرف وزارت دارائی و وزارت اقتصاد تهیه و بتصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی خواهد رسید و شامل پروانههای اکتشاف صادره از اول فروردین سال بعد تا آخرسال سوم میگردد.
وزارت دارائی و وزارت اقتصاد مکلفند اولین جدول معافیت های معدنی را ظرف سه ماده پس از تصویب این اصلاحیه تهیه و بکمیسیون دارائی مجلس شورای ملی تسلیم نمایند.
جدول مذکور پس از تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورایملی شامل پروانههای اکتشاف یا بهرهبرداری صادره از تاریخ اول فروردین 1348 خواهد بود.
- آن قسمت از درآمد مشمول مالیات حاصل از فعالیتهای صنعتی که شرکت ها برای توسعه یا تکمیل واحدهای صنعتی موجود خود یا ایجاد واحدهای صنعتی جدید ذخیره نمایند از پرداخت مالیات معاف است مشروط بر این که:
1 - قبلا اجازه توسعه یا تکمیل یا ایجاد واحد صنعتی از وزارت اقتصاد تحصیل شده است.
2 - توسعه یا تکمیل یا ایجاد واحد صنعتی جدید در مورد صنایعی باشد که در جدول معافیتهای صنعتی مربوط بسال صدور اجازه برای این نوعفعالیت های صنعتی معافیت مالیاتی منظور شده باشد.
3 - هزینه توسعه یا تکمیل از پنج درصد قیمت دارائی ثابت شرکت در کارخانه مورد توسعه یا تکمیل در سال صدور اجازهنامه کمتر نباشد.
منظور از قیمت دارائی ثابت قیمت تمام شده تمامی ماشین آلات و تجهیزات و ساختمان و زمین بدون در نظر گرفتن استهلاکات میباشد.
چنینمحدودیتی در مورد ایجاد صنایع جدید وجود نخواهد داشت.
آن قسمت از درآمد مشمول مالیات حاصل از فعالیت های صنعتی و معدنی که شرکت ها مستقلا یا مشترکاً جهت ایجاد واحدهای مسکونی برای استفاده کارمندان کم درآمد و کارگران خود ذخیره نمایند از پرداخت مالیات معاف است مشروط بر اینکه:
1 - قبلا اجازه و موافقت وزارت آبادانی و مسکن نسبت بطرح احداث واحدهای مسکونی برای کارمندان و کارگران تحصیل شده باشد.
2 - نحوه واگذاری و شرایط استفاده از واحدهای مزبور منطبق با آئیننامهای باشد که از طرف وزارت دارائی و وزارت آبادانی و مسکن و وزارت کار وامور اجتماعی تدوین خواهد شد.
3 - وجوه مزبور در حساب سپرده نزد بانک رهنی ایران یا بانک رفاه کارگران نگاهداری شود و با نظارت وزارت آبادانی و مسکن منحصراً برای اجرای طرح مذکور مورد استفاده قرار گیرد.
- معادل وجوهی که طی سال صدور اجازه تا چهار سال تمام پس از آن ذخیره شده است باید ظرف پنجسال از تاریخ صدور اجازه بمصرف توسعه یا تکمیل یا ایجاد واحد صنعتی جدید یا ساختمان واحدهاﻯ مسکونی رسیده و ظرف همین مدت طرح مربوط بمرحله بهرهبردارﻯ رسیدهباشد. در مورد وجوهی که با استفاده از مقررات این ماده قبلاً ذخیره شده است مهلت شروع بهرهبردارﻯ چهار سال پس از تاریخ اجراﻯ این تبصره است. براﻯ هر طرح فقط ذخائر سال صدور اجازه و چهار سال پس از آن مشمول معافیت موضوع این ماده میباشد ولی در هر حال مخارج انجام شده باید مورد گواهی وزارت اقتصاد در مورد توسعه و تکمیل یا ایجاد واحد صنعتی جدید و وزارت آبادانی و مسکن در مورد خانههاﻯ مسکونی قرار گیرد .
– شرکت هائیکه در تاریخ اول فروردین 1346 در شعاع 120 کیلومتری مرکز تهران مشغول بهرهبرداری بودهاند و فعالیت آنها طبق اولین جدول معافیت های صنعتی قطع نظر از محل وقوع تأسیسات صنعتی نوعاً جزء صنایع معاف از مالیات است مشروط بر اینکه اولا سرمایه پرداخت شده آنها کمتر از دویست میلیون ریال نباشد ثانیاً از سال بعد از مصرف ذخیره برای مدت 5 سال هرساله حداقل معادل 5% بهای تمام شده از محصولات خود رابدون در نظر گرفتن حقوق و عوارض گمرکی بخارج صادر کنند و بفروش برسانند. لیکن در مورد ذخائر مصرف شده سالهای 46 تا 48 شرط صدور محصولات در مدت پنجسال از اول سال 1349 لازمالرعایه خواهد بود ثالثاً توسعه وتکمیل برای ساخت ماشین آلاتی باشد که در تولیدات صنعتی یا کشاورزی یا در حمل و نقل بکار رود . رابعاً در مورد ماشین آلاتی که در تولیدات صنعتی بکار میروند حداقل 50% بهای تمام شده تولیدات شرکت پس از کسر حقوق و عوارض گمرکی بهای کالای ساخت ایران باشد و در مورد ماشین آلاتی که در تولیدات کشاورزی یا در حمل و نقل بکار میروند توسعه و تکمیل برای ساخت لوازم نیرویمحرک باشد بابت وجوه ذخیره شده از درآمد عملکرد سال 1346 ببعد مشمول شرط مذکور در بند 2 این ماده نخواهد بود.
- در صورت تخلف از شرایط مقرر علاوه بر وصول مالیات بذخیره از تاریخ سررسید پرداخت مالیات جریمهای معادل ده درصد اصل مالیات از شرکت وصول خواهد شد ولی در صورتیکه هزینه انجام شده برای مصارف فوق از هفتاد درصد ذخیره کمتر نباشد نسبت بمابهالتفاوت مالیات وصول و از مطالبه جریمه صرفنظر خواهد شد.
- واحدهای صنعتی جدید که با استفاده از معافیت های مندرج در این ماده تأسیس میشوند نمیتوانند از معافیت مذکور در ماده 97 استفاده کنند.
- کارخانههاﻯ واقع در محدوده آبریز تهران که تعداد کارکنان آنها کمتر از یکصد نفر نباشد در صورتیکه تأسیسات خود را کلاً به خارج از شعاعیکصد و بیست کیلومترﻯ مرکز تهران انتقال دهند بر اساس ضوابطی که از طرف وزارت دارائی و وزارت اقتصاد برقرار میشود از ده تا پانزده سال ازتاریخ بهرهبردارﻯ از پرداخت مالیات بر درآمد ناشی از فعالیت صنعتی مربوط معاف خواهند بود .
- از نظر این قانون محدوده آبریز تهران شامل منطقه آبریز غربی رودخانه حبلهرود گرمسار و منطقه آبریز شرقی رودخانه زیاران و کلیه مناطقآبریز رودخانههاﻯ دماوند، جاجرود، شاهآباد، دربند، اوین، فرحزاد، کن، کرج، کردان بوده و حدود آن عبارت است از: شمالا: خطالرأس کوههاﻯ البرز که آب آن بدشت کویر مرکزﻯ جارﻯ میشود.
شرقاً: ساحل غربی رودخانه حبلهرود گرمسار.
غرباً: ساحل شرقی رودخانه زیاران.
جنوباً: خطوط ممتد از غرب بشرق از محل تقاطع رودخانه زیاران با رودخانه شور تا خطالقعر دریاچه نمک بسمت غرب تا محل تقاطع با مسیرحبلهرود گرمسار.
- صد درصد درآمد اشخاص حقیقی یا حقوقی حاصل از فروش واحدهاﻯ مسکونی ارزانقیمت و پنجاه درصد درآمد حاصل از فروشواحدهاﻯ مسکونی متوسط قیمت که طبق ضوابط و قیمتهاﻯ تعیین شده از طرف وزارت دارائی و وزارت آبادانی و مسکن ظرف پنجسال از تاریخاجراﻯ این ماده ساخته و بفروش برسد در صورتیکه طرح ساختمان قبلاً بتصویب وزارت آبادانی و مسکن رسیده باشد از پرداخت مالیات معافاست .
- آئیننامه مربوط بتعداد طبقات لازم در هر شهرستان برای استفاده از معافیت موضوع این ماده از طرف وزارت دارائی و وزارت آبادانی ومسکن پیشنهاد و بتصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
- درآمد صادرکنندگان حاصل از صدور کالاهای ایرانی که صورت آن هر سه سال یک بار از طرف وزارت دارائی و وزارت اقتصاد تهیه ومنتشر میشود اعم از اینکه صادرکننده کالا را خریداری یا تولید یا استخراج کرده باشد برای مدت پنجسال از پرداخت مالیات معافست این معافیت بعد از مدت پنجسال مذکور نسبت بتمام یا بعضی از کالاهای ایرانی بپیشنهاد وزارت دارائی و وزارت اقتصاد و تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورایملی قابل تمدید است.
- زیان حاصل از صدور کالاﻯ معاف از مالیات در مورد کسانیکه غیر از امور صادراتی فعالیت دیگری هم دارند در محاسبه مالیات سایر فعالیت آنان منظورنخواهد شد.
- درآمد حاصل از مشاغل تعلیم و تربیت و رشتههای مختلف بهداشتی و درمانی تا دهسال از تاریخ اجرای قانون مالیاتهای مستقیم به شرح زیر از پرداخت مالیات معافست.
الف - درآمد دانشگاهها و دبستانها و دورههاﻯ راهنمائی و هنرستانها و آموزشگاههای حرفهای طبق ضوابط و شرایطی که بموجب آئیننامهای که از طرف وزارت دارائی پیشنهاد و بتصویب هیئت وزیران خواهد رسید. استفاده از معافیت موضوع این بند در هر سال منوط بگواهی وزارت علوم و آموزش عالی یا وزارت آموزش و پرورش حسب مورد حاکی از اجرای کامل ضوابط و شرایط آئیننامه خواهد بود.
ب - پنجاه درصد درآمد حاصل از رشتههای مختلف پزشکی و مؤسسات درمانی و بهداشتی در شهرهائیکه خارج از شعاع پنجاه کیلومتری مرکزتهران واقع است.
پ - آنقسمت از درآمد اشخاص حقوقی که بمنظور تعلیم و تربیت و امور پزشکی و درمانی و بهداشتی خارج از شعاع یکصد و بیست کیلومترﻯ مرکز تهران تشکیل شده یا بشوند که بمصرف توسعه و تکمیل فعالیت آنها برسد .
ت - صد درصد درآمد حاصل از مشاغل تعلیم و تربیت و رشتههای مختلف پزشکی و بهداشتی و درمانی در بخش ها و دهات خارج از مرکز شهرستانها و در نقاط مرزی که طبق تصویبنامه هیئت وزیران تعیین خواهند شد به شرط آنکه صاحبان درآمد در همین نقاط سکونت داشته باشند.
- تا آخر سال 1355 صد درصد درآمد گروههای فرهنگی و هنری وابسته بوزارت فرهنگی و هنر بطور کلی و سایرگروههای آزاد فرهنگی و هنری به پیشنهاد وزارت فرهنگ و هنر و تصویب هیئت وزیران از پرداخت مالیات معاف میباشند.
ث - درآمد مؤسساتی که منحصراً بفعالیت ورزشی میپردازند به پیشنهاد وزارت دارائی و تصویب هیئت وزیران درآمد حاصل از عملیات فرعی که به مقتضاﻯ فعالیت مورد بحث انجام میشود مشمول مالیات است حکم این بند ناظر به مواردﻯ است که مؤسسه درجمع فعالیت خود داشته باشد .
- مؤسساتی مذکور در بندهای الف و ث این ماده که قبل از تاریخ تصویب این قانون تأسیس شدهاند با احراز شرایط مقرر در بندهای مذکور ازمعافیت مزبور استفاده مینمایند.
- درآمد ساکنین دهات حاصل از صنایع دستی واقع در دهات از پرداخت مالیات معافست.
- هتلها و متل هائی که طبق قانون و آئیننامههای مربوط بجلب سیاحان تا آخر سال 1353 تأسیس و اداره میشوند تا پنجسال از تاریخ شروع ببهرهبرداری به شرح زیر از معافیت مالیاتی استفاده خواهند کرد
الف - در صورتیکه در داخل شعاع پنجاه کیلومتری مرکز تهران واقع باشند معادل بیست و پنج درصد درآمد مشمول مالیات.
ب - در صورتیکه خارج از شعاع پنجاه کیلومتری مرکز تهران باشند صد درصد درآمد.
- درآمد کشاورزی زارعینی که در اجرای قوانین و مقررات اصلاحات ارضی مالک یا مستأجر شناخته شده و یا بشوند نسبت باملاکی که در اجرای قانون مزبور به عنوان مالکیت یا اجاره به آنان واگذار شده و درآمد زارعین املاک و مستغلات پهلوی که در نتیجه تقسیم املاک مزبور تا بیست هکتار ملک بآنان واگذار شده است نسبت باین املاک و همچنین درآمد حاصل از کاشت درختهای غیر مثمر از پرداخت مالیات معافست و درآمد باغهای جدیدالاحداث تا پنجسال از تاریخ شروع ببهرهبرداری از پرداخت مالیات معافست.
- باغهای کهنهای که لااقل هشتاد درصد درختهای آن ریشهکن شده و مجدداً درختکاری شود باغ جدیدالاحداث محسوب خواهد شد.
- تاریخ بهرهبرداری باغهای جدیدالاحداث بموجب آئیننامهای که بوسیله وزارت دارائی با موافقت وزارت کشاورزی تهیه میشود برحسب نوع درخت و شرایط اقلیمی تعیین و پس از تصویب هیئت وزیران بموقع اجرا گذارده خواهد شد.
- درآمد کشاورزی مالکین حاصل از زراعت در املاک مزروعی که در نتیجه اجرای قانون متمم قانون اصلاحات ارضی قسمتی از ملک مزروعی به ملکیت آنها باقی مانده است بشرط اقامت در محل و مباشرت به امر کشاورزی تا مدت ده سال از پرداخت مالیات کشاورزی معاف خواهدبود.
- درآمدی که اشخاص با ساختن سد یا شبکه آبیاری یا ایجاد قنات جدید یا احیاء قنوات بایر یا احداث چاه در املاک مزروعی و بایر ازطریق توسعه امور کشاورزی یا فروش آب برای زراعت بدست میآورند از تاریخ بهرهبرداری تا ده سال از پرداخت مالیات معافست.
- معافیت مذکور در این ماده در مورد سدهائی که طبق طرحهای آبیاری با پروانه وزارت آب و برق احداث میشوند بمدت بیست سالخواهد بود.
- درآمد مذکور در این ماده در مورد توسعه امور کشاورزی عبارتست از کل درآمد در مورد املاک بایر و اراضی موات که دایر شده استو مازاد درآمد در مورد املاک دایر.
- درآمد حاصل از کشت محصولاتی که برای توسعه اقتصاد کشور لازم باشد تا مدت دهسال از تاریخ اجرای این قانون پرداخت مالیات معافست.
- صورت این محصولات هر پنجسال یک بار از طرف وزارت دارائی با موافقت وزارتکشاورزی و وزارت اقتصاد اعلام خواهد شد.
- پنجاه درصد درآمد ناشی از اضافه تولید معمولی محصولات کشاورزی در واحد هکتار از پرداخت مالیات معافست میزان تولید معمولی در واحد هکتار برای هر منطقه بموجب آئیننامهایکه از طرف وزارت دارائی با موافقت وزارت کشاورزی تهیه و بموقع اجرا گذارده خواهد شد تعیین میشود.
درآمد حاصل از کلیه فعالیتهای کشاورزی و دامپروری و سایر فعالیتهای تولیدی روستائی و عشایری از اول سال 1362 بمدت ده سال ازپرداخت مالیات بر درآمد معاف میباشد.
- در صورتیکه مؤسسات مرغدارﻯ بر اساس ضوابط و شرایطی که از طرف وزارت دارائی و وزارت کشاورزﻯ و منابع طبیعی برقرار میشودظرف سه سال از تاریخ اجراﻯ این تبصره تأسیسات خود را بخارج از محدوده آبریز تهران انتقال دهند آن مبلغ از سود سالانه که صرف احداثتأسیسات مزبور شود از مالیات معاف است.
- مؤدیانی که بدهی مالیاتی کشاورزی خود را اعم از جارﻯ و بقایا ظرف یکسال از تاریخ اجراﻯ این ماده پرداخت نمایند از زیان دیرکرد وجریمه معاف خواهند بود.
- درآمد اجاری مستغلات جدیدالبناء تا شعاع پنجاه کیلومتری مرکز تهران که در سال اول اجرای این قانون احداث میشوند بمدت دوسال و در صورتیکه در سال دوم اجرای قانون احداث شوند بمدت یکسال و درآمد اجاری مستغلات جدیدالبناء واقع در خارج از شعاع پنجاه کیلومتری مرکز تهران برای مدت سه سال از تاریخ اختتام بنا و درآمد اجاری هتل ها و متل هائی کهتا آخر سال 1353 در خارج از شعاع پنجاه کیلومتری تهران طبق آئیننامهای که بر اساس قانون و مقررات جلب سیاحان از طرف سازمان جلب سیاحان تهیه و به تصویب هیئت وزیران میرسد ساخته میشوند برای مدت پنجسال از تاریخ اختتام بنا بتقاضای مؤدی از پرداخت مالیات معافست.درآمد اجارﻯ واحدهاﻯ مسکونی متوسط و ارزان قیمت که طبق ضوابط و قیمتهاﻯ تعیین شده ازطرف وزارت دارائی و وزارت آبادانی و مسکن ظرف پنجسال از تاریخ اجراﻯ این ماده ساخته میشود در صورتیکه طرح ساختمان قبل از شروعساختمان بتصویب وزارت آبادانی و مسکن رسیده باشد برای مدت ده سال از تاریخ اختتام بنا از پرداخت مالیات معاف است .
- درآمد اجاری رستورانهای بین راه که خارج از شعاع پنجاه کیلومتری تهران و بیست کیلومتری سایر شهرها تا آخر سال 1353 طبق آئیننامه موضوع این ماده ساخته میشود برای مدت پنجسال از تاریخ اختتام بنا به تقاضای مؤدی از پرداخت مالیات معافست.
- منظور از خاتمه بنا در این ماده آنست که بنا قابل بهرهبرداری گردد یا قبل از آن به اجاره واگذار شود و در صورتیکه هر طبقه از بنا جداگانه خاتمه یافت و قابل بهرهبرداری باشد تاریخ تعلق معافیت بهر طبقه تاریخی است که ساختمان آن طبقه خاتمه یافته است.
- تشخیص تاریخ قابلیت بهرهبرداری مستغلات جدیدالبناء بعهده ممیز مالیاتی میباشد که باید نظر خود را بمؤدی ابلاغ نماید نظر ممیز مالیاتی قطعی است مگر اینکه مؤدی ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ نظر ممیز کتباً اعتراض نماید در این صورت پرونده برای رفع اختلاف بکمیسیون تشخیص مالیات ارجاع میگردد رأی صادره از کمیسیون قطعی و غیر قابل تجدید نظر میباشد.
- درآمد اجارﻯ پارکینگها که طبق ضوابط و مشخصات تعیین شده از طرف وزارت دارائی و وزارت آبادانی و مسکن ظرف پنجسال از تاریخاجراﻯ این تبصره در محدوده شهرها ساخته میشود، برای مدت پنجسال از تاریخ خاتمه بنا از پرداخت مالیات معاف خواهد بود و در صورتیکه مالکشخصاً از پارکینگ بهرهبردارﻯ نماید معادل ارزش اجارﻯ محل از درآمد مشمول مالیات مودﻯ کسر خواهد شد .
- در مورد موقوفاتیکه باجاره طویلالمدت که کمتر از بیست و پنج سال نباشد واگذار و تمام مبلغ مالالاجاره یکجا دریافت و حداکثر ظرف مدت شش ماه طبق گواهی اداره اوقاف صرف خرید مال غیر منقول دیگری بنام موقوفه شود و منافع آن بمصرف مقرر در وقفنامه برسد مالالاجاره مزبورمشمول مالیات املاک نخواهد بود و فقط موقوفعلیهم یا موقوفه حسب مورد نسبت بمنافع حاصل از مالالاجاره مال غیر منقول خریداری شده طبق مقررات مربوط در قانون مالیاتهای مستقیم مشمول مالیات میباشند و مقررات این تبصره شامل اجارههای از اول سال 1346 ببعد نیز خواهد بود ومهلت مقرر در فوق از تاریخ تصویب این اصلاحیه محاسبه خواهد شد.
- خانهای که مالک در آن سکونت دارد و یک یا چند اطاق آنرا به اجاره واگذار نماید مشروط بر اینکه جمع مالالاجاره آنها از دوازده هزار ریال در ماده تجاوز نکند از پرداخت مالیات معاف است.
- در مورد شخص حقیقی که هیچگونه درآمدی ندارد و منحصراً تا پنج هزار ریال درآمد ماهانه از اجاره مستغلات تحصیل میکند مالیات متعلق بآن بخشوده خواهد شد و در صورتیکه بیش از پنج هزار ریال باشد مالیات متعلق به آن درآمد نباید درآمد خالص او را از پنج هزار ریال در ماه کمترکند و در این صورت مابهالتفاوت مزبور نیز بخشوده میشود. مشمولین این ماده باید اظهارنامه مخصوصی به ممیز مالیاتی محل وقوع مستغل تسلیم واعلام نمایند که هیچگونه درآمد دیگری ندارند. ممیز مربوط باید خلاصه مندرجات اظهارنامه مودی را نزد ممیز حوزه محل سکونت مودی ارسال دارد.
در صورتیکه ثابت شود که اظهارنامه مودی خلاف واقع است مالیات باضافه یک برابر آن بعنوان جریمه وصول خواهد شد.
- بهره دریافتی در موارد زیر از پرداخت مالیات معاف است.
1 - بهره متعلق به سپردههای مربوط بکسور بازنشستگی و پسانداز کارمندان و کارگران در حدود مقررات استخدامی مؤسسه.
2 - بهره متعلق بحسابهای سپرده ثابت و جاری و پسانداز نزد بانکهای ایرانی و شرکتهای پسانداز و وام مسکن این معافیت شامل سپردههائی که بانکها نزد هم میگذارند نخواهد بود.
3 - بهره متعلق بقبوض اقساطی اصلاحات ارضی.
4 - بهره متعلق به اوراق قرضه دولتی و اسناد خزانه.
5 ـ بهره پرداختی بانکهاﻯ ایرانی ببانکهاﻯ خارج از کشور بابت اضافه برداشت (اوردرافت) و سپرده ثابت بشرط معامله متقابل.
6 - بهره و کارمزد تعهد اعتبارات و وامهائی که از اول سال 1346ببعد از دولت ها یا مؤسسات خارجی برای توسعه کشاورزی - صنایع و معادن - نیرو - مخابرات وارتباطات - طرحها و تجهیزات دفاعی و یا هر گونه تعهد عمرانی تولیدی و یا زیر بنا و یا تعلیماتی مربوط بموارد فوق دریافت شده یا میشود ازپرداخت مالیات موضوع ماده 39 معاف است.این حکم در مورد وامها و اعتباراتی که قبل از سال 1346 براﻯ اجراﻯ طرحهاﻯ عمرانی از طرف دولت تحصیل شده نیزجارﻯ است .
تشخیص طرحهائیکه از معافیت استفاده مینمایند در مورد طرحها و تجهیزات دفاعی با وزارت جنگ و در مورد صنایع نفت و گاز و پتروشیمی با شرکت ملی نفت ایران و وزارت دارائی و در سایر موارد با وزارت دارائی و وزارت اقتصاد خواهد بود.
7 - بهره دریافتی از بانک رهنی ایران بابت وجوهی که براﻯ تأمین اعتبارات واحدهاﻯ مسکونی ارزان قیمت و یا پرداخت وام بشرکتهاﻯ تعاونیمسکن در اختیار این بانک قرار داده میشود.
- شرکتهای پسانداز و وام مسکن و شرکتهای تعاونی مسکن از نظر این قانون شرکتها ایرانی هستند که بر اساس قانون تشویق پسانداز مسکنمصوب 1346 تأسیس و اداره شوند.
- جهیزیه منقول و مهریه اعم از منقول یا غیرمنقول از پرداخت مالیات معاف میباشد.
- جوائز علمی و بورسهای تحصیلی بطور کلی و جایزه تبلیغاتی و جوائز صندوق پسانداز بانکها و شرکتهای پسانداز و وام مسکن تا سی هزار ریال از پرداخت مالیات معاف است.
- شرکتهای کشتیرانی ایرانی و شرکتهای هواپیمائی ایرانی با تصویب هیئت وزیران به ترتیب زیر از معافیت مالیاتی استفاده خواهند کرد:
1 - نسبت به درآمد حاصل از کشتیهائیکه در مالکیت شرکت میباشد از تاریخ بهرهبرداری هر کشتی تا پانزده سال.
2 - نسبت به درآمد حاصل از فعالیت کشتی هائیکه در اجاره شرکت است تا آخر سال 1355.
3 - نسبت به درآمد حاصل از فعالیت هواپیمائی شرکتهای هواپیمائی دولتی تا پانزده سال و شرکتهای هواپیمائی ایرانی خصوصی تا آخر سال 1355.
تبصره - درآمد حاصل از فروش کشتی و هواپیما که در مدتهاﻯ مقرر در بندهاﻯ 1 و 3 این ماده عاید شرکتهاﻯ کشتیرانی ایرانی و شرکتهاﻯ هواپیماییایرانی میشود از مالیات معاف است .
- پانزده درصد درآمد مشمول مالیات شرکت هائی که سهام آنها طبق قانون مربوط از طرف هیئت پذیرش برای معامله در بورس قبول میشود از سال پذیرش تا سالی که از فهرست نرخها در بورس حذف نشده و همچنین کل درآمدی که از فروش سهام این گونه شرکت ها در بورس عاید صاحبان سهام میشود یا از فروش اسناد خزانه و اوراق قرضه دولتی و قبوض اصلاحات ارضی عاید دارندگان آن میشوداز پرداخت مالیات معاف است نیز شرکت های سهامی با نام که تعداد سهامداران آن از صد نفر کمتر نباشد و جمع سهام هر یک از صاحبان سهام از ده درصد سرمایه شرکت تجاوز نکند و در بورس پذیرفته شده باشد از پرداخت ده درصد مالیات شرکت (مذکور در بند ت ماده 80) معاف هستند.ولی نسبت بسهام متعلق بدولت یا مؤسسات وابسته بدولت یا بانکهای تخصصی که بموجب قانون خاص تأسیس شدهاند رعایت حد نصاب ده درصد مذکور ضرور[ضروری] نیست.
- سود سهام دریافتی شرکتهاﻯ سهامی با نام در صورتیکه صاحبان سهام آنها کمتر از یکصد نفر نباشد از پرداخت ده درصد مالیات شرکتموضوع بند ت ماده 80 و مالیاتهاﻯ اضافی موضوع مواد 166 و 167 معاف است .
– شرکت های سهامی کشاورزی مکانیزه نسبت به درآمد کشاورزی خود بدون رعایت شرایط مقرر در این ماده از ده درصد مالیات شرکتموضوع بند ت ماده 80 معاف خواهند بود.
- مالیات شرکت سهامی باطری سازی نیرو وابسته بوزارت جنگ از تاریخ تشکیل ببعد وصول میشود وزارت دارائی مکلف است معادل مبلغی که از این بابت وصول میکند از محل درآمد عمومی در وجه شرکت بپردازد و سود سهام بنیاد پهلوی و جمعیت شیر و خورشید سرخ و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در شرکت هائی که قسمتی از سهام آن متعلق به بنیاد پهلوی و یا جمعیت شیر و خورشید سرخ و یا سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی میباشد از بابت عملکرد سال 1346 ببعد از پرداخت مالیات معاف میباشد. حکم قسمت اخیر این تبصره شامل سود سهام پرداختی بکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انجمن ملی حمایت کودکان و سازمان ملی رفاهنابینایان و جمعیت کمک بجذامیان و بنیاد فرهنگی فرح پهلوی و بنیاد فرهنگ ایران و جمعیت حمایت کودکان بیسرپرست و پیشاهنگی دختران وابسته بسازمان ملی پیشاهنگی ایران و جمعیت مبارزه با سرطان و فدراسیون ورزشی کر و لالهای ایران بابت عملکرد سال 1346 ببعد نیز خواهدبود .
- سود پرداختی یا تخصیصی بصاحبان سهام و شرکای ضامن و اندوختهها و سود تقسیم نشده در شرکت های سهامی و مختلط سهامی و سود متعلق بصاحبان سرمایه یا اعضاء شخص حقوقی در مورد سایر اشخاص حقوقی از درآمد اشخاص مذکور به استثنای سود سهام یا سهمالشرکه متعلق بدولت یا شهرداری درشرکت هائیکه قسمتی از سرمایه آنها متعلق بدولت یا شهرداری است کلا یا بنسبت میزان معافیت درآمد شرکت از پرداخت مالیات موضوع جزء 1 و 2بند (ت) ماده 80 و همچنین مالیات تکمیلی موضوع ماده 132 معاف است.
- در مورد شرکتهائیکه قسمتی از سهام آنها متعلق به بنیاد پهلوﻯ میباشد آنقسمت از درآمد مشمول مالیات که بعنوان سود سهام به بنیادپهلوﻯ تخصیص یا پرداخت میشود از پرداخت ده درصد مالیات شرکت موضوع بند ت ماده 80 معاف است .
- شرکتهاﻯ صنعتی و تولیدﻯ که سهام آنها در بورس پذیرفته شده یا بشود در صورتیکه در اجراﻯ برنامه گسترش مالکیت سهام کارخانجاتصنعتی بر اساس ضوابط و شرایطی که از طرف وزارت اقتصاد و وزارت دارائی تعیین میشود اقدام بافزایش سرمایه و واگذارﻯ حداقل سی و سه درصد سهام شرکت بعموم غیر از سهامداران قبلی نمایند، مادام که حائز شرایط مزبور باشند از معافیتهاﻯ زیر استفاده خواهند کرد:
الف - معافیت پانزده درصد مذکور در صدر این ماده به بیست درصد افزایش مییابد .
ب - افزایش بهاﻯ دارائی شرکت ناشی از ارزیابی مجدد ماشین آلات و ساختمان (به استثناﻯ زمین که افزایش بهاﻯ ناشی از ارزیابی مجدد آن کماکانمشمول مالیات خواهد بود). در صورتیکه در حساب سرمایه یا ذخائر منظور شود مادام که تقسیم نگردد از پرداخت مالیات معاف خواهد بود.
ج - معافیت موضوع بند الف این تبصره در صورتیکه درصد افزایش سرمایه و واگذارﻯ سهام جدید بیشتر از سی و سه درصد باشد بشرح زیر خواهدبود:
از سی و هفت درصد سرمایه تا چهل درصد سرمایه 21 درصد
از چهل درصد سرمایه تا چهل و سه درصد سرمایه 22 درصد
از چهل و سه درصد سرمایه تا چهل و شش درصد سرمایه 23 درصد
از چهل و شش درصد سرمایه تا چهل و نه درصد سرمایه 24 درصد
از چهل و نه درصد سرمایه به بالا 25 درصد
- شرکتهائی که حداقل نود درصد سهام آنها متعلق بشرکتی باشد که دارای شرایط زیر است:
1 - فعالیت آن منحصر بسرمایهگذاری در شرکتهای دیگر باشد.
2 - سهام آن بانام باشد.
3 - تعداد سهامداران آن از هزار نفر کمتر نباشد.
4 - هیچیک از سهامداران آن بیش از ده درصد سرمایه شرکت را نداشته باشند.
5 - سهام آن در بورس پذیرفته شده باشد.
از معافیتها و مزایای مقرر در متن این ماده و تبصره یک آن و ماده 119 و قسمت اخیر جزء یک بند ت ماده 80 بدون احتیاج بقبولی سهام آنها در بورساستفاده خواهند نمود مشروط بر اینکه حسابرسی شرکت سرمایهگذار و شرکتهای دیگر وسیله مؤسسات حسابرسی مورد قبول وزارت امور اقتصادی و دارائی انجام وترازنامه و حساب سود و زیان تلفیقی برای کلیه این شرکتها تنظیم و حسابرسی شده و به بورس ارائه شده باشد.
در مواردی که حساب این قبیل شرکتها وسیله دو یا چند مؤسسه حسابرسی مورد رسیدگی قرار گرفته باشد مؤسسات حسابرسی مزبور مکلفند اطلاعات لازم را بین خود مبادله نمایند و مؤسسه حسابرسی شرکت سرمایهگذار باید نسبت بکلیه اقلام ترازنامه و حساب سود و زیان تلفیقی اظهار نظر نموده و صحت آنها را تأیید نماید.
- وجوهی که شرکت شیلات جنوب بابت مالیات تا آخر سال 1352 مؤسسات طرف قرارداد خود تعهد پرداخت آنرا نموده است وصول ومعادل آن از محل درآمد عمومی در وجه شرکت مسترد خواهد شد.
- درآمد اشخاص حقوقی خارجی و مؤسسات مقیم خارج از کشور که از دادن تعلیمات و کمک های فنی بمنظور ایجاد کارخانه و یا استخراج معادن تا یکسال پس از تاریخ بهرهبرداری حاصل میشود از پرداخت مالیات معاف است.
- درآمد شرکت های تعاونی روستائی و کارگری که طبق قوانین و مقررات مربوط تشکیل شده باشند و شرکت های پسانداز و وام مسکن که در خارج از شعاع 50 کیلومتری مرکز تهران تشکیل شده باشند بطور کلی و درآمد سایر شرکت های تعاونی ایرانی و شرکت های پسانداز و وام مسکن داخل در شعاع پنجاه کیلومتری تا میزان شش درصد سرمایه پرداخت شده مطابق آخرین رقم منظور شده در ترازنامه از مالیات متعلق معاف است.در موارد تشخیص علیالراس درآمد مشمول مالیات شرکت های تعاونی مسکن بر اساس مقررات بخش املاک تشخیص داده خواهدشد.
- از نظر اجرای این ماده شرکت تعاونی روستائی شرکتی است که زارعین در روستاها تشکیل و تحت نظارت سازمان تعاونی روستائی کشور باشد.
- معافیتهای موضوع ماده 99 به استثنای ذخیرههای خانهسازی از اول سال 1354 منحصراً شامل شرکت هائی خواهد بود که مشمول معافیت موضوع ماده 116 میباشند.
- کلیه معافیت های مالیاتی مدتدار که بموجب قوانین مالیاتی قبلی مقرر شده است با رعایت مقررات مربوط تا انقضاء مدت بقوت خودباقی است.
- در جزایر بطور کلی و در نقاط مرزی و سواحل غیر معمور درآمد کشاورزی از هر قبیل و درآمد اجاری مستغلات جدیدالاحداث تاپانزده سال از تاریخ اجرای این قانون معاف خواهد بود.
- نقاط مرزی و سواحل غیر معمور مشمول این ماده بپیشنهاد وزارت دارائی و تصویب هیئت وزیران تعیین میشود.
- هزینههای درمانی پرداختی هر مؤدی بابت معالجه خود یا همسر یا پدر یا مادر یا اولاد تحت تکفل مجموعاً تا پنجاه هزار ریال در یکسال مالیاتی در صورتیکه دریافتکننده بیمارستان یا پزشک مقیم ایران بوده و دریافت وجه را گواهی نماید و همچنین حق بیمه پرداختی هر شخص حقیقی بمؤسسات بیمه ایرانی بابت بیمه عمر تا سه هزار ریال در ماه از درآمد مشمول مالیات مؤدی کسرمیگردد مشروط بر اینکه مؤدی در موعد مقرر اظهارنامه و ترازنامه (در صورتیکه مکلف بداشتن دفتر قانون باشد) تسلیم نموده باشد.
- در مورد کسانیکه مکلف بتسلیم اظهارنامه نیستند استفاده از مفاد این ماده مشروط به آنستکه تقاضای خود را روی نمونهای که ازطرف وزارت دارائی تهیه خواهد شد منتهی چهار ماه بعد از پایان سال انجام هزینه بضمیمه گواهی پرداخت وجه به اداره دارائی تسلیم نمایند.
- هزینههای قابل قبول برای تشخیص درآمد مشمول مالیات بشرحیکه ضمن مواد این فصل مقرر میگردد عبارتست از هزینههائیکه در حدود متعارف متکی بمدارک بوده و منحصراً مربوط بتحصیل درآمد مؤسسه واقع در ایران در دوره مالی مربوط باشد.
- از لحاظ مقررات این فصل مؤسسه عبارتست از هر شخص حقیقی یا حقوقی که دارای دفاتر قانونی باشد.
- هزینههائیکه حائز شرایط مذکور در ماده فوق میباشد بشرح زیر در حساب مالیاتی قابل قبول است:
الف - قیمت خرید کالای فروخته شده و یا قیمت خرید مواد مصرفی در کالا و خدمات فروخته شده و تخفیفات فروش بشرط احراز.
ب - هزینههای استخدامی - هزینههائیکه متناسب با خدمت کارکنان و کارگران مؤسسه بعناوین زیر بمصرف میرسد یا تعهد میشود:
1 - حقوق و مزد اصلی.
2 - مزایا از قبیل فوقالعاده - هزینه سفر - پاداش و عیدی.
3 - میزان چند درصد پرداختی بکارکنان و کارگران بنسبت میزان خرید - فروش - تقلیل ضایعات - تولید - سود ویژه پایان سال.
4 - مزایای غیر نقدی (خوراک - پوشاک - مسکن - وسیله نقلیه - درمان و غیره).
5 - حقوق بازنشستگی و وظیفه و پایان خدمت طبق مقررات استخدامی مؤسسه و خسارات اخراج و بازخرید خدمت طبق قوانین موضوعه.
6 - وجوه پرداختی به بیمههای اجتماعی کارگران.
7 - تا پانزده درصد حقوق که علاوه بر حقوق بمنظور تأمین حقوق بازنشستگی و وظیفه و پایان خدمت کارکنان و کارگران مؤسسه اختصاص داده میشود مشروط بر اینکه:
اولا - تحت نظارت وزارت دارائی باشد.
ثانیاً - در مورد بانکها وجوه مذکور بمصرف خرید اوراق قرضه دولتی یا اسناد خزانه برسد یا در حساب مخصوص نزدیکی از بانکهای دیگر ایرانی یامؤسساتیکه با کسب مجوز قانونی باین منظور تشکیل میشود و یا در نزد خود آن بانک نگاهداری شود.
ثالثاً - در مورد سایر مؤسسات وجوه مذکور بمصرف خرید اوراق قرضه دولتی یا اسناد خزانه برسد یا در یکی از بانکهای ایرانی یا مؤسساتیکه باکسب مجوز قانونی باین منظور تشکیل میشود در حساب مخصوص نگاهداری شود.
از حسابهای مذکور جز برای پرداخت حقوق بازنشستگی یاوظیفه پایان خدمت در وجه کارکنان یا کارگران یا قائم مقام قانونی آنان یا استرداد آن در مورد کارکنان یا کارگرانی که بعلت اخراج یا استعفا یا فوت یاعلت دیگر حق آنان بر این وجوه زایل گردد نباید استفاده شود وجوهیکه باین ترتیب استرداد میشود جزو درآمد مشمول مالیات مؤسسه در سال استرداد محسوب خواهد شد.
پ - هزینههای عمومی شامل هزینههائیکه برای نگاهداری و انجام عملیات مؤسسه لازم است از قبیل:
1 - کرایه محل مؤسسه در صورتیکه اجاری باشد و هزینههای جزئی مربوط که عرفاً بعهده مستأجر است.
2 - هزینههای جزئی مربوط بحفظ و نگاهداری محل مؤسسه در صورتی که ملکی باشد.
3 - اجاره بهای ماشین آلات و ادوات مربوط به مؤسسه در صورتیکه اجاری باشد.
4 - مخارج سوخت - برق - روشنائی - آب - مخابرات و ارتباطات - حمل و نقل - سرویس ایاب و ذهاب - انبارداری.
5 - هزینه آبدارخانه و پذیرائی و تزئینات بمیزان متعارف.
6 - حقالزحمههای پرداختی متناسب با کار انجام شده از قبیل حقالعمل دلالی - حقالوکاله - حقالمشاوره - حق حضور - هزینه حسابرسی.
7 - بهای ملزومات اداری و لوازمی که معمولا ظرف یک سال از بین میرود.
8 - مخارج تعمیر و نگاهداری ماشین آلات و لوازم کار و تعویض قطعات یدکی که بعنوان تغییر یا تعمیر اساسی تلقی نگردد.
9 - وجوه پرداختی بابت انواع بیمه مربوط بعملیات مؤسسه مشروط بر اینکه موضوع بیمه خطراتی باشد که در صورت بروز موجب نقصان دارائی خالص مؤسسه شود (از قبیل بیمه حمل و نقل - آتشسوزی - سرقت - طوفان - طغیان آب) یا اینکه ایجاد هزینههائی کند که جزو هزینههای قابل قبول منظور شده است (از قبیل مسئولیتهای مدنی).
10 - هزینههای بهداشتی و وجوه پرداختی بابت بیمههای بهداشتی و عمر و حوادث ناشی از کارکنان و کارگرانیکه مشمول قانون بیمههایاجتماعی کارگران نیستند.
11 - هزینه تبلیغات و ترویج فروش بمیزان متعارف.
ت - هزینههای متفرقه از قبیل:
1 - حقالامتیاز پرداختی و حقوق و عوارض و مالیاتهائیکه بسبب فعالیت مؤسسه بشهرداریها و دولت ایران پرداخت میشود (باستثنای مالیات بر درآمد و ملحقات آن و سایر مالیاتهائیکه مؤسسه بموجب مقررات این قانون ملزم بکسر از دیگران و پرداخت آن میباشد و همچنین جرائمی که بدولت و شهرداریها پرداخت میگردد).
2 - هزینههای تحقیقاتی و آزمایشی و آموزشی مربوط بفعالیت مؤسسه.
3 - هزینههای اکتشاف معادن که منجر به بهرهبرداری نشده باشد.
4 - هزینه مربوط بجبران خسارت وارده مربوط بفعالیت مؤسسه از قبیل محکومیت مؤسسه بجبران خسارت و خسارات وارده بموجودیهای جنسی و سایر دارائی که برای انجام عملیات مؤسسه مورد استفاده میباشد مشروط باینکه:
اولا - وجود خسارت محقق و قطعی باشد.
ثانیاً - موضوع و میزان آن مشخص باشد.
ثالثاً - طبق مقررات قانونی یا قراردادهای موجود جبران آن بعهدﮤ دیگری نبوده یا در هر صورت از طریق دیگر جبران نشده باشد.
5 - تا میزان سی درصد درآمد مشمول مالیات پرداختی برای مصارف شیر و خورشید سرخ و بنیاد پهلوی و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی وبنگاه حمایت مادران و نوزادان و انجمنهای موضوع بند 10 ماده 2 این قانون و انجمن ملی حمایت کودکان و بنیاد ایرانی بهداشت جهانی و بنیاد تهیه و توزیع لباس دانشآموزان مدارس کشور و سازمان تبلیغات اسلامی و همچنین مؤسسات خیریه و عامالمنفعه که منحصراً بمنظور تحقیقات علمی و یا ایجاد یا اداره امور بهداشتی -درمانی - آموزشی و ورزشی در ایران تأسیس شده و دولت آنها را بعنوان مؤسسه خیریه و عامالمنفعه برسمیت شناخته و حق نظارت بر درآمد وهزینه آنها داشته باشد.یا بپیشنهاد وزارت دارائی و تصویب هیئت وزیران برای مصارف خیریه یا عامالمنفعه بمؤسسات یا جمعیت های دیگر یا به پیشنهاد وزارت دارائی وتصویب هیئت وزیران بدانشگاهها و دانشکدهها و مؤسسات عالی آموزشی اعم از دولتی یا غیر دولتی» اضافه میشود.
6 - بهره وجوهی که برای انجام عملیات مؤسسه وام گرفته شده است.
7 - مطالبات لاوصول بشرط اثبات آن از طرف مؤدی و سایر هزینههای قابل قبول مربوط به سالهای قبل.
ث - ذخیره مربوط بهزینههای قابل قبول که بسال مالیاتی مورد رسیدگی ارتباط دارد ولی میزان قطعی آن هنوز تعیین نگردیده است.
ج - ذخیره مطالباتی که وصول آن مشکوک باشد مشروط بر اینکه اولا طلب مربوط بفعالیت مؤسسه باشد ثانیاً احتمال غالب برای لاوصول ماندن آن موجود باشد ثالثاً علت مشکوک بودن وصول طلب در دورﮤ مالی مورد رسیدگی ایجاد شده باشد رابعاً در دفاتر تجارتی بحساب مخصوصمنظور گردد تا زمانی که طلب وصول گردد یا لاوصول بودن آن محقق شود.
چ - زیان اشخاص حقیقی یا حقوقی در یکسال مالیاتی که طبق دفاتر قانونی آنها و با توجه به مقررات این قانون احراز گردد این زیان از درآمد سالهای بعد تا میزان 3/1 درآمد مذکور در ترازنامه متکی بدفاتر قانونی منتهی تا سه سال متوالی استهلاکپذیر است.
ح - صد درصد درآمد مشمول مالیات شرکتهای آب و برق دولتی که طبق برنامههای عمرانی مصوب تا پنج سال از تاریخ اجرای این قانون در امرتوسعه سرمایهگذاری شود.
- در مواردیکه به تشخیص وزارت دارائی بتوان نصابی برای هر یک از انواع هزینههای قابل قبول در محاسبه مالیاتی تعیین نمود وزارت دارائی مکلف است نصاب حداکثر آن را تعیین و پس از تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورایملی بموقع اجرا بگذارد.
- هزینههای دیگری که مربوط به تحصیل درآمد مؤسسه تشخیص داده میشود و در این ماده پیشبینی نشده است به پیشنهاد وزارت دارائی و تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی جزء هزینههای قابل قبول پذیرفته خواهد شد.
- در تشخیص درآمد مشمول مالیات محاسبه استهلاک دارائی و هزینههای تأسیس و سرمایهای با رعایت اصول زیر انجام میشود.
1 - آن قسمت از دارائی ثابت که بر اثر استعمال یا گذشت زمان یا سایر عوامل بدون توجه بتغییر قیمتها ارزش آن تقلیل مییابد قابل استهلاکاست.
2 - مأخذ استهلاک قیمت تمام شده دارائی میباشد.
3 - استهلاک از تاریخی محاسبه میشود که دارائی قابل استهلاک آماده برای بهرهبرداری در اختیار مؤسسه قرار میگیرد.
در صورتیکه دارائی قابل استهلاک در نیمه اول سال مالیاتی در اختیار مؤسسه قرار گیرد استهلاک آن برای تمام سال احتساب میگردد و چنانچه در نیمهدوم سال به دارائی مؤسسه اضافه شود استهلاک آن از سال بعد شروع خواهد شد.
4 - هزینههای تأسیس از قبیل مخارج ثبت مؤسسه و حق مشاوره و نظائر آن و هزینههاﻯ زائد بر درآمد دوره قبل از بهرهبردارﻯ جز در مواردیکه ضمن جدول مقرر در ماده127 این قانون تصریح خواهد شد حداکثر تا مدت چهار سال از تاریخ بهرهبردارﻯ بطور مساوی قابل استهلاک است.
5 - در صورتیکه بر اثر فروش مال قابل استهلاک یا مسلوبالمنفعه شدن ماشین آلات زیانی متوجه مؤسسه گردد زیان حاصل معادل ارزش مستهلک نشده دارائی منهای حاصل فروش (در صورت فروش) یکجا قابل احتساب در حساب سود و زیان همان سال میباشد.
- در مورد محاسبه مالیات تهیهکنندگان فیلمهای ایرانی که در ایران تهیه میشود قیمت تمام شده فیلم در سال اول بهرهبرداری و در صورتیکه درآمد فیلم تکافو نکند در سالهای بعد در محاسبه درآمد مشمول مالیات منظور خواهد شد.
- طرز محاسبه استهلاک بشرح زیر است:
الف - در مواردیکه طبق جدول مذکور در ماده 127 برای استهلاک نرخ تعیین شود نرخها ثابت بوده و در هر سال به مابهالتفاوت قیمت تمام شده مال مورد استهلاک و مبلغی که در سالهای قبل برای آن بعنوان استهلاک منظور شده است اعمال میگردد.
ب - در مواردیکه طبق جدول مذکور در ماده 127 مدت تعیین شود در هر سال بطور مساوی از قیمت تمام شده مال بنسبت مدت مقرراستهلاک منظور میگردد.
- هزینه مربوط به تغییر یا تعمیر اساسی دارائی قابل استهلاک جزو قیمت تمام شده دارائی محسوب میگردد.
- جدول استهلاکات از طرف وزارت دارائی تهیه و پس از تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی به موقع اجرا گذارده میشود.
- قرائن مالیاتی عبارتست از عواملی که در هر رشته از مشاغل با توجه به موقعیت شغل برای تشخیص درآمد مشمول مالیات بطور علیالرأس بکار میروند و فهرست آن بشرح زیر میباشد:
1 - سرمایه.
2 - خرید سالانه.
3 - فروش سالانه.
4 - درآمد ناویژه.
5 - ارزش اجاری سالانه محل کسب و کار.
6 - پرداختی بکارگران و کارکنان.
7 - ظرفیت تولید در کارخانجات.
8 - مقدار مواد اولیه که بمصرف رسیده است.
9 - تعداد اطاق یا تخت هتل و مسافرخانه.
10 - ظرفیت وسائط رانندگی و سایر وسائل حمل و نقل.
11 - تعداد کشتار در مورد قصابها و کشتارکنندگان.
12 - تعداد تختخواب و پزشک و جراح و بیمار در بیمارستان و نظایر آن.
13 - تعداد نمره و دوش گرمابه.
14 - میزان انتشار روزنامه و مجله و تعداد مشترکین یا میزان فروش و بهای آگهی.
15 - جمع کل وجوهی که بابت حق تحریر و حقالزحمه وصول مالیات و عوارض و مصرف تمبر عاید دفترخانه اسناد رسمی میشود یا میزان تمبر مصرفی آنها.
16 - سابقه مالیاتی.
- ممیز مالیاتی باید از بین قرائن مذکور در این ماده قرینه یا قرائنی را که با نوع و حدود فعالیت مؤدی منطبق و با وضع او متناسبتر تشخیص میدهد انتخاب و دلائل انتخاب نوع و رقم آنرا توجیه کند.
17 - سایر عوامل بتشخیص کمیسیون تعیین ضرائب .
- ضرائب تشخیص درآمد مشمول مالیات عبارتست از ارقام مشخصهای که حاصل ضرب آنها در قرینه مالیاتی در موارد تشخیص علیالرأس درآمد مشمول مالیات تلقی میگردد.
- در صورتیکه بچند قرینه اعمال ضریب شود معدلی که از نتایج اعمال ضرائب بدست میآید درآمد مشمول مالیات خواهد بود.
- جدول ضرائب تشخیص درآمد مشمول مالیات بترتیب زیر تنظیم و ابلاغ میگردد:
الف - برای تعیین ضرائب هر سال کمیسیونی مرکب از نمایندگان وزارت دارائی و بانک مرکزی ایران و نماینده اطاق اصناف در مورد اصناف و نمایندهنظام پزشکی در مورد مشاغل وابسته به پزشکی و نماینده اطاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در مورد سایر مشاغل در وزارت دارائی تشکیل میشود و با توجه بجریان معاملات و اوضاع و احوال اقتصادی ضرائب مربوط به مالیاتهای حوزه تهران را نسبت به هر یک از قرائن مذکور در ماده 128درباره مؤدیان مختلف بر حسب نوع مشاغل بطور تفکیک تعیین و فهرست آنرا بوزارت دارائی تسلیم مینماید. تصمیمات این کمیسیون از طرف وزارت دارائی بعنوان جدول ضرائب حوزه تهران برای اجرا ابلاغ خواهد شد.
ب - جدول مذکور در بند الف از طرف وزارت دارائی به ادارات دارائی شهرستانها ارسال میگردد.
پیشکاری ها و ادارات دارائی مکلفند بمحض وصول جدول مذکور کمیسیونی مرکب از پیشکار دارائی و رئیس ادارﮤ اقتصاد استان و رئیس بانک ملی و رئیس اطاق بازرگانی یا رئیس شعبه اطاق صنایعو معادن و نماینده انجمن شهر در مرکز استان و رئیس دارائی و رئیس بانک ملی و رئیس اطاق بازرگانی یا رئیس شعبه اطاق صنایع و معادن در سایرشهرستانها تشکیل دهند کمیسیون مزبور جدول رسیده را مبنای مطالعه قرار داده و با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی خاص حوزﮤ مالیاتی خود درصورت اقتضا تغییرات لازم در ارقام آن با ذکر دلیل بعمل خواهد آورد. نتیجه بررسی کمیسیون بمرکز گزارش شده و از طرف وزارت دارائی مورد بررسی قرار میگیرد و تا حدیکه دلائل اقامه شده برای تغییرات ارقام جدول قانعکننده بنظر برسد جدول از طرف وزارت دارائی اصلاح و بعنوان جدول ضرایب بهر یک از حوزههای دارائی شهرستانها ابلاغ خواهد شد.
- در نقاطی که اطاق اصناف یا اطاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران یا نظام پزشکی تشکیل نشده است نماینده انجمن شهر حسب مورد بجایهر یک از رؤسای اطاقها و نظام مزبور در کمیسیون ضرائب شرکت خواهد نمود.
- حضور نماینده وزارت دارائی و نماینده بانک برای رسمیت جلسات کمیسیون ضروری است و تصمیمات کمیسیون باکثریت آراء حاضرین در جلسه رسمی مناط اعتبار است.
- ضریب مالیاتی در مواردی که درآمد مشمول مالیات موضوع این قانون باید علیالرأس تشخیص شود در صورتی که بموجب این قانون یاطبق جدول ضرائب برای آن ضریبی تعیین نشده باشد بوسیله کمیسیون تشخیص محل تعیین خواهد شد.
- کمیسیون میتواند نماینده اتحادیه هر رشته یا صنف را برای ادای توضیحات در جلسه کمیسیون ضرائب دعوت نماید.
- ضریب مالیاتی در مواردیکه درآمد مشمول مالیات موضوع این قانون باید علیالرأس تشخیص شود در صورتیکه بموجب این قانون یا طبق جدول ضرائب برای آن ضریبی تعیین نشده باشد بوسیله کمیسیون تشخیص محل تعیین خواهد شد.
- نماینده اتاق اصناف میتواند نماینده اتحادیه هر صنف را براﻯ اداﻯ توضیحات در جلسه کمیسیون ضرایب همراه بیاورد .
- حساب مالیاتی اشخاص حقیقی که مالیات بر درآمد آنان طبق مقررات فصل دوم این باب پرداخت شده باشد تصفیه شده تلقی میشودمگر در مورد اشخاص زیر.
1 - هر شخص حقیقی که جمع درآمد مشمول مالیات او از یک یا چند منبع از چهارصد هزار ریال در سال تجاوز نماید .وزارت دارائی در مواردیکه درآمد اشخاص حقیقی از یک محل در یک منبع تحصیل و مالیات آن قانوناً بنرخ ماده 134 پرداخت شده است اشخاص مزبور را از تسلیم اظهارنامه موضوع ماده 132 معاف خواهد نمود.
2 - هر شخص حقیقی مشمول مالیات که در جمع حقوق و مزایای سالانه کمتر از نرخهای مقرر در ماده 6 و تبصره یک آن مالیات پرداخته یا بیش از میزان مقرر در مواد 6 و 93 از حداقل بخشودگی استفاده کرده باشد
3 - هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران که درآمدی در خارج از کشور تحصیل کرده باشد
- هر یک از اشخاص مذکور در بندهای ماده 131 مکلفند تا آخر تیر ماه هر سال یک اظهارنامه تکمیلی حاوی جمع کل درآمد مشمول مالیات که در سال مالیاتی قبل تحصیل کردهاند تنظیم و بدفتر ممیزی مالیاتی محل سکونت خود تسلیم نمایند و نسبت به مجموع درآمد خود مالیات متعلق رابا رعایت نرخ ماده 6 و طبق نرخ مربوط ماده 134 احتساب و پس از کسر وجوهی که بعنوان مالیات بر درآمد منابع درآمدهای مذکور در اظهارنامه نقداًیا از طریق ابطال تمبر پرداخت کردهاند یا بموجب قانون وسیله اشخاص دیگر از درآمد آنان کسر شده است تأدیه نمایند. در مواردیکه گیرندگان حقوق درآمد دیگری داشته باشند که مشمول معافیت حداقل درآمد باشد در احتساب مالیات معافیت مزبور در درجه اول در منبع حقوق منظور میشود. در صورتیکه مؤدی بیش از یک درآمد مشمول بخشودگی حداقل درآمد داشته باشد فقط از یک بخشودگی استفاده میکند و اگر درآمد حقوق سالانه کمتر از یکصد و چهل و چهار هزار ریال باشد و مؤدی درآمد مشاغل یا کشاورزی (مرغداری) هم داشته باشد در محاسبه مالیات بر جمع درآمد مابهالتفاوت آن تا یکصد و چهل و چهار هزار ریال از درآمد مشاغل یا کشاورزی مرغداری احتساب خواهد شد.
- درآمدهای مذکور در اظهارنامه تکمیلی نسبت به آنچه در ایران تحصیل شده است عبارتست از مبلغی معادل درآمد مشمول مالیات طبق مقررات بخش مربوط از فصل دوم این باب پس از معافیتهای مقرر و نسبت بدرآمدهائیکه اشخاص حقیقی ایرانی مقیم خارج از کشور تحصیل کردهاند بمأخذ کل درآمد ویژه.
- در صورتیکه مؤدی محل سکونتی در ایران نداشته باشد محل تسلیم اظهارنامه تکمیلی ادارﮤ دارائی تهران خواهد بود.
- تا سی درصد درآمد مشمول مالیات پرداختی اشخاص حقیقی براﻯ مصارف مذکور در جزء 5 بند ت ماده 124 از جمع درآمد مذکور دراظهارنامه تکمیلی کسر میشود .
- مهلت تسلیم اظهارنامه تکمیلی مربوط به درآمد سالهای 1346 تا آخر سال 1351 مؤدیان مشمول ماده 131 تا پایان تیر ماه 1353 تمدید میشود.
- ممیز مالیاتی مربوط درآمدهای مشمول مالیات منابع مختلف مؤدی را بتدریج که برگ قطعی آن میرسد با مندرجات اظهارنامه تکمیلی تطبیق و یا در صورتیکه اظهارنامه تکمیلی داده نشده باشد مالیات متعلق را محاسبه و مابهالتفاوت آنرا در صورتیکه پرداخت نشده باشد مطالبه مینماید مطالبه مزبور باید از تاریخ ابلاغ هر برگ قطعی بممیز که موجب محاسبه مابهالتفاوت مالیات میشود ظرف یکسال بعمل آید وگرنه مشمول مرور زمان خواهد بود.
- نرخ مالیات بر درآمد به استثنای موارد مذکور در قسمت اخیر جزء یک بند (ت) ماده 80 و ماده 90 و همچنین در مورد مالیات بر درآمد املاک که بموجب مقررات مربوطه مالیات باید به مأخذ صدی دو و صدی بیست قیمت فروش وصول شود بشرح زیر تعیین میگردد.
تا 400000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه 15%
تا 800000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 400000 ریال 20%
تا 1500000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 8000000 ریال 25%
تا 3000000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 1500000 ریال 30%
تا 6000000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 3000000 ریال 35%
تا 9000000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 6000000 ریال 40%
تا 12000000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 9000000 ریال 45%
تا 15000000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 12000000 ریال 50%
تا 20000000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 15000000 ریال 55%
تا 30000000 ریال درآمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 20000000 ریال 65%
مازاد 30000000 ریال 75%
نرخهای فوق شامل درآمدهائیکه تاریخ تحصیل آن اول سال 1361 به بعد میباشد (به استثنای درآمد بخش املاک که مالیات متعلق به آن تا تاریخ تصویب اجرای این قانون وصول یا تشخیص گردیده) و همچنین مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی مربوط به سال مالی که در سال 1361 ببعد خاتمه پیدا میکند خواهد بود.
- در مورد درآمدهای معوقه و استثنائی که منشاء آن لااقل پنجسال فعالیت مداوم یا نگاهداری دارائی غیر منقول برای مدت پنجسال یابیشتر باشد از قبیل حق تألیف و اختراع و اکتشاف و فروش املاک و انتقال حق واگذاری محل و مستحدثات موضوع تبصره 4 ماده 20 و درآمدهایمشابه که فهرست آن از طرف وزارت دارائی تهیه و بتصویب هیئت وزیران خواهد رسید درآمد به پنج قسمت مساوی تقسیم و هر قسمت از آن به سایردرآمدهای سال تحصیل آن درآمد و هر یک از چهار سال قبل اضافه و بر اساس نرخهای مندرج در این ماده مالیات آن محاسبه خواهد شد. در صورتیکه با اجرای حکم این تبصره قسمتی از درآمد بسالهای قبل از اجرای این قانون مربوط شود مالیات هر یک از آن قسمتها جداگانه بنرخ مقرر در ماده 134احتساب و وصول خواهد شد.
- درآمد مشمول مالیات اشخاص حقیقی که از یک یا چند منبع موضوع بخش های یکم و چهارم و پنجم این قانون از دو میلیون و چهار صد هزار ریال در سال تجاوز کند مازاد بر دو میلیون و چهار صد هزار ریال مشمول یک مالیات اضافی به نرخ ده درصد خواهد بود. این مالیات در محاسبه مالیات مجموع درآمد مودی منظور نخواهد شد. سررسید پرداخت مالیات موضوع این تبصره همانست که برای مالیات منبع مربوط تعیین شده است. در مواردی که وصول مالیات منبع مربوط بعهده پرداختکنندگان وجه یا صاحبان دفاتر اسناد رسمی واگذار شده کسر این مالیات نیز بعهده نامبردگان خواهد بود در مورد حقوق و مزایای مستمر هر ماه نسبت بمازاد یکصد و ده هزار ریال و در مورد مزایای غیر مستمر در صورتیکه درهر پرداخت جمع پرداختی از اول سال تا آن تاریخ از این بابت باضافه دوازده برابر حقوق و مزایای مستمر همان ماه از دو میلیون و چهار صد هزار ریال تجاوز کند مالیات متعلق محاسبه خواهد شد. صاحبان درآمد موضوع این تبصره که جمع درآمد سالانه آنان از چند محل در یک یا چند منبع از منابع مذکور از دو میلیون و چهار صد هزار ریال بیشتر است مکلفند مابهالتفاوت آنرا در موقع تسلیم اظهارنامه تکمیلی موضوع ماده 132 بوزارت دارائی بپردازند.
- در مواردی که مؤدی یا نماینده او که بموجب مقررات این قانون از بابت پرداخت مالیات مکلف به تسلیم اظهارنامه میباشد همچنین مشمولین مالیات اراضی بایر از تسلیم آن در مواعد مقرر در این قانون خودداری کند در صورتیکه تمام یا قسمتی از مالیات در سررسیدهای قانونی پرداخت نشده باشدنسبت به آن مبلغ که پرداخت نشده پنجاه درصد و نسبت بآن مبلغ که پرداخت شده دو درصد مشمول جریمه میباشد. جریمه عدم تسلیم اظهارنامه در موردمشمولین ماده 56 قانون نظام صنفی عبارت است از بیست درصد مالیات پرداخت نشده .
- اشخاصی که مکلف به تسلیم اظهارنامه هستند باید نام و نام خانوادگی و شماره شناسنامه و محل صدور و سال تولد را بطور کامل در اظهارنامه قید کنند. در مورد اشخاص حقوقی این مشخصات عبارت از نام و شماره ثبت در مراجع قانونی و محل ثبت وروز و ماه و سال تاریخ ثبت خواهد بود همچنین اشخاصی که مکلف باخذ یا کسر مالیات هستند مکلف خواهند بود مشخصات فوقالذکر مربوط به خود و مودی را اعلام دارند. و در صورت تخلف مشمول جریمهاﻯ معادل یک درصد درآمد مشمول مالیات خواهند بود .
- جریمه تسلیم اظهارنامه خلاف واقع عبارتست از پانزده درصد مابهالتفاوت بین مالیات قطعی شده و رقم مالیاتی که مؤدی ضمن اظهارنامه اظهار نموده است.
- اظهارنامه خلاف واقع اظهارنامه ایست که ثابت شود مؤدی از اظهار درآمد واقعی خودداری کرده است.
- نسبت بمودیانی که بموجب مقررات این قانون مکلف بداشتن دفتر هستند در مورد عدم تسلیم ترازنامه و حساب سود و زیان یا عدمارائه دفاتر جریمه تخلف عبارت از پنجاه درصد مالیات و در مورد رد دفتر، جریمه تخلف عبارت از بیست درصد مالیات خواهد بود .
- در موارد مذکور در بندهای 3 و 4 ماده 61 جریمه مؤدی عبارت خواهد بود از ده درصد مابهالتفاوت بین مالیات قطعی شده و رقم مالیاتی که مؤدی ضمن اظهارنامه یا ترازنامه تسلیمی اظهار نموده است.
- جریمه تخلف آخرین مدیران شخص حقوقی از لحاظ عدم تسلیم اظهارنامه موضوع ماده 84 ظرف مهلت مقرر ده هزار ریال و جریمه تسلیم اظهارنامه خلاف واقع پنجاه هزار ریال خواهد بود.
- جریمه تخلف مدیر یا مدیران تصفیه در مورد تقسیم دارائی شخص حقوقی قبل از تصفیه امور مالیاتی شخص حقوقی یا قبل از سپردن تأمین مقرر موضوع ماده 88 معادل پانزده درصد مالیات خواهد بود که از مدیر یا مدیران تصفیه وصول میگردد.
- نسبت باشخاصی که بشرح مقررات این قانون مکلف به تسلیم صورت یا فهرست مشخصات راجع بمؤدی میباشند در صورتیکه از تسلیم آن در موعد مقرر خودداری نمایند یا بخلاف واقع تسلیم نمایند جریمه متعلق عبارت خواهد بود از پنج درصد درآمدی که فهرست آن تسلیم نشده است و یا کمتر قید شده است . نسبت باشخاصی که بشرح مقررات این قانون مکلف به کسر یا به وصول مالیات و پرداخت آن به اداره دارائی میباشند از لحاظ عدم پرداخت مالیات کلاً یا جزئاً در سر رسید مقرر جریمه متعلق عبارت خواهد بود از بیست درصد مالیاتی که پرداخت نشده است .
- اشخاصی که بشرح مقررات این قانون علاوه بر تسلیم فهرست و مشخصات مؤدی مکلف بکسر یا بوصول مالیات و پرداخت آن بوزارت دارائی نیز میباشند از لحاظ عدم اجرای تکالیف مقرره مشمول جرایم زیر خواهند بود:
الف - از بابت عدم اجرای تکلیف تسلیم فهرست و مشخصات جریمهای معادل دو درصد مالیات که در هر صورت از پنجاه هزار ریال تجاوزنخواهد کرد.
ب - از لحاظ عدم تحویل مالیات کلا یا جزئاً در سررسید مقرر جریمه معادل بیست درصد مالیاتی که پرداخت نشده است.
- جریمه صاحبان دفاتر از اسناد رسمی در مورد عدم رعایت مفاد ماده 34 عبارت از بیست و پنج درصد مالیات پرداخت نشده است.
- تا میزان صددرصد جرائم مذکور در این قانون بنا به پیشنهاد حوزه مالیاتی مربوط و تصویب وزیر دارائی قابل بخشوده شدن میباشد.
- هر کس بقصد فرار از پرداخت مالیات عالماً ،عامداً بترازنامه و حساب سود و زیان یا بدفاتر و اسناد و مدارکی که برای تشخیص مالیات ملاک عمل میباشد و بر خلاف حقیقت تهیه یا تنظیم شده استناد نماید بحبس تادیبی از سه ماه تا دو سال محکوم خواهد شد. مدیر یامدیران مسئول اشخاص حقوقی که بعلت خوددارﻯ از انجام تکالیف مقرر راجع به تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان و دفاتر و اسناد ومدارک درآمد اشخاص مذکور کمتر از میزان واقعی تشخیص و این امر بموجب اسناد و دلائل محرز شود مشمول مجازات مقرر در این ماده خواهندبود - مجازات مقرر در این ماده شامل مدیر یا مدیران اشخاص حقوقی همچنین کسان دیگریکه مطابق قانون مکلف بکسر یا وصول مالیات دیگرانهستند و پس از کسر یا وصول آن از تأدیه آن باداره دارائی در مهلت مقرر خوددارﻯ کنند نیز خواهد بود .
تعقیب و اقامه دعوی علیه مرتکبین نزد مقامات صالحه قضائی ازطرف وزیر دارائی بعمل خواهد آمد.
- در صورتیکه مؤدی مالیاتی یا اشخاصیکه بموجب این قانون مکلف بکسر مالیات مؤدی و پرداخت آن بدارائی میباشند درمواعد مقرر مالیات را نپردازند زیان دیرکردی معادل سه چهارم یک درصد در ماه در مورد مؤدیان مشمول قانون نظام صنفی و یک درصد در ماه در سایرموارد نیز باید بپردازند.
- برای مدت کمتر از پانزده روز تأخیر زیان دیرکرد احتساب نمیشود و برای تاخیر پانزده روز و بیشتر تا یکماه زیان دیر کرد یکماهه محسوب خواهد شد.
- زیان دیرکرد از آخرین روز انقضای مهلت پرداخت مالیات طبق مقررات این قانون احتساب خواهد شد مگر در مورد اختلافات مالیاتی که نسبت بما بهالاختلاف از تاریخ مطالبه محاسبه میگردد.
- سال مالیاتی عبارتست از یکسال شمسی که از اول فروردینماه هر سال شروع و به آخر اسفند ماه همان سال ختم میشود لکن درمورد اشخاص حقوقی مشمول مالیات که سال مالی آنها بموجب اساسنامه با سال مالیاتی تطبیق نمیکند درآمد سال مالی آنها بجای سال مالیاتی مبنای تشخیص مالیات قرار میگیرد و موعد تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و سررسید پرداخت مالیات آنها چهار ماه پس از سال مالی مربوط میباشد.
- ممیز مالیاتی مکلف است اظهارنامه مؤدیان مالیات بر درآمد را در مورد درآمد هر منبع که در موعد قانونی تسلیم شده است به استثنای مشمولین ماده 63 منتهی ظرف یکسال از تاریخ انقضای مهلت مقرر برای تسلیم اظهارنامه رسیدگی نماید و در صورتیکه ظرف مدت مذکور برگ تشخیص درآمد صادر ننماید و یا تا سه ماه پس از انقضای یکسال فوقالذکر برگ تشخیص درآمد مذکور را بمؤدی ابلاغ نکند اظهارنامه مؤدی قطعی تلقی میشود مگر اینکه مؤدی فعالیت های انتفاعی دیگری داشته باشد که در اظهارنامه کتمان شده باشد و در اینصورت فقط مالیات بر درآمد آن فعالیت هابا رعایت ماده 150 قابل مطالبه خواهد بود.بمهلت فوق در موارد اجرای بند 2 ماده 61 مدت سه ماه و در مورد اجرای بند 3 ماده 61 مدت دو ماه اضافه میشود .
- نسبت بمؤدیان مالیات بر درآمد که در موعد مقرر از تسلیم اظهارنامه منبع درآمد خودداری نمودهاند یا اصولا طبق مقررات این قانون مکلف بتسلیم اظهارنامه در سررسید پرداخت مالیات نیستند مدت مرور زمان مالیاتی سه سال از تاریخ سررسید پرداخت مالیات میباشد و پس ازگذشتن سه سال مذکور مالیات متعلق قابل مطالبه نخواهد بود مگر اینکه ظرف اینمدت درآمد مؤدی تعیین و برگ تشخیص مالیاتی صادر و منتهی ظرف سه ماه پس از انقضای سه سال مذکور برگ تشخیص صادر شده بمؤدی ابلاغ شود.
- تسلیم اظهارنامه و پرداخت مالیات مؤدیانی که در خارج از ایران اقامت دارند و همچنین مؤسسات و شرکتهائیکه مرکز اصلی آنها درخارجه است بعهدﮤ نمایندگان آنان در ایران میباشد.
- تسلیم اظهارنامه مالیاتی در موعد مقرر بوسیله اداره پست در صورت احراز در حکم تسلیم اظهارنامه بمراجع مربوط تلقی خواهد شد .
- وجوهیکه بعنوان مالیات هر منبع از طریق تحویل به ادارات دارائی یا ابطال تمبر پرداخت میشود در موقع تشخیص و احتساب مالیات قطعی منظور میشود و در صورتیکه مبلغی بیش از مالیات متعلق پرداخت شده باشد اضافه پرداختی مسترد خواهد شد.
- بوزارت دارائی اجازه داده میشود که در مورد مؤدیان غیر ایرانی و اشخاص مقیم خارج از کشور کل مالیاتهای متعلق را به نرخ مذکور درماده 134 در منبع وصول نماید.
- وزارت دارائی برای وصول مالیات و جرائم از مؤدیان و مسئولین پرداخت مالیات نسبت بسایر طلبکاران باستثنای صاحبان حقوق نسبت بمال مورد وثیقه و مطالبات کارگران و کارمندان ناشی از خدمت حق تقدم خواهد داشت.
- هر شخص حقیقی یا حقوقی که بموجب مقررات این قانون مکلف بوصول و ایصال مالیات مؤدیان دیگر میباشد در صورت تخلفاز انجام وظائف مقرره با مؤدی متضامناً مسئول پرداخت مالیات بوده و مشمول جریمه مقرره نیز خواهد بود ضمناً مسئولین امر درصورتیکه کارمند دولت یا شهرداری باشند مشمول مجازات مقرر در ماده پنجاه و نه قانون استخدام کشوری از بند ت ببعد خواهند بود و مرور زمان اینگونه تخلفات سه سال از تاریخ وقوع تخلف خواهد بود. در مورد اشخاص حقوقی غیر دولتی مدیر یا مدیران مسئول که در موقع مقرر از انجام تکالیف مذکور در این ماده یا از پرداخت مالیاتهاﻯ غیر مستقیم خوددارﻯ نمودهاند یا بنمایند در حکم مودﻯ محسوب و با شخص حقوقی مسئولیت تضامنی دارند. مشروط بر اینکه تا سه سال از تاریخ خاتمه خدمت آنان در شرکت مالیات از آنان مطالبه شده باشد. حکم اخیر شامل مدیر یا مدیران اشخاص حقوقی که پرداخت مالیات هاﻯ مذکور در فوق بوزارت دارائیتأمین سپردهاند نخواهد بود .
- کسانیکه مطابق مقررات این قانون مکلف بپرداخت مالیات دیگران میباشند و همچنین هر کس پرداخت مالیات دیگری را تعهد یاضمانت کرده باشد و کسانیکه بر اثر خودداری از انجام تکالیف مقرر در این قانون مشمول جریمه شناخته شدهاند در حکم مؤدی محسوب و از نظر وصول بدهی طبق مقررات قانونی اجرای وصول مالیات ها با آنان رفتار خواهد شد.
- در مواقعیکه اداره دارائی مودﻯ غیر مقیم یا شرکتی را معتبر نشناسد حق دارد کلیه تدابیری که برای تأمین وصول مالیات دولت لازماست اتخاذ نماید.
آئیننامه مربوط بطرز اجرای این ماده از طرف وزارت دارائی تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران بموقع اجراء گذارده خواهد شد.
- در مواردیکه مالیات مؤدی هنوز قطعی نشده است یا مراحل اجرائی آن طی نشده است و بیم تفریط اموال از طرف مؤدی بقصد فرار از پرداخت مالیات میرود ممیزمالیاتی باید با ارائه دلایل کافی از کمیسیون تشخیص قرار تأمین مالیات را بخواهد و در صورتیکه کمیسیون صدور قرار را لازم تشخیص دهد تعیین مبلغ قرار مقتضی صادر خواهد کرد.
ممیز مالیاتی مکلف است معادل همان مبلغ از اموال و وجوه مؤدی که نزد خودش یا اشخاص ثالث باشد تأمین نماید. در اینصورت مؤدی و اشخاص ثالث پس از ابلاغ اخطار کتبی ممیز مالیاتی حق نخواهند داشت اموال مورد تأمین را از تصرف خود خارج کنند مگر اینکه معادل مبلغ مورد مطالبه تأمین دهند و در صورت تخلف مسئول پرداخت مطالبات مذکور خواهند بود.
- در مواردی که اشخاص متعدد مسئول پرداخت مالیات شناخته میشوند ادارات دارائی حق دارند بهمه آنها مجتمعاً یا بهر یک جداگانه برای وصول مالیات مراجعه کنند و مراجعه بیکی از آنها مانع مراجعه بدیگران نخواهد بود.
- وزارت دارائی مجاز است که مشمولین مالیات را در مواردی که مالیات آنان در موقع تحصیل درآمد کسر و پرداخت نمیشود کلا یا بعضاً مکلف نماید در جریان سال مالیات متعلق بهمان سال را به نسبتی از آخرین مالیات قطعی شده سنوات قبل یا به نسبتی از حجم فعالیت بطورعلیالحساب پرداخت نمایند .
- وزارت دارائی مکلف است بمنظور تسهیل در پرداخت مالیات و تقلیل موارد مراجعه مؤدیان به ادارات دارائی حساب مخصوص از طریق بانک مرکزی در بانک ملی افتتاح نماید تا مؤدیان بتوانند مستقیماً بشعب و باجههای بانک مزبور مراجعه و مالیاتهای خود را بحساب مذکور پرداخت نمایند.
- وزارت دارائی میتواند نسبت بمؤدیانیکه قادر بپرداخت بدهی مالیاتی خود اعم از اصل و جریمه بطور یکجا نیستند قرار تقسیط برای مدتی که از تاریخ ابلاغ مالیات قطعی از دو سال تجاوز نکند بگذارد.
- در مواردیکه بر اثر حوادث و سوانح از قبیل زلزله و سیل بیک منطقه کشور خساراتی وارد گردیده است وزارت دارائی میتواند با تصویبهیئت وزیران تمام یا قسمتی از بدهی مالیاتهای مستقیم (اعم از جاری و بقایای) مؤدیانی را که 50 درصد اموال آنان بر اثر حوادث مزبور از بین رفته است و قادر به پرداخت آن نمیباشند بخشوده و یا بدون دریافت جریمه تقسیط طولانی نماید .
- در صورتیکه مؤدی محل های متعدد برای سکونت خود داشته باشد مکلف است یکی از آنها را بعنوان محل سکونت اصلی معرفی نماید وگرنه ممیز مالیاتی میتواند هر یک از محل های سکونت مؤدی را محل سکونت اصلی تلقی نماید.
- هر شخص حقیقی ایرانیکه با ارائه گواهی نمایندگان مالی یا سیاسی دولت شاهنشاهی ایران در خارج ثابت کند که از درآمد یکسال مالیاتی خود در یکی از کشورهای خارج بعنوان مقیم مالیات پرداخته است از لحاظ مالیاتی در آن سال مقیم خارج از کشور شناخته خواهد شد مگر دریکی از موارد زیر:
1 - در سال مالیاتی مزبور محلی برای سکونت در ایران در اختیار داشته باشد.
2 - در سال مالیاتی مزبور در ایران دارای شغلی بوده باشد.
3 - در سال مالیاتی مزبور لااقل شش ماه متوالیاً یا متناوباً در ایران سکونت داشته باشد.
4 - توقف در خارج از کشور بمنظور انجام مأموریت یا معالجه یا امثال آن بوده باشد.
- دولت میتواند برای جلوگیری از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات راجع به درآمد مؤدیان با دولت های خارجی موافقتنامههای مالیاتی منعقد و پس از تصویب مجلسین بمرحله اجراء بگذارد. قراردادهای مربوط بامور مالیاتی که تا تاریخ اجرای این قانون با دول خارجی منعقد وبتصویب قوه مقننه رسیده است بقوت خود باقی است.
دولت میتواند مؤسسات هواپیمائی و کشتیرانی خارجی را به شرط معامله متقابل از پرداخت مالیات معاف کند.
- وزارت دارائی میتواند نمونه دفاتر مخصوصی برای هر رشته از مشاغل تهیه و در دسترس مؤدیان قرار دهد دفاتر مذکور برای تشخیص مالیات در حکم دفاتر قانونی خواهد بود. ضمناً برای هر رشته از مشاغل نمونه اوراق مخصوصی از قبیل بارنامه قبض رسید و امثال آن تهیه و دردسترس مؤدیان مربوط بگذارد تا در رسیدگی و تشخیص درآمد مورد استفاده قرار گیرد. در این صورت مؤدیان مکلفند مطابق دستورهای صادره از طرفوزارت دارائی اوراق مزبور را در معاملات خود بکار برند والا دفاتر مؤدی برای تشخیص مالیات قابل استفاده نخواهد بود.
- در مواردیکه بتشخیص وزارت دارائی با توجه به نوع فعالیت مؤدیان و نوع دفاتری که براﻯ آن رشته از فعالیت انتخاب شده است امکانتنظیم ترازنامه نیست تسلیم ترازنامه براﻯ آن رشته از فعالیت ضروری نخواهد بود .
- ادارات ثبت مکلفند در آخر هر ماه فهرست نام اشخاص حقیقی یا حقوقی را که دفتر قانونی به ثبت رساندهاند با تعداد دفاتر ثبت شده وشمارههای آن باداره دارائی محل اقامت مؤسسه ارسال دارند.
- ترازنامههائی که از طرف صاحبان مشاغل اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی بمراجع رسمی و بانکها ارائه میشود در صورتی قابلاستناد است که بوزارت دارائی ارائه و وصول نسخهای از آن وسیله ممیز مربوط گواهی شده باشد.
- مرجع رسیدگی بهر گونه اختلاف که در تشخیص مالیاتهای موضوع این قانون بین هر یک از مأموران تشخیص و مؤدی ایجاد شود کمیسیون تشخیص میباشد مگر در مواردیکه بموجب مقررات سایر مواد این قانون مرجع رسیدگی دیگری تعیین شده باشد.
- صدی چهار از مبالغی که بعنوان مالیات وسیله دفاتر اسناد رسمی وصول میشود بعنوان حقالزحمه وصول توسط سر دفتر کسرمیشود و چهار درصد دیگر در خزانه داریکل در حساب مخصوصی متمرکز میگردد تا بمصرف بیمه سردفتران اسناد رسمی و دفتر یاران برسد.
- در مواردی که طبق مواد 212 و 213 باید حق تمبر دریافت شود از لحاظ کسر حقالزحمه و تأمین حق بیمه مشمول این ماده خواهد بود وسر دفتر مکلف است بجای الصاق تمبر وجه نقد دریافت و در این مورد همچنین در سایر موارد که مالیات وصول میکند قبض مالیاتی بانکی از طریق بانک صادر و یک نسخه آن را بمودی تسلیم کند.
- آئیننامه مربوط بطرز اجرای این ماده و نظارت بر عملیات دفاتر اسناد رسمی در مورد وصول مالیات با جلب نظر اداره کل ثبت اسناد واملاک از طرف وزارت دارائی و وزارت دادگستری تنظیم و بموقع اجرا گذاشته میشود.
- از درآمد مشمول مالیات هر یک از منابع این باب (باب اول این قانون) به استثنای درآمد حقوق و کشاورزی و املاک و درآمد شرکت های دولتی و بنگاههای وابسته بدولت یک مالیات اضافی بنرخ 3% وسیله ادارات دارائی در موقع وصول مالیات منبع وصول و پس از کسر 3 درصد آن بعنوان هزینه وصول در اختیار وزارت کشورگذارده میشود. وجوه مزبور بموجب آئیننامهاﻯ که از طرف وزارت کشور تنظیم و بتصویب کمیسیونهاﻯ دارائی و کشور مجلسین خواهد رسید براﻯ تأمیناحتیاجات شهرداریها بمصرف خواهد رسید و تا وقتی که آئیننامه مزبور تصویب نشده است درآمد حاصل کمافیالسابق بشهردارﻯ محل پرداخت خواهد شد.
- از درآمد مشمول مالیات بازرگانان کارت دار و شرکت ها و صاحبان کارخانجات و فعالیت های موضوع ماده 76 یک مالیات اضافی بمیزان سه و نیم در هزار وسیله وزارت دارائی وصول میشود. وجوه مزبور طبق آئیننامهای که با جلب نظر اطاق بازرگانی و اطاق صنایع و معادن و شورای عالی اصناف تهران ازطرف وزارت دارائی تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید به شرح زیر تقسیم میشود:
1 - نیم در هزار به شورای عالی اصناف تهران و شهرستانها.
2 - سه در هزار به اطاق بازرگانی تهران و شهرستان ها و اطاق صنایع و معادن.
- سهم اطاقهای بازرگانی و اطاق صنایع و معادن کشور از بقایای مالیاتی بموجب مقررات قبلی وصول و باطاقهای مزبور پرداخت خواهد شد.
- کارمندان وزارت دارائی در دوره خدمت و یا آمادگی بخدمت و تا سه سال از خدمت نمیتوانند بمراجع مالیاتی بعنوان وکیل یانماینده مؤدیان مراجعه نمایند و وکالت یا نمایندگی این اشخاص در مراجع مذکور پذیرفته نخواهد شد.
- بوزارت دارائی اجازه داده میشود قبوض پیش پرداخت مالیاتی تهیه و برای استفاده مؤدیان عرضه نماید قبوض مذکور با نام و غیرقابل انتقال بوده و در موقع برگشت به صندوق دارائی با احتساب بهرﮤ متعلق یکجا بنام مؤدی ظهرنویسی و باطل میشود و در مقابل قبض مالیاتی صادر خواهد شد.
- آئیننامه راجع به نحوﮤ صدور و استفاده از قبوض پیش پرداخت مالیاتی و میزان بهرﮤ متعلق به آنرا وزارت دارائی تهیه و پس از تصویبهیئت وزیران بموقع اجراء خواهد گذارد.
- بهرﮤ متعلق به قبوض پیش پرداخت مالیاتی جزو درآمد مشمول مالیات محسوب نخواهد شد.
- بمنظور نظارت در اجراﻯ قوانین و مقررات مالیاتی وزارت دارائی میتواند در هر موقع بدفاتر مؤدیان مراجعه کند و در صورتیکه مودﻯ از ارائه آنها خوددارﻯ نماید با موافقت هیئت مذکور در تبصره 1 ماده 81 و با رعایت مهلت مرور زمان مالیاتی مقرر در ماده 150 درآمد مشمول مالیات آنسال مؤدﻯازطریق علیالرأس تشخیص خواهد شد.
- آئیننامه اجرای این ماده وسیله وزارت دارائی تهیه و بموقع اجرا گذارده خواهد شد.
- متصدیان فروش و ابطال تمبر مکلفند بر اساس مقررات این قانون بمیزان مقرر در روی هر وکالتنامه تمبر باطل و میزان آنرا دردفتری که اختصاصاً جهت تمبر مصرفی باید وسیله هر یک از وکلا نگاهداری شود ثبت و گواهی نمایند دفتر مزبور باید در موقع رسیدگی بحساب مالیاتی وکیل بدفتر ممیزی مالیاتی ارائه شود وگرنه از موجبات عدم قبول دفتر وکیل از نظر مالیاتی خواهد بود.
- مؤدیان مالیاتی میتوانند اظهارنامههای مربوط بمنابع درآمد خود را به تفکیک با اخذ رسید بدفتر ممیزی مالیاتی حوزه محل سکونت تسلیم نمایند در اینصورت ممیز مالیاتی مذکور باید مراتب را در پرونده مؤدی منعکس نموده و اظهارنامه تسلیمی را ظرف 48 ساعت برای اقدام بممیز مالیاتی حوزهای که منبع درآمد مؤدی در آن واقع است ارسال دارد. تسلیم اظهارنامه به ممیز مالیاتی حوزه سکونت از لحاظ آثار مترتب در حکم تسلیم آن بدفتر ممیزی مالیاتی مربوطه خواهد بود . حکم این ماده شامل مواردﻯ نیز خواهد بود که مؤدﻯ اظهارنامه خود را اشتباهاً بدفتر ممیزﻯ حوزه دیگرﻯ درشهرستان مربوط تسلیم نماید .
- 1 - شرکتهائی که درآمد ویژه آنها از طریق فروش نفت یا سایر هیدروکربورها که در ایران یا از ایران صادر میشود یا از راه فروش حقوق منافع آن شرکتها نسبت به نفت یا هیدروکربورهای مزبور و یا از طریق اداره عملیات تولید یا تصفیه نفت یا هیدروکربورهای دیگر تحصیل میشود مالیات خود را برابر 55 درصد درآمد ویژه ( یعنی از تاریخ بیست و سوم آبانماه 1349 پنج درصد اضافه بر نرخ پنجاه درصدی که تا تاریخ مزبور مشمولآن بودهاند) خواهند پرداخت و حق استفاده از نرخهای کمتر از نرخ حداکثر مقرر در ماده 134 اینقانون و مزایا و معافیتهای مقرر در اینقانون و سایرقوانین را جز آنچه طبق قراردادهای خاص مصوب مجلسین تصریحاً مقرر شده است نخواهند داشت.
شرکتهای مزبور تابع نرخ مالیاتی یا مالیات اضافه دیگری جز آنچه در این ماده پیشبینی شده است نخواهند بود. هیچگونه پرداخت مشخص یا پرداختهای مشابه دیگر که از بابت نفت خام بدولت یا بشرکت ملی نفت ایران یا هر هیئت دیگر بنمایندگی دولت صورت گرفته باشد از مبلغ مالیاتی که بموجب شرح بالا بر درآمد ویژه شرکتهای مذکور تعلق میگیرد کسر نخواهد شد لیکن در مورد نفت (بجز نفتخام) و سایر هیدروکربورها از لحاظ وصول مالیات مبلغی معادل پرداختهای مزبور کسر خواهد شد و کسر مبلغی معادل با پرداختهای مزبور که بدینترتیب اجازه داده شده است بیش از یکبار ممکن نخواهد بود.
درآمد ویژه شرکتهای مزبور برای هر مدت عبارت خواهد بود از تفاوت بین درآمد ناویژه حاصله در ایران و هزینههای مربوط به تحصیل آن درآمد. درآمدویژه طبق روش معمول حسابداری که بطرز یکنواخت اجرا خواهد شد تعیین خواهد گردید. هنگام احتساب درآمد ویژه اینقبیل شرکتها هزینههایزیر بدون توجه بمقررات مواد دیگر این قانون در هر جا که انجام شده باشد قابل کسر خواهد بود.
الف - هزینه شرکت در مورد کالاهای فروخته شده یا خدمات انجام شده آنشرکت مربوط بانجام عملیاتش در ایران.
ب - مخارجی که توسط شرکت (بغیر از پرداخت مشخص یا پرداخت دیگری از آن قبیل که برای آن بموجب مقررات قبلی مندرج در این ماده جهتقبول هزینه پیشبینی شده) برای انجام عملیاتش در ایران انجام میشود و بدون اینکه عمومیت این مخارج محدود گردد شامل هزینه اداری و عمومی وهزینههای تأسیس و اعانات و کرایهها و سایر خرجهائی که برای استفاده از هر دارائی لازم باشد میگردد و کلیه این کسورات بایستی متکی به اسنادمثبته باشد.
ج - مبلغی معادل با هر پرداخت مشخص یا هر پرداخت دیگری از آن قبیل که توسط آن شرکت بابت نفت خام بعمل آمده باشد یا در صورتیکه آنشرکت بجای تمام یا قسمتی از این قبیل پرداختها نفت خام تحویل داده باشد مبلغی معادل با آن قسمت از پرداختهای مذکور که ممکنست نقداً تأدیه شده باشد بعلاوه ارزش نفت خامی که بدین نحو تحویل شده است بر مبنای بهای اعلان شده مربوطه منهای هر تخفیفی که بآن تعلق گیرد.
د - در هر سال مبلغی معقولی بعنوان استهلاک فرسودگی و متروک شدن و تمام شدن و تهی شدن بمنظور استهلاک هزینههای سرمایهای که توسط شرکت در مورد عملیاتش در ایران انجام شده.
هـ - زیانهای متحمله در مورد انجام عملیات شرکت در ایران مشروط بر آنکه توسط بیمه یا بنحو دیگری جبران نشده باشد. این خسارت بدون اینکهعمومیت آنچه را که در بالا ذکر شده بهیچوجه محدود نماید شامل مطالبات غیر قابل وصول و زیانهای ناشیه از دعاوی خسارت بر علیه شرکت وزیان ناشیه از خسارات وارده بذخائر تجارتی یا هر گونه دارائی که در ایران برای انجام عملیات شرکت استعمال شود یا انهدام یا از دست دادن آنهاخواهد بود. مقررات فصل چهارم از باب اول این قانون هزینههای قابل قبول مندرج در این ماده را محدود نخواهد کرد.
- در مورد درآمد مشمول مالیات شرکتهای نفتی موضوع ماده 173 اعم از جارﻯ و بقایا مقررات این قانون راجع بترتیب و مهلتهای رسیدگی جاری نخواهد بود.و ترازنامه و حساب سود و زیان شرکتهای مذکور وسیله وزارت دارائی با تشکیل حوزه یا حوزههای خاصی به تعداد لازم کمک ممیز و ممیز و سر ممیز و ممیزکل و حسابدار متخصص رسیدگی خواهد شد و در صورت بروز اختلاف پرونده آنها از طرف وزارت دارائی بمنظور رفع اختلاف به کمیسیون مخصوص متشکل از یک نفر از کارمندان وزارت دارائی و یک نفر حسابدار متخصص بانتخاب وزیر دارائی و یکنفر از قضات دادگستری بانتخاب ومعرفی وزیر دادگستری احاله و از طرف کمیسیون پس از رسیدگیهای لازم رأی صادر خواهد شد این رأی قطعی و لازمالاجرا است مگر اینکه مودی یاوزارت دارائی ظرف سه ماه از ابلاغ رأی بآن اعتراض کنند که در اینصورت رسیدگی باعتراض با کمیسیون دیگری متشکل از پنج نفر بشرح زیرخواهد بود:
1 - دادستان کل یا نماینده او.
2 - رئیس شورای عالی مالیاتی.
3 - یکی از کارمندان عالی مقام وزارت دارائی بانتخاب وزیر دارائی.
4 - یکنفر از حسابداران متخصص که قبلا در رسیدگی و اظهار نظر نسبت بمورد دخالت نداشته باشد بانتخاب وزیر دارائی.
5 - رئیس هیئت بازرسی شرکت ملی نفت ایران یا یکی از بازرسان قانونی شرکت بانتخاب و معرفی رئیس هیئت مزبور. رأی صادره از این کمیسیون قطعی و لازمالاجرا است.
- نسبت بمواردی که شرکتهای مذکور قانوناً مکلف به کسر مالیات از وجوه پرداختی بدیگران و یا تسلیم صورت و فهرست مربوط بآن میباشند همچنین نسبت باجرای ماده 242 طرز و ترتیب و مهلت های رسیدگی مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم از طرف حوزههای مذکور لازمالرعایه است. مرجع رسیدگی باختلاف اعم از جارﻯ و بقایا کمیسیونهاﻯ مذکور در تبصره 1 ماده 173 خواهند بود .
– مشارکت هاﻯ موضوع ماده 1 قانون توسعه صنایع پتروشیمی مصوب 24 تیر ماه 44 از نظر نرخ مالیات و مراجع تشخیص و حل اختلاف ومهلتهاﻯ رسیدگی مشمول این ماده میباشند شرکت ملی صنایع پتروشیمی و شرکتهاﻯ فرعی شرکت مزبور از نظر نرخ مالیاتی تابع نرخ مذکور در اینماده میباشند .
- هرگاه در نتیجه فوت شخصی اعم از فوت واقعی یا فرضی اموالی از متوفی باقی بماند بشرح زیر مشمول مالیات است:
الف - نسبت بکل موال مشمول مالیات بر ارث واقع در ایران پس از وضع پنج میلیون ریال بنرخ ده درصد.
ب - نسبت بسهمالارثی که بهر یک از وراث برسد پس از وضع مالیاتی که بموجب بند الف این ماده باید پرداخت شود بشرح زیر:
1 - در صورتیکه متوفی یا وراث ایرانی مقیم ایران باشند نسبت بکلیه ماترک متوفی واقع در ایران یا در خارج پس از وضع هزینه کفن و دفن درحدود عرف و عادت و مالیات بر ارثی که بابت آن قسمت از ماترک واقع در خارج از کشور بدولت محل وقوع مال پرداخت شده است بنرخ مذکور درماده 178.
2 - در صورتیکه متوفی و وراث هر دو ایرانی مقیم خارج از کشور باشند نسبت بآن قسمت از ماترک متوفی که در ایران موجود است بنرخ مذکور در ماده 178 و نسبت به آن قسمت که در خارج از کشور موجود است پس از وضع مالیات بر ارثی که از آن بابت بدولت محل وقوع مال پرداخت شده است بنرخ ده درصد.
3 - در سایر موارد نسبت بآن قسمت از ماترک متوفی که در ایران موجود است بنرخ مذکور در ماده 178.
- اقامت از نظر قانون مالیات ارث تابع تعاریف مقرر در قانون مدنی میباشد.
- اموال مشمول مالیات بر ارث عبارتند از کلیه ماترک متوفی اعم از منقول و غیرمنقول و مطالبات قابل وصول پس از وضع دیون محقق متوفی و واجبات مالی متوفی در حدود قواعد شرعی و هزینههائیکه در حدود عرف و عادت برای کفن و دفن متوفی و نظایر آن لازم است.
- بدهیهاﻯ مربوط بامور بازرگانی متوفی که بهر صورت احراز شود از ماترک متوفی کسر میشود این حکم در مورد آراء قطعی مالیاتی که تاریخ صدورآن از اول سال 1346 ببعد میباشد نیز نافذ است .
- بدهی که متوفی بوراث خود دارد ولو آنکه مستند به مدارک قانونی هم باشد برای تعیین مالیات از ماترک کسر نخواهد شد باستثناء نفقه ایام معدوده و مهریه زوجه در صورتیکه پرداخت نشده باشد.
- در صورتیکه بموجب رأی کمیسیون تشخیص مالیات مطالبات متوفی غیر قابل وصول تشخیص شود مطالبات مذکور جزو ماترک منظور نمیشود و اگر مالیات آن قبلا وصول شده باشد معادل مالیات متعلق مسترد خواهد شد استفاده مؤدیان از حکم این تبصره مشروط به آن است که نسخهای از دادخواست خود را منتهی ظرف سی روز از تاریخ تقدیم آن بدفتر دادگاه به اداره دارائی تسلیم نمایند در این صورت اداره دارائی از نظرتأمین مالیات متعلق میتواند بعنوان ثالث در دعوی شرکت نماید.
- بهای اثاثیه خانههای محل سکونت متوفی پنج درصد ارزش محل سکونت محسوب خواهد شد.
- در صورتیکه ماترک مورد اختلاف بین وراث باشد وزارت دارائی تا یکسال مهلت برای رفع اختلاف و تعیین سهمالارث خواهد داد.
- وراث از نظر قانون مالیات بر ارث به سه طبقه تقسیم میشوند:
1 - وراث طبقه اول که عبارتند از پدر - مادر - زن - شوهر - اولاد و اولاد اولاد.
2 - وراث طبقه دوم که عبارتند از اجداد - برادر و خواهر و اولاد آنها.
3 - وراث طبقه سوم که عبارتند از عمو - عمه - دائی - خاله و اولاد آنها.
- مالیات بر ارث به نسبت سهمالارث از ورثه گرفته میشود و نرخ آن بشرح زیر است: - مالیات بر ارث به نسبت سهمالارث از ورثه گرفته میشود و نرخ آن بشرح زیر خواهد بود:
طبقه اول | طبقه دوم | طبقه سوم | |
تا 500000 ریال | معاف | 25% | 40% |
از 500001 ریال تا 750000 ریال | معاف | 30% | 45% |
از 750001 ریال تا 1000000 ریال | معاف | 35% | 50% |
از 1000001 ریال تا 2000000 ریال | 10% | 40% | 55% |
از 2000001 ریال تا 3000000 ریال | 15% | 45% | 60% |
از 3000001 ریال تا 4000000 ریال | 20% | 50% | 65% |
از 4000001 ریال تا 6000000 ریال | 25% | 55% | 70% |
از 6000001 ریال تا 8000000 ریال | 30% | 60% | 75% |
از 8000001 ریال تا 10000000 ریال | 35% | 65% | 80% |
از 10000001 ریال تا 20000000 ریال | 40% | 70% | 85% |
از 20000001 ریال ببالا | 45% | 75% | 90% |
الف - سهمالارث هر یک از وراث طبقه اول تا 400000 ریال از پرداخت مالیات معاف است و نسبت بمازاد بشرح زیر مشمول مالیات خواهدبود:
از 400001 ریال تا 500000 ریال 3%
از 500001 ریال تا 750000 ریال 6%
از 750001 ریال تا 1000000 ریال 9%
از 1000001 ریال تا 2000000 ریال 12%
از 2000001 ریال تا 3000000 ریال 15%
از 3000001 ریال تا 5000000 ریال 20%
از 5000001 ریال تا 7500000 ریال 25%
از 7500001 ریال تا 10000000 ریال 30%
از 10000000 ریال ببالا 35%
ب - نرخ مالیات طبقه دوم و سوم بشرح زیر میباشد:
طبقه دوم طبقه سوم
تا 50000 ریال معاف 5%
از 50001 ریال تا 300000 ریال 3% 5%
از 300001 ریال تا 500000 ریال 6% 8%
از 500001 ریال تا 750000 ریال 10% 12%
از 750001 ریال تا 1000000 ریال 15% 20%
از 1000001 ریال تا 2000000 ریال 20% 25%
از 2000001 ریال تا 3000000 ریال 25% 35%
از 3000001 ریال تا 5000000 ریال 30% 45%
از 5000001 ریال تا 7500000 ریال 35% 55%
از 7500001 ریال تا 10000000 ریال 45% 65%
از 10000000 ریال ببالا 55% 75%
- اموالیکه بموجب وقف یا حبس یا نذر یا وصیت عام منتقل شود و مشمول مقررات فصل مالیات درآمد اتفاقی نگردد و از مواردمعافیت مذکور در بند 4 ماده 183 نیز نباشد مشمول مقررات مالیات بر ارث بوده و بنرخ مقرر برای طبقه سوم مشمول مالیات خواهد بود.
- مال مورد وصیت وقتی مشمول مالیات خواهد بود که وصیت با فوت موصی قطعی شده باشد.
- انتقال املاک و کارخانهها و سهام با نام به اولاد و اولاد اولاد- پدر - مادر - زن یا شوهر بهر عنوان که باشد و وقف خاص آنها برای اشخاص مذکوردر حکم انتقال از طریق ارث تلقی میشود وکلا مشمول مالیات ارث خواهد بود و در موردی که انتقال معوض باشد و عوض نیز ملک یا کارخانه یاسهام با نام باشد مابهالتفاوت ارزش عوضین مأخذ احتساب مالیات ارث استفادهکننده خواهد بود.
- در مورد معاملات موضوع این ماده حساب مالیاتی مربوط تا فوت انتقال دهنده و یا انتقال گیرنده مفتوح خواهد بود و در هر معامله برایهر انتقال گیرنده مورد انتقال با انتقالات گذشته موضوع این ماده و همچنین انتقالات موضوع ماده 16 قانون اصلاح مالیات بر ارث مصوب اسفند ماه 1335جمع و یکجا مأخذ احتساب درآمد مشمول مالیات ارث میباشد و بعد از فوت انتقال دهنده نیز مورد انتقالات قبلی با سهمالارث جمع و یکجا مأخذ احتساب درآمد مشمول مالیات ارث خواهد بود.در تمام موارد مذکور در این تبصره مالیاتهائی که بر اساس بند الف ماده 174 وصول میشود از ارزش انتقالات قبل از فوت کسر خواهد شد .
- در معاملات معالواسطه در صورتی معامله از شمول حکم این ماده خارج میشود که فاصله بین اولین معامله تا انتقال بوارث بیش ازیکسال باشد.
- در مورد معاملات مذکور در ماده 180 هرگاه مال مورد انتقال بنحوی مجدداً به انتقال دهنده انتقال یابد معامله جدید مشمول مالیات نخواهد بود و اگر همین مال بعداً بموجب معامله مجدد یا بصورت ارث در ثانی به انتقال گیرنده اول واگذار گردد انتقال مجدد هم از پرداخت مالیات معاف است مگر اینکه ارزش آن در روز انتقال اخیر نسبت به اولین انتقال افزایش داشته باشد که در اینصورت اضافه ارزش مشمول مالیات این فصل خواهد بود.
- اعلیحضرت همایون شاهنشاه و علیاحضرت شهبانوی ایران و اعقاب بلافصل شاهنشاه از پرداخت مالیات موضوع این فصل و سایرفصول این باب معافند.
- اموال زیر از مالیاتهای موضوع این فصل معافند.
1 - وجوه بازنشستگی و وظیفه و پسانداز خدمت و بیمههای اجتماعی که یکجا یا بطور مستمر بورثه متوفی پرداخت میگردد
2 - تا میزان بیست و پنج درصد ارزش سهام یا سرمایه متوفی در مؤسسات مشمول معافیتهای صنعتی واقع در ایران بنحویکه بیست و پنجدرصد معافیت بسرمایه یا سهام مؤسساتی تعلق گیرد که طبق جدول معافیتهای صنعتی سال فوت مشمول صد درصد معافیت مالیاتی باشد.
3 - اموال منقول متعلق بمشمولین بند 4 ماده 39 قرارداد وین مورخ فروردین 1340 با رعایت شرایط مقرر در قرارداد مزبور و با شرط معاملهمتقابل.
4 - اموالیکه برای امور خیریه و عامالمنفعه از قبیل شیر و خورشید - سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی - بنیاد پهلوی - بنگاه حمایت مادرانو نوزادان درمانگاه - بیمارستان - تیمارستان - آسایشگاه مسلولین و جذامیان - پرورشگاه یتیمان - سازمانهای ورزشی - کتابخانههای عمومی -مدارس حرفهای و صنعتی - کودکستان - دبیرستان - دانشگاه - دانشکده - مسجد - راه - پل - سد و مؤسسات علمی و تحقیقی مورد وقف یا نذر یاحبس یا وصیت واقع گردد بشرط آن که دولت یا شهرداریها یا مراجعیکه مورد قبول وزارت دارائی قرار خواهند گرفت در اجرای آن حق نظارت داشته باشند نحوه اجرای مفاد این بند بموجب آئیننامهای که ازطرف وزارت دارائی و وزارت دادگستری تهیه و بتصویب هیئت وزیران خواهد رسید تعیین میشود.
5 - املاکی که در اجرای قانون اصلاحات ارضی بزارعین واگذار شده یا میشود حداکثر تا بیست هکتار و همچنین املاکی که در تقسیم املاک پهلوی تا بیست هکتار بزارعین داده شده است پس از فوت زارعین مذکور برای احتساب مالیات ارث جزو ماترک متوفی منظور نخواهد شد.
6 - در صورتیکه تمام یا قسمتی از ماترک قبل از قطعی شدن مالیات بر ارث از طرف وراث عیناً بیکی از مؤسسات مذکور در بند 4 این ماده واگذارشود جزو اموال مشمول مالیات بر ارث محسوب نخواهد شد .
- در مورد وقف متولی و در مورد حبس و نذر حبس و نذرکننده ظرف یکماه از تاریخ وقوع عقد و در مورد وصیت وصی و در مورد ارث شخصی که خود را وارث میداند یا ولی یا امین یا قیم یا نماینده قانونی آنها ظرف سه ماه از تاریخ فوت متوفی مکلفند اظهارنامهای روی نمونهمخصوصی که از طرف وزارت دارائی تهیه میشود حسب مورد حاوی ارزش مال مورد وقف یا حبس یا نذر یا اقلام ماترک با تعیین بهای زمان فوت وتصریح مطالبات و بدهیهائی که طبق مقررات این فصل قابل احتساب هستند به ضمیمه مدارک زیر باداره دارائی صلاحیتدار تسلیم و رسید دریافت دارند:
1 - رونوشت گواهی شده اسناد مربوط به بدهی و مطالبات متوفی.
2 - رونوشت گواهی شده کلیه اوراقی که مثبت حق مالکیت متوفی نسبت باموال و حقوق مالی است.
3 - رونوشت گواهی شده آخرین وصیتنامه متوفی اگر وصیتنامه وجود داشته باشد.
4 - اگر اظهارنامه از طرف وکیل یا قیم یا ولی یا وصی داده شود وکالتنامه مصدق یا رونوشت مصدق قیمنامه یا وصیتنامه.
5 - وزارت دارائی حق دارد نسبت به کمیت و کیفیت اموال متوفی در بانکهای خارجی و سایر مؤسسات مالی کشورهای خارج تحقیق نماید.
- تسلیم اظهارنامه از طرف یکی از ورثه سالب تکلیف سایر وراث میباشد.
- اداره دارائی صلاحیتدار در مورد مالیات ارث ادارهای است که آخرین اقامتگاه قانونی متوفی در حوزه آن واقع بوده است و اگر متوفی درایران مقیم نبوده ادارهای است که قسمت اعظم دارائی غیرمنقول متوفی در حوزه آن واقع شده و اگر متوفی اموال غیرمنقول نیز در ایران نداشته باشد اداره دارائی صلاحیتدار ادارهای است که اقامتگاه قانونی وراث در حوزه آن واقع است و در صورتی که وراث هم در ایران اقامتگاه قانونی نداشته یا درنقاط مختلف اقامت داشته باشند اظهارنامه باید به اداره دارائی تهران تسلیم گردد.
- اداره دارائی صلاحیتدار در مورد وقف و وصیت و حبس و نذر ادارهای است که محل اقامت متولی یا وصی یا حبس و نذرکننده درحوزه آن واقع است و در صورتیکه افراد مذکور مقیم ایران نباشند اداره دارائی است که مال مورد معامله در حوزه آن واقع است.
- تنظیم اظهارنامه محجورین حسب مورد بعهده ولی یا قیم آنها است.
- مشمولین این فصل موظفند مالیات متعلق را بر اساس اظهارنامه تا سه ماه پس از تسلیم آن برسم علیالحساب به اداره دارائی پرداخته و رسید دریافت دارند و دارائی مکلف است پس از رسیدگی و قطعی شدن مالیات و پرداخت آن از طرف مؤدی مفاصا حساب صادر و به او تسلیمنماید.
- در صورتیکه مشمولین مالیات این فصل قادر بپرداخت تمام یا قسمتی از مالیات خود نباشند وزارت دارائی میتواند با اخذ تضمین معتبر قرار تقسیط آن را تا مدت سه سال از تاریخ قطعی شدن مالیات متعلق بدهد و در صورتیکه دادن تضمین و تقسیط برای وراث مقدور نباشد میتوانند طبق قسمت آخر ماده 190 عمل کنند.
- ممیز مالیاتی مربوط مکلف است اظهارنامه مؤدیان را که در موعد مقرر روی نمونههای مخصوص تسلیم شده است رسیدگی و ارزش اموال را تشخیص و بشرح زیر عمل کند:
الف - در صورتیکه اظهارنامه شامل کلیه ماترک یا اموال مورد انتقال باشد و جمع بهای اظهار شده اموال مشمول مالیات بر ارث با تشخیص ممیز مالیاتیکه مورد تأیید سر ممیز قرار گرفته است بیش از 15% اختلاف نداشته باشد اظهارنامه را قطعی تلقی و حساب مؤدی را بر طبق آن واریز نماید.
ب - در صورت تجاوز اختلاف از 15 درصد و در موردی که وراث یا نماینده قانونی آنها و سایر کسانیکه طبق مقررات این قانون مکلف بدادن اظهارنامه هستند از تسلیم اظهارنامه در موقع مقرر خودداری کنند یا در اظهارنامه قسمتی از اموال را ذکر نکنند مالیات متعلق را بر طبق مقررات این قانون بموجب برگ تشخیص مالیات بمؤدی ابلاغ کند.
تبصره - ممیز مالیاتی میتواند با مراجعه و نظر دادستان محل اداره دارائی صلاحیتدار مالیات تشخیص شده را نسبت بسهمالارث آن وارث ماترک متوفی استیفا نماید مشروط بر اینکه ظرف سه ماه از تاریخ مراجعه بدادستان از طرف ورثه اعتراضی بتشخیص ممیز بعمل نیامده باشد.
- ممیز مالیاتی مکلف است پس از تسلیم اظهارنامه از طرف وراث یا نماینده قانونی آنها در صورت درخواست کتبی ظرف پانزده روز گواهینامه موضوع ماده 193 را صادر و بمؤدی تسلیم نماید این گواهینامه فقط از نظر صدور برگ حصر وراثت معتبر است لیکن صدور گواهینامه موضوع مواد 194 و 195 موکول بتصفیه حساب مالیاتی یا تقسیط آن میباشد و در غیر اینصورت ممیز مالیاتی باید نسبت بقسمتی از ماترک معادل مالیات متعلق بتشخیص خود از صدور گواهینامه مزبور خودداری کند.
- مأخذ ارزیابی اراضی و املاکی که قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی دارد قیمت یا ارزش مزبور در زمان فوت یا حین معامله میباشد و مأخذ ارزیابی املاک مزروعی در صورتیکه ملک بسازمان اصلاحات ارضی واگذار شده یا ترتیب واگذاری آن داده شود قیمت مشخصه توسط سازمان مزبور و در غیر اینصورت ارزش آن بر حسب اوضاع و احوال اقتصادی محل در زمان فوت یا حین معامله معین خواهد شد.
تبصره - قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی در مورد تعیین ارزش عرصه قطعی و غیر قابل اعتراض است ولی در صورتی که بنظر ممیزمالیاتی یا مؤدی قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی ساختمان با توجه بنوع ساختمان یا مصالح و یا عمران متناسب با ارزش واقعی بنا نباشد طبقمقررات این قانون ارزیابی خواهد شد.
- مالیاتیکه بهر طریق بمرحله قطعیت برسد در صورت خودداری افراد مذکور در ماده 184 از پرداخت یا تقسیط آن از طریق توقیفاموال موضوع وقف یا حبس یا نذر یا فروش ماترک (در صورتیکه وجه نقد وجود نداشته باشد) وصول خواهد شد.
وزارت دارائی میتواند در صورتیکه جزو ماترک وجه نقد موجود نباشد بتقاضای کتبی وراث معادل مالیات متعلق مالی را اعم از منقول یا غیرمنقول از ماترک با توافق وراث انتخاب وبقیمتی که مبنای محاسبه مالیات قرار گرفته است بجای مالیات قبول کند.
- مأمورین کنسولی ایران در خارجه موظفند ظرف مدت دو ماه از تاریخ فوت اتباع ایرانی صورت ماترک آنانرا در خارج (اعم از منقول وغیرمنقول) با تعیین مشخصات و ارزش آنها تهیه کنند و بوزارت دارائی بفرستند.
- بانکها و شرکتها و مؤسسات و اشخاصی که مالی از متوفی نزد خود دارند مکلفند ظرف یکماه از تاریخ اطلاع از فوت صورت آن اموالاعم از وجوه نقد یا سفته یا جواهر و همچنین مقدار سهام متوفی را تنظیم و به ادارات دارائی محل تسلیم نمایند و همچنین موظفند در صورت مراجعه مأموران تشخیص مالیات دفاتر و اسناد مورد حاجت را برای رسیدگی در اختیار آنها بگذارند.
- رسیدگی بتقاضای حصر وراثت در دادگاهها موکول به ارائه گواهینامه اداره دارائی مبنی بر تسلیم اظهارنامه مالیاتی موضوع ماده 184خواهد بود.
مدیران دفتر دادگاههای صادرکننده تصدیق حصر وراثت موظفند رونوشت گواهی شده آنرا ظرف پانزده روز از تاریخ صدور بدارائی بفرستند.
- ادارات ثبت اسناد و املاک موقعیکه مال غیر منقولی را از اسم متوفی به اسم وارث یا موصیله ثبت مینمایند و همچنین کلیه دفاتراسناد رسمی در موقعیکه میخواهند تقسیمنامه و هر نوع معامله وراث راجع به ماترک را ثبت کنند بایستی گواهینامه دارائی صلاحیتدار را راجع به اینکه مالیات متعلق کلا پرداخت یا ترتیب لازم برای پرداخت آن داده شده است مطالبه نمایند و قبل از ارائه این گواهی مجاز به ثبت نیستند.
- اداره دارائی مکلف است ظرف پانزده روز پس از تسلیم اظهارنامه از طرف مؤدی گواهینامه متضمن رونوشت مصدق ریز ماترکی را کهدر اظهارنامه نوشته شده بمؤدی بدهد.
- دفاتر اسناد رسمی و ادارات ثبت اسناد و محاکم دادگستری و اوقاف و اداره سرپرستی صغار و محجورین و بانکها و سایر مؤسسات مجاز نخواهند بود به مفاد وصیتنامهای ترتیب اثر دهند مگر اینکه گواهینامه اداره دارائی مبنی بر اینکه وصیتنامه مزبور از طرف وصی یا وراث بهاداره دارائی تسلیم شده است ارائه شود.
– بانک ها و شرکت ها و مؤسسات و اشخاصیکه وجوه نقد یا سفته یا جواهر یا سهام و یا هر نوع مال دیگر از متوفی نزد خود دارند مجاز نخواهند بود آنرا بوراث تسلیم و یا بنام آنان ثبت نمایند مگر اینکه موافقتنامه اداره دارائی ارائه شود.
- اداره سرپرستی صغار و محجورین مکلف است اطلاعاتی که از طرف ممیز مالیاتی راجع به اموال و دیون و وصیتنامه متوفی و یا هرنوع توضیحی که در مورد او خواسته میشود در اختیار آنها بگذارد.
- در صورتیکه بموجب احکام دادگاهها بر اساس حقوق مالی متوفی مالی بورثه برسد مدیران دفتر دادگاهها مکلفند رونوشت حکم رابه اداره دارائی ارسال دارند تا در صورتیکه قبلا مالیات آن وصول نشده باشد اقدام بمطالبه مالیات گردد. همچنین در صورتیکه اسناد و مدارک تازهای مانند وصیت نامه و یا اسناد و اوراق مربوط به بدهی یا دارائی متوفی بدست آید که در محاسبه مالیات مؤثر و موجب تجدید نظر در آراء صادره باشد پرونده برای صدور رای مقتضی بکمیسیون صادرکننده رأی ارسال و طبق رأی کمیسیون اقدام خواهدشد.
- هرگاه وراث ظرف یکماه از تاریخ اخطار کتبی ممیز مالیاتی از ارائه اموال بمنظور ارزیابی خودداری نمایند ممیز مالیاتی نسبت به تعیین بهای اموال بطور علیالرأس اقدام خواهد کرد.
- هرگاه هر یک از مشمولین مالیات این فصل اظهارنامه تسلیم نکند و یا با تسلیم آن از ذکر قسمتی از اموال در اظهارنامه خودداری نماید مشمول جریمهای معادل 5% قیمت اموال اظهار نشده طبق تشخیص قطعی خواهد بود و در صورت تسلیم اظهارنامه خلاف واقع مشمول جریمهایمعادل دو و نیم درصد مابهالتفاوت بهای مندرج در اظهارنامه نامه با رقم مورد تشخیص دارائی که ملاک احتساب مالیات قطعی خواهد بود میگردد.
- جرائم مذکور نسبت بسهمالارث بهر یک از وراث تعلق میگیرد و در هر حال از یک برابر مالیات هر یک از آنها تجاوز نخواهد کرد و هریک از وراث که از پرداخت مالیات معاف شود نسبت بسهم خود از پرداخت جریمه نیز معاف خواهد بود.
- برای تأخیر در پرداخت مالیات موضوع این فصل زیان دیرکرد بمیزان (4/3) سه چهارم و یک درصد (75%%) در ماه از تاریخ سررسید و نسبت به مابهالاختلاف از تاریخ ابلاغ برگ تشخیص احتساب و وصول خواهد شد و مدت کمتر از 15 روز بحساب نمیآید و از پانزده روزببالا یکماه احتساب خواهد شد.
- در صورتیکه وارث با ارائه اسناد و مدارک بعذر عدم دسترسی بسهمالارث برای پرداخت مالیات تقاضای مهلت کند و ممیز مالیاتیعذر او را موجه تشخیص دهد با تأیید سر ممیز و موافقت ممیز کل مهلت متناسبی برای تأدیه مالیات به او داده خواهد شد و در اینصورت از پرداخت زیان دیرکرد در مهلت معاف میباشد.
- در صورتیکه بانک ها و شرکت ها و مؤسسات و اشخاصیکه مالی از متوفی نزد خود دارند از اجرای مواد 192 و 195 تخلف نمایند علاوه بر اینکه تا معادل ارزش مالی که نزد آنها بوده با وراث نسبت به پرداخت مالیات و جرائم به آنان مسئولیت تضامنی دارند مشمول جریمهای معادل پنج درصد قیمت مال خواهند بود.
- هرگاه مأمورینی که طبق این قانون وظیفهای بر عهده آنها گذاشته شده و وظایف خود را انجام ندهند بموجب حکم دادگاه اداری بهانفصال از خدمت که کمتر از یک سال نخواهد بود محکوم خواهند شد.
- در مواقعی که بدرخواست ممیز مالیاتی و تشخیص کمیسیون تشخیص مالیات بیم تفریط اموال منقول متوفی میرود ممیز مالیاتی میتواند بگرفتن ضامن یا تأمین عین مال طبق مقررات اجرای مالیاتها اقدام کند.
- در صورتیکه جزو ماترک متوفی کارخانهای باشد و ارزش سایر اموال متوفی تکافوی مالیات ارث متعلق بماترک را نکند پس ازوصول مالیات از محل سایر اموال نسبت بمازاد مالیات و همچنین در مواردیکه ماترک منحصر بکارخانه باشد وزارت دارائی مکلف است درصورت تقاضای وراث با تقسیط مالیات در مدت متناسبی موافقت نماید.
- از هر برگ چک که از طرف بانکها چاپ میشود در موقع چاپ 2 ریال حق تمبر اخذ میشود.
- از کلیه اسناد تجارتی قابل انتقال که در ایران صادر یا معامله و مورد استفاده قرار داده میشود (به استثنای اوراق مذکور در مواد 208 و209) و اسناد کاشف از حقوق مالکیت نسبت بمالالتجاره از قبیل بارنامه دریائی و هوائی و قبض تحویل مالالتجاره بحواله کرد و همچنین اوراق بیمه مالالتجاره 100 ریال و از بارنامه زمینی 40 ریال حق تمبر دریافت خواهد شد.
- از کلیه قراردادها و اسناد مشابه آنها که بین بانکها یا مؤسسات صرافی و مشتریان آنها مبادله یا از طرف مشتریان تعهد میشود و مربوطبه ودایع نقدی یا سهام یا هر نوع اوراق بهادار یا اسناد ذمهای یا انتقال طلب یا حواله یا التزامنامه است در صورتیکه در دفتر اسناد رسمی ثبت نشده معادل 50 ریال حق تمبر اخذ میشود.
- سهام شرکت سهامی و مختلط سهامی ایرانی خواه طبع و منتشر شده یا نشده باشد بر اساس ارزش اسمی سهام بقرار پنج در هزارمشمول حق تمبر خواهد بود و کسور صد ریال هم صد ریال محسوب میشود.
- حق تمبر سهام شرکتهای سهامی باید ظرف یکماه از تاریخ ثبت قانونی شرکت و در مورد افزایش سرمایه و سهام اضافی از تاریخ ثبت افزایش سرمایه در اداره ثبت شرکت ها از طریق ابطال تمبر پرداخته شود. افزایش سرمایه در مورد شرکتهائی که قبلا سرمایه خود را کاهش دادهاند تا میزانی که حق تمبر سهام آن پرداخت شده مشمول حق تمبر مجدد نخواهد بود و از مطالبه حق تمبر متعلق به افزایش سرمایه که قبل از تاریخ اجرای این اصلاحیه بعمل آمده است تا میزانی که حق تمبر آن پرداخت شده خودداری خواهد شد .
- سهام شرکتهای تعاونی و شرکت های پسانداز و وام مسکن از پرداخت حق تمبر معاف است.
- حق تمبر سهام شرکتهائیکه سرمایه آن صد درصد متعلق بدولت است از دو میلیون ریال تجاوز نخواهد کرد و مازاد آن بخشوده خواهد شد.معافیت حق تمبر شرکتهای آب منطقهای موضوع ماده 22 قانون آب و نحوه ملی شدن آن مصوب 27 تیر ماه 1347 ناظر بحق تمبر موضوع این فصل نیست و وزارت دارائی میتواند جریمه حق تمبرهای پرداخت نشده شرکت های مذکور مربوط به قبل از تاریخ تصویب این اصلاحیه را در صورتیکه تاسه ماه پرداخت گردد معاف کند.
- جریمه تخلف مشمولین موضوع این ماده یک برابر اصل مالیات متعلق خواهد بود.
- از اوراق مشروحه ذیل نسبت بمبلغ آنها معادل پنج در هزار حق تمبر اخذ میشود: برات - فتهطلب (سفته) و حواله نقدی و اوراققرضه غیر دولتی و نظایر آنها.
- حق تمبر مقرر در این ماده بابت کمتر از هزار ریال معادل حق تمبر هزار ریال خواهد بود.
- در صورتیکه اسناد مشمول حق تمبر موضوع مواد 206 و 207 و 208 و 209 در ایران صادر شده باشد صادرکنندگان باید تمبر مقرر رابروی آنها الصاق و ابطال نمایند و هرگاه اسناد مذکور در خارجه صادر شده باشد اولین شخصی که در ایران اسناد مزبور را متصرف میشود باید قبل ازهر نوع امضاء اعم از ظهرنویسی یا معامله قبولی یا پرداخت بترتیب فوق عمل نماید و در هر صورت کلیه مؤسسات یا اشخاصی که در ایران اسناد مذکور را معامله و دریافت یا تأدیه مینمایند متضامناً مسئول پرداخت حقوق مقرر خواهند بود.
- وزارت دارائی مجاز است سفته و برات و بارنامه و اوراق دیگر مشمول حق تمبر را چاپ و در دسترس متقاضیان بگذارد. وزارت دارائی میتواند در مواردیکه مقتضی بداند بجای الصاق و ابطال تمبر بدریافت حق تمبر در قبال صدور قبض مالیات اکتفا نماید.
- در صورت تخلف از مقررات این فصل علاوه بر اصل حق تمبر مقرر معادل دو برابر جریمه اخذ خواهد شد.
- از کلیه نقل و انتقالات قطعی املاک از قبیل اراضی داخل و خارج شهر - مستغلات - ساختمانها - املاک مزروعی و همچنین از انتقال حق واگذاری محل برای اولین بار از طرف مالک معادل دو درصد ارزش مورد معامله حق تمبر دریافت خواهد شد.
- نقل و انتقالات بلاعوض در صورتیکه انتقال گیرنده و یا انتقال دهنده دولت یا شهرداریها یا اشخاص حقوقی دولتی یا شهرداری که صد درصد سرمایه آنها متعلق بدولت یا شهرداری است یا اشخاص و مؤسسات موضوع بندهای 7 و 9 ماده 2 این قانون باشد و همچنین موارد مذکور در بند 4 ماده 183 از پرداخت حق تمبر موضوع این ماده معاف است.
- بنیاد پهلوی و مؤسساتی که تمام سرمایه آن متعلق به بنیاد نامبرده میباشد بطور کلی از پرداخت حق تمبر موضوع ماده فوق معافمیباشند. مفاد این تبصره از اول سال 2526 به بعد قابل اجرا است.
- در صورتیکه معاملات مذکور در ماده 212 در دفتر خانه اسناد رسمی انجام گردد صاحب دفتر مکلف است بمیزان مقرر در روی سند معامله تمبر الصاق و ابطال نماید.
- ارزش مورد معامله از نظر ابطال تمبر عبارتست از قیمت مذکور در سند مگر در مورد املاکی که برای آنها در اجرای تبصره ماده 23ارزش معاملاتی یا بموجب مقررات قبلی قیمت منطقهای سابق تعیین شده است که در اینصورت در مورد اول ارزش معاملاتی و در مورد دوم قیمت منطقهای سابق مناط اعتبار است.ولی هر گاه قیمت مذکور در سند بیشتر باشد قیمت مزبور مناط اعتبار است.
- در مورد انتقال حق واگذاری محل چنانچه بموجب تشخیص قطعی معلوم شود که از مأخذ کمتری تمبر باطل شده است مابهالتفاوت قابل مطالبه و وصول است.
- کلیه اراضی بایر واقع در محدوده شهر تهران و شهرهائی که بموجب تصویبنامه دولت تعیین و اعلام میشود بشرح زیر مشمول مالیات سالیانه در هر یک از شهرهای مشمول مالیات بطور جداگانه است:
1 - یک یا چند قطعه زمین که ارزش آن دو میلیون ریال و متعلق بیک نفر باشد تا یک میلیون ریال معاف از پرداخت مالیات و مازاد از یک میلیون ریال تا دو میلیون ریال به نرخ یک درصد.
2 - یک یا چند قطعه زمین که ارزش آن تا پنج میلیون ریال باشد مازاد بر دو میلیون ریال بنرخ دو درصد.
3 - یک یا چند قطعه زمین که ارزش آن تا ده میلیون ریال است نسبت بمازاد بر پنجمیلیون ریال بنرخ سه درصد.
4 - یک یا چند قطعه که ارزش آن بیش از ده میلیون ریال باشد نسبت بمازاد ده میلیون ریال بنرخ چهار درصد.
پنجاه درصد اصل مالیات بلافاصله پس از وصول به شهرداری محل پرداخت خواهد شد.
ارزش اراضی بر اساس ارزش معاملاتی موضوع تبصره ماده 23 و در صورتیکه ارزش معاملاتی اعلام نشده باشد بر اساس قیمت منطقهای و درصورتیکه قیمت منطقهای تعیین نشده باشد بر اساس ارزش روز محاسبه خواهد شد.
- زمینهای بایر متعلق بدولت و شهرداریها و مؤسسات وابسته بدولت و شهرداریها و مؤسسات خیریه و عامالمنفعه و سفارتخانهها ازپرداخت مالیات معاف است. اراضی بایرﻯ که بعلت دخول در طرحهاﻯ عمرانی و نوسازﻯ شهردارﻯ یا مؤسسات دولتی یا وابسته بدولت مالکین آنها طبق گواهی سازمان هاﻯ مزبور ممنوع از ایجاد مستحدثات شده یا میشوند مادامیکه ممنوعیت باقی است مشمول مالیات بر اراضی بایر نخواهند بود این حکم شامل اراضی بایرﻯ که بعلت دعواﻯ مالکیت از طرف اوقاف یا دولت یا شهردارﻯ یا مؤسسات وابسته مالکین آنها بموجب گواهی مراجع صلاحیتدار مربوط ممنوعالمداخله شدهاند نیز خواهد بود .
- تعیین حدود شهر بعهده انجمن شهر و در غیاب انجمن شهر بعهده وزارت کشور است.
- منظور از اراضی بایر مذکور در این ماده زمینهائی است که ظرف مدت دو سال از تاریخ اجرای این قانون مستحدثاتی متناسب در آنایجاد نشود و یا تبدیل بباغ نگردد.مبدأ دو سال مذکور نسبت باراضی که بعداً بموجب مصوب انجمن شهر داخل محدوده خدمات شهری اعلام میشود تاریخ مزبور خواهد بود . مالک ملک مسئول پرداخت مالیات متعلق بموجب این ماده نسبت بسال هاﻯ قبل میباشد .
- آئیننامه اجرائی این ماده و همچنین تشخیص تناسب مستحدثات از طرف وزارت دارائی تهیه و بعد از تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی بموقع اجراء گذاشته خواهد شد.
- از تاریخ تصویب این اصلاحیه در مورد اراضی بایرﻯ که تبدیل بباغ شده یا بشوند مالکین آنها مکلفند در تیر ماه هر سال اظهارنامه طبقنمونهاﻯ که از طرف وزارت دارائی تهیه میشود تسلیم نمایند و در صورت عدم تسلیم اظهارنامه در موعد مقرر در آنسال مشمول جریمهای معادل بیست درصد مالیاتی که با فرض بایر بودن زمین بآن تعلق میگرفت خواهند بود. ضوابط و شرایط باغ بودن و نحوه رسیدگی باظهارنامهها و سایر مقررات مربوط باین تبصره با جلب نظر وزارت کشاورزﻯ و منابع طبیعی از طرفوزارت دارائی تنظیم و پس از تصویب هیأت وزیران بموقع اجرا گذارده خواهد شد .
- تشخیص درآمد مشمول مالیات و تعیین مالیات موضوع این قانون بعهده مراجع تشخیص مالیات است که طبق مقررات این قانون صلاحیت رسیدگی و تشخیص را خواهند داشت.
- رسیدگی بدرآمد مشمول مالیات و تعیین مالیات متعلق در دو مرحله صورت میگیرد که عبارتست از:
مرحله اول - رسیدگی اداری بوسیله مأموران تشخیص.
مرحله دوم - رسیدگی به اختلاف بوسیله مراجع حل اختلاف.
- مأموران تشخیص به 4 درجه بشرح زیر تقسیم میشوند:
1 - کمک ممیز.
2 - ممیز مالیاتی.
3 - سر ممیز.
4 - ممیز کل.
- مراجع حل اختلاف عبارت خواهد بود از:
1 - کمیسیون تشخیص مالیاتی.
2 - شورای عالی مالیاتی.
- وظایف و مسئولیت مأموران تشخیص منحصراً در حوزه مالیاتی است که در آن حوزه بخدمت منصوب شدهاند (حوزﮤ مالیاتی ازطرف وزارت دارائی تعیین خواهد شد).
- وزارت دارائی میتواند در مواردﻯ که مقتضی تشخیص دهد برای رسیدگی و تشخیص درآمد مشمول مالیات تمام یا قسمتی از هر یک ازمنابع مالیاتی حوزه یا حوزههاﻯ خاصی با تعداد کافی کمک ممیز و ممیز و سرممیز و ممیز کل تشکیل دهد . همچنین در مواردی که محل فعالیت عمده شرکت با مراکز امور اداری آن متفاوت است رسیدگی به پرونده مالیاتی شرکت را بحوزه مالیاتی محلفعالیت عمده شرکت احاله نماید .
- بنا بر اقتضاء کار تحت نظر هر ممیز مالیاتی یک یا چند نفر کمک ممیز قرار خواهد گرفت کمک ممیز تحت نظر ممیز مالیاتی و بر طبق تعلیمات او وظایف محوله را بموقع اجرا خواهد گذاشت و از جهت تشخیص درآمد و مالیات مسئول اقدامات خود در حدود قانون و وظائف محوله میباشند.
مسئولیت کمک ممیزین رافع مسئولیت قانونی ممیزین مالیاتی نخواهد بود.
- برای یک یا چند حوزه مالیاتی یک سر ممیز تعیین میشود که علاوه بر اجرای وظائفی که اختصاصاً بموجب این قانون بر عهده دارد نسبت به کار ممیزین مالیاتی نظارت خواهد نمود.
- برای هر چند حوزه سر ممیزی یک ممیز کل تعیین میشود که علاوه بر اجرای وظایفی که اختصاصاً بموجب این قانون بر عهده اوست بطرز کار کلیه مأموران تشخیص حوزه خود نظارت خواهد نمود و مسئول حسن اجرای قانون مالیاتی در حوزههای مربوط خواهد بود.
- وزارت دارائی میتواند عندالاقتضاء وظایف اختصاصی و عمومی ممیز کل را در بعضی از حوزهها موقتاً بعهده سر ممیز قرار دهد.
- آئیننامه طرز انتخاب و امتحان و ارتقاء و همچنین شرایط استخدام مأموران تشخیص با رعایت مقررات استخدام کشوری و سایرمقرراتی که برای ترتیب و تشریفات رسیدگی مأموران تشخیص و مراجع حل اختلاف مالیاتی و هیئت عالی انتظامی لازم باشد از طرف وزارت دارائی تنظیم و بعنوان آئیننامه سازمان تشخیص بموقع اجراء گذارده خواهد شد.
- ممیزین مالیاتی طبق مقررات این قانون به اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان تسلیمی مؤدی رسیدگی و آن را قبول یا رد خواهد نمود.
- عدم تسلیم اظهارنامه از طرف مؤدی در موعد مقرر قانونی مانع رسیدگی بترازنامه او که در موعد قانونی تسلیم داشته نخواهد بود.
- وزارت دارائی میتواند در نیمه اول مرداد ماه هر سال در نقاطی که مقتضی بداند با وضع ضوابطی از جمله نوع یا حجم فعالیت یا سابقهمالیاتی یا نوع درآمد یا میزان سرمایه که بتأیید وزیر دارائی رسیده باشد فقط تعدادﻯ از اظهارنامههاﻯ مالیاتی را رسیدگی نماید و رسیدگی به تماماظهارنامهها الزامی نیست .
- قبولی ممیزین مالیاتی در حدود فعالیتهای مندرج در اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان مؤثر است و در مواردیکه تمام یا قسمتی از فعالیتهای مؤدی کتمان شده باشد ممیزین مالیاتی موظف بتشخیص درآمد و مطالبه متعلق به آن خواهند بود.
- در مواردی که اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدی مورد قبول واقع نشود و یا اساساً مؤدی اوراق مزبور را در موعد مقررقانونی تسلیم نکرده باشد ممیزین درآمد مشمول مالیات مؤدی را طبق مقررات این قانون علیالرأاس تشخیص خواهند داد.
- ممیزین مالیاتی میتوانند رسیدگی بترازنامه و حساب سود و زیان مؤدی را با اطلاع سر ممیز و پس از جلب موافقت ممیز کل بحسابداران رسمی ارجاع نمایند.
- ممیزین مالیاتی میتوانند برای رسیدگی به اظهارنامه یا تشخیص هر گونه درآمد مؤدی بکلیه دفاتر و اسناد و مدارک مربوط مراجعه ورسیدگی نمایند و مؤدی مالیات مکلف به ارائه و تسلیم آن میباشد وگرنه بعداً بنفع او در امور مالیاتی آنسال قابل استناد نخواهد بود مگر آن که قبلاز تشخیص قطعی درآمد معلوم شود که ارائه آن در مراحل قبلی بعللی خارج از حدود اختیار مؤدی میسر نبوده است. حکم این ماده مانع آن نخواهد بود که مراجع حل اختلاف براﻯ تشخیص درآمد واقعی مؤدﻯ باستناد و مدارک ارائه شده از طرف مؤدﻯ استناد نمایند .
- در مواردیکه مدارک و اسنادی حاکی از تحصیل درآمد مؤدی نزد اشخاص ثالث باستثنای اشخاص مذکور در ماده 230 موجود باشد اشخاص ثالث مکلفند با مراجعه و مطالبه مأموران تشخیص دفاتر و همچنین اصل یا رونوشت اسناد مربوط و هر گونه اطلاعات مربوط بدر آمد مؤدی یا مشخصات او را ارائه دهند وگرنه در صورتیکه در اثراستنکاف آنها زیانی متوجه دولت شود بجبران زیان وارد بدولت محکوم خواهند شد. مرجع ثبوت زیان بر اثر استنکاف و صدور حکم طبق مفاد این ماده مراجع صالحه قضائی است. در مورد بانکها وزارت دارائی اسناد و اطلاعات مربوط بدرآمد مودی را از طریق دادستان کل کشور مطالبه خواهد نمود .
- در مواردیکه مأموران تشخیص کتباً از وزارتخانهها و شهرداریها و شرکتها و مؤسساتیکه با سرمایه دولت اداره میشوند اطلاعات واسناد لازم را در زمینه فعالیت و معاملات و درآمد مؤدی بخواهند ادارات و مؤسسات مزبور مکلفند رونوشت گواهی شده اسناد مربوط و هر گونه اطلاعات لازم را در اختیار آنان بگذارند مگر اینکه مسئول امر ابراز آن را مخالف مصالح مملکت اعلام نماید که در اینصورت با موافقت وزیر مسئول و تأیید وزیر دارائی از ابراز آن خودداری میشود و در غیر اینصورت مسئول امر از خدمت منفصل خواهد شد ولی در مورد اسناد و اطلاعاتیکه نزدمقامات قضائی است و مقامات مزبور ارائه آنرا مخالف مصلحت بدانند ارائه آن منوط بموافقت دادستان کل خواهد بود.
- مأموران تشخیص و سایر مراجع مالیاتی باید اطلاعاتی را که ضمن رسیدگی به امور مالیاتی مؤدی بدست میآورند محرمانه تلقی و ازافشای آن جز در امر تشخیص درآمد و مالیات خودداری نمایند و در صورت افشاء مورد مشمول ماده 138 قانون کیفر عمومی خواهد بود.
- در صورتیکه مأموران تشخیص مالیات ضمن رسیدگی های خود بتخلفات مالیاتی مؤدی موضوع ماده 145 برخورد نمودند مکلفند مراتب را برای تعقیب بدادستان انتظامی مالیاتی گزارش دهند.
- ممیزین مالیاتی مکلفند نسبت بمؤدیانیکه بدهی مالیاتی قطعی خود را پرداخت نمودهاند منتهی ظرف 5 روز از تاریخ تقاضای مؤدی مفاصاً حساب مالیاتی تهیه و برای امضای سر ممیز ارسال کنند سر ممیز مالیاتی مکلف است مفاصا حسابهای ارسالی از طرف ممیز مالیاتی را ظرف 3روز امضاء نموده و بمؤدی آن تسلیم کند.
- در مواردیکه اظهارنامه یا ترازنامه مورد قبول ممیز مالیاتی واقع شود ممیز آنرا با نظر خود برای رسیدگی و اظهار نظر نزد سر ممیز ارسال میدارد .
سر ممیز در صورت قبول اظهارنامه یا ترازنامه نظر ممیز را تأیید وگرنه نسبت بمیزان درآمد مؤدی پس از رسیدگی اظهار نظر میکند وپرونده را نزد ممیز برمیگرداند در صورت اخیر ممیز بر اساس نظر سر ممیز برگ تشخیص را تهیه و برای امضاء و صدور نزد سر ممیز ارسال خواهد داشت مگر اینکه نظر سر ممیز را قبول کند که در اینصورت برگ تشخیص را بمسئولیت خود امضاء و صادر خواهد کرد.
- در موارد تشخیص علیالرأس ممیز مالیاتی برگ تشخیص مالیات را بر اساس اطلاعات مکتسبه تنظیم و شخصاً امضاء خواهد نمود مگرآنکه ترتیب دیگری در این قانون مقرر شده باشد که در این صورت بترتیب مقرر رفتار خواهد شد.
- در مواردﻯ که درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی و مشمولین ماده 59 علیالرأس تشخیص میشود و همچنین در مورد مالیات ارث ممیزمالیاتی برگ تشخیص را تنظیم و پس از تأیید سرممیز امضاء خواهد نمود و در صورت وجود اختلاف نظر بین ممیز و سرممیز بر اساس نظر سرممیزمالیاتی برگ تشخیص وسیله ممیز مالیاتی تنظیم و با امضاﻯ سرممیز صادر خواهد شد .
- برگ تشخیص مالیات باید بر اساس مأخذ صحیح و متکی به دلائل و اطلاعات کافی باشد و بنحوی تنظیم گردد که کلیه فعالیتهای مربوط و درآمدهای حاصل از آن بطور صریح در آن قید و برای مؤدی روشن باشد امضاکنندگان برگ تشخیص مالیات باید نام کامل و سمت خود را دربرگ تشخیص قید کنند و مسئول مندرجات برگ تشخیص و نظریه خود از هر جهت خواهند بود.
- هرگاه ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدیان که در مهلت قانونی تسلیم شده است بتقاضای ممیز مالیاتی یا مراجعﮤ مستقیم مؤدی مورد رسیدگی و تصدیق حسابدار رسمی واقع شده باشد نسبت به نتیجه رسیدگی حسابدار رسمی طبق مقررات مواد 279 و 280 رفتار خواهد شد.
- در مواردیکه برگ تشخیص مالیات صادر و بمؤدی ابلاغ میشود مؤدی میتوانند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ برای رفع اختلاف خود با ممیز یا سر ممیز شخصاً یا بوسیله وکیل تامالاختیار خود بممیز کل مراجعه و با ارائه اسناد و مدارک تقاضای رسیدگی مجدد نماید ممیز کل بموضوع رسیدگی و در صورتیکه دلائل و مدارک ابراز شده را برای رد مندرجات برگ تشخیص کافی دانست آن را رد و مراتب را ظهر برگ تشخیص درج و امضاء میکند و در صورتیکه مدارک ابرازی را مؤثر در تعدیل مالیات تشخیص داد و نظر او مورد قبول مؤدی قرار گرفت در این صورت مراتب ظهر برگ تشخیص منعکس میگردد و به امضای ممیز کل و مؤدی میرسد.
- ممیز کل در صورتیکه بشرح این ماده برگ تشخیص را رد یا آنرا بیش از بیست درصد تعدیل کند مکلف است رونوشت برگ تشخیص و همچنین نظریه خود را براﻯ رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال دارد تا در صورت احراز تخلف اقدام به تعقیب نماید .
- در صورتیکه مؤدی ظرف ده روز مذکور اختلاف موجود بین خود و ممیز یا سر ممیز را بشرح ماده فوق با ممیز کل رفع نماید یاقبولی خود را نسبت به برگ تشخیص کتباً اعلام کند یا مالیات مورد مطالبه را بمأخذ برگ تشخیص پرداخت یا ترتیب پرداخت آنرا با دارائی بدهد پرونده امر از لحاظ میزان درآمد مشمول مالیات مختوم تلقی میگردد و در این صورت از هفتاد و پنج درصد جریمه مقرره معاف خواهد بود و در غیراینصورت مؤدی در حکم معترض به برگ تشخیص مالیات شناخته میگردد و پرونده امر برای رسیدگی ظرف 10 روز به کمیسیون تشخیص ارجاعمیشود.
- در موقع طرح پرونده در کمیسیون تشخیص ممیز یا سر ممیزی که برگ تشخیص را امضاء نموده است باید در جلسات مقرر کمیسیون شرکت کند و برای توجیه مندرجات برگ تشخیص و نظریات خود دلائل کافی اقامه کند و توضیحات لازم را بدهد.
- در هر مورد که مطابق مقررات این قانون میزان درآمد قطعی گردید ممیز مالیاتی برگ مالیات قطعی بنام مؤدی در پنج نسخه تنظیم میکند که یک نسخه آنرا باید بمرکز سجل مالیاتی و یک نسخه برای محاسبه جمع درآمد و مالیات مؤدی نزد ممیز مالیاتی محل سکونت مؤدی ارسال دارد.
- در هر مورد که بعلت اشتباه در محاسبه مالیات اضافی دریافت شده و همچنین در مواردیکه مالیاتی طبق مقررات این قانون قابل استرداد میباشد ممیز موظف است گزارشی با ذکر مورد و جهات قانونی و تعیین رقم قطعی مالیات و مالیات پرداختی و مبلغ اضافه دریافتی بانضمام سوابق مربوط بسر ممیز تسلیم دارد سر ممیز نیز پس از رسیدگی در صورتیکه مراتب را تأیید نمود آنرا نزد ممیز کل ارسال میدارد.
ممیز کل پس از رسیدگی در صورت تأیید برگ استرداد مالیات اضافی صادر و یک نسخه آنرا تسلیم مؤدی میکند و نسخه دیگر آنرا باداره دارائی مربوط میفرستد و اداره دارائی مکلف است وجه آنرا از محل وصولی جاری ظرف یکماه بمؤدی پرداخت کند و یک نسخه از رسید وجه را برای ممیزارسال دارد.
- در صورتیکه درخواست استرداد از طرف مؤدی بعمل آمده باشد و مأموران تشخیص آنرا وارد ندانند مؤدی میتواند ظرف 30 روزاز تاریخ اعلام نظر مأموران تشخیص از کمیسیون تشخیص مالیاتی درخواست رسیدگی کند رأی کمیسیون تشخیص مالیاتی در اینمورد قطعی و غیرقابل تجدید نظر است و در صورت صدور رأی به استرداد مالیات اضافی ممیز کل طبق جزء اخیر ماده 242 ملزم باجرای آن خواهد بود.
- مرجع رسیدگی بکلیه اختلافات مالیاتی جز در مواردیکه ضمن مقررات این قانون مراجع دیگری پیشبینی شده کمیسیون تشخیص مالیات است هر کمیسیون تشخیص مالیات از (3) نفر بشرح زیر تشکیل خواهد شد:
1- یکنفر نماینده وزارت دارائی.
2 - یکنفر قاضی در تهران بانتخاب وزارت دادگستری و در شهرستانها به انتخاب رئیس دادگستری یا دادگاه محل.
3- ننماینده نظام پزشکی در مورد درآمد مربوط به امور پزشکی نماینده کانون وکلا در مورد درآمد حاصل از وکالت و مشاوره حقوقی نمایندهسندیکاهای مهندسین مربوط در مورد امور ساختمانی و تأسیسات یا مهندسی مشاور و دفاتر فنی - نمایند اطاق اصناف در مورد اصناف - نماینده کانون سردفتران در مورد صاحبان دفاتر اسناد رسمی نماینده انجمن شهر در مورد بند ت ماده 38 - نماینده اطاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران برای انواعدرآمدهای دیگر و در نقاطی که مراجع مزبور تشکیل نشده است یکی از معتمدین محل که به امور مالیاتی رشته مخصوص بهر نوع فعالیت بصیر ومطلع باشد به انتخاب انجمن شهر و در غیاب انجمن شهر به انتخاب فرماندار.
- در مورد این ماده در صورتیکه از صاحبان یک شغل سندیکاهای متعدد تشکیل شده باشد نماینده منتخب کلیه سندیکاها در کمیسیون شرکت خواهند نمود و در صورتیکه عضو کمیسیون موضوع بند (3) این ماده معرفی نشود و یا با اطلاع از تشکیل جلسه کمیسیون غیبت نماید کمیسیون با حضور دو عضو دیگر بپرونده رسیدگی و رأی صادر خواهد کرد. در صورت اختلاف رأی بین دو عضو نامبرده پرونده بکمیسیون دیگری ارجاع میشود .
- وزارت دارائی میتواند رسیدگی به پرونده مالیاتی را به کمیسیون تشخیص شهرستانی که محل فعالیت عمده مودﻯ در آنجا میباشد ارجاعنماید .
- نمایندگان وزارت دارائی عضو کمیسیون از بین مأموران تشخیص که حداقل دارای چهار سال سابقه خدمت در شغل ممیزی کل باشند انتخاب میگردند.
- مادام که برای عضویت کمیسیون کارمند واجد شرایط مطابق مقررات این قانون وجود نداشته باشد از بین کارمندان وزارت دارائی که لااقل دارای ده سال سابقه خدمت در وزارت دارائی باشند انتخاب خواهند شد.
- اوقات رسیدگی کمیسیون تشخیص مالیات در مورد هر پرونده باید بمأمور تشخیص مربوط و مؤدی ابلاغ گردد. فاصله تاریخ ابلاغ وروز تشکیل جلسه رسیدگی کمیسیون در هیچ مورد نباید کمتر از ده روز باشد.
- عدم حضور مأمور تشخیص مربوط یا مؤدی و یا نماینده او در جلسه مانع رسیدگی کمیسیون و صدور رأی نخواهد بود.
- در صورتیکه کمیسیون صادرکننده رأی در محاسبه اشتباهی کرده باشد مکلف است با درخواست مؤدی یا مأمور تشخیص مالیاتی مربوط بموضوع رسیدگی و رأی را اصلاح کند.
- آراء صادره از کمیسیون تشخیص جز در مواردیکه بموجب مقررات این قانون قطعی شناخته شده است بشرح زیر قابل تجدید رسیدگی است:
الف - در صورتیکه ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ از طرف مؤدی به آن اعتراض شده باشد.
ب - در صورتیکه درآمد مورد رأی با مبلغ مذکور در برگ تشخیص مالیات بیست درصد یا بیشتر اختلاف داشته باشد و ظرف ده روز از تاریخابلاغ رأی از طرف مأمور تشخیص مربوط اعتراض شده باشد.
- در صورتیکه پرونده فقط از لحاظ یکی از طرفین قابل تجدید رسیدگی باشد در مرحله تجدید رسیدگی فقط نسبت باختلاف همان طرف رسیدگی و رای صادر خواهد شد.
- آراء غیر قطعی کمیسیونهای تشخیص قابل تجدید رسیدگی در شعبه دیگر کمیسیون تشخیص مالیات خواهد بود که منحصراً مأمور حل اختلاف در مرحله تجدید رسیدگی است آراء صادره در مرحله تجدید رسیدگی قطعی ولازمالاجراء میباشد.
- در مواردی که طبق مقررات این قانون رأی کمیسیون مالیاتی در مرحله رسیدگی بدوی قطعی است در صورتیکه مؤدی قبل از صدوربرگ اجرائی اقدام بپرداخت مالیات نماید و یا ترتیب پرداخت آن را بدهد و در سایر موارد در صورتیکه مؤدی به رأی صادره در مرحله بدوی اعتراض نکند از شصت درصد جریمه متعلق معاف است.
- در صورتیکه مؤدی مالیات مورد رأی کمیسیون تشخیص را در مرحله تجدید رسیدگی که بر اثر اعتراض مؤدی صادر شده است قبل ازصدور برگ اجرائی پرداخت نماید یا ترتیب پرداخت آنرا بدهد از بیست و پنج درصد جریمه معاف است.
- در مواردیکه کمیسیون تشخیص را رد نماید یا اینکه تشخیص ممیز یا سر ممیز را با بیست درصد اختلاف یا بیشتر تغییر دهد باید نسخهای از رأی خود را بانضمام رونوشت برگ تشخیص برای رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال دارد تا در صورت احراز تخلف نسبت بتعقیب متخلف اقدام نماید.
- مؤدی یا مأمور تشخیص مربوط میتوانند ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ آراء قطعی کمیسیونهای تشخیص مالیاتی (در غیر از مواردیکه رأی بعلت عدم اعتراض از طرف مؤدی یا دارائی بمرحله قطعیت میرسد) به استناد عدم رعایت قوانین موضوعه و با اعلام دلایل کافی به شورایعالی مالیاتی شکایت کنند و نقض رأی و تجدید رسیدگی را بخواهند.
- شورایعالی مالیاتی مرکب خواهد بود از پنج نفر عضو اصلی و هشت نفر عضو علیالبدل که از بین کسانی که مدارج مقرر در ماده 217را بترتیب طی کرده و حداقل شش سال سابقه عضویت کمیسیونهای تشخیص مالیات را داشته باشند از طرف وزیر دارائی منصوب خواهند شد.
- رئیس شوراﻯ عالی مالیاتی از بین اعضاﻯ اصلی شورا از طرف وزیر دارائی انتخاب و بفرمان همایونی منصوب میشود .
- هر یک نفر از اعضای اصلی باتفاق دو نفر از اعضای علیالبدل شورایعالی مالیاتی تشکیل هیئتهائی بنام هیئت تحقیق میدهند که مأمور رسیدگی به شکایات مؤدیان یا مأموران تشخیص از آراء صادره از کمیسیونهای تشخیص میباشند.
شکایات واصله در صورتی قابل طرح در شورایعالی مالیاتی میباشد که به تشخیص اکثریت اعضای یکی از هیئتهای تحقیق دلایل و مدارک ارائه شدهضمن شکایت مربوط به عدم رعایت مقررات باشد.
- مادام که برای عضویت شورایعالی مالیاتی کارمند واجد شرایط مطابق مادة فوق وجود نداشته باشد، از بین کارمندان متعهد وزارت امور اقتصادی ودارائی که دارای تجربه کافی و حداقل 6 سال سابقة کار در امور مالیاتی باشند، بشرح فوق انتخاب و منصوب میشوند.
- دوره عضویت اعضاء شورایعالی مالیاتی سه سال از تاریخ انتصاب است و در اینمدت قابل تغییر نیستند مگر بتقاضای خودشان یا بموجب حکم قطعی دادگاه اختصاصی اداری موضوع ماده 269 یا بموجب حکم وزیر دارائی و پس از انقضاء این مدت انتصاب مجدد آنان بلامانع است.
- وظایف و اختیارات شورای عالی مالیاتی بشرح زیر است:
1 - رسیدگی به آراء قطعی کمیسیونهای مالیاتی که از لحاظ عدم مطابقت با قوانین و مقررات موضوعه مورد شکایت مؤدی یا ممیز کل واقع و طبق تشخیص اکثریت اعضای یکی از هیئتهای تحقیق قابل طرح باشد.
2 - اعلام نظر در زمینه اجرای قوانین و مقررات مالیاتی و تهیه آئیننامهها و بخشنامهها و مطالعه بمنظور پیشنهاد اصلاح و تغییر قوانین ومقررات مالیاتی بوزیر دارائی.
3 - اظهار نظر در مورد موضوعات و مسائل مالیاتی که وزیر دارائی حسب اقتضا برای مشورت و اظهار نظر بشورایعالی مالیاتی ارجاع مینماید.
- در صورتیکه از طرف مأموران تشخیص و یا مؤدی شکایتی در موعد مقرر از رأی کمیسیون تشخیص مالیات واصل شود که ضمن آن با اقامه دلایل و ارائه اسناد و مدارک ادعای نقض قوانین موضوعه شده باشد شورایعالی مالیاتی موظف است بدون اینکه وارد رسیدگی بماهیت امر گردد صرفاً از لحاظ رعایت تشریفات و رسیدگیهای قانونی و مطابقت مورد با قوانین و مقررات مربوط بموضوع رسیدگی نموده و مستنداً بجهات واسباب و دلایل قانونی رأی مقتضی بر نقض رأی کمیسیون و یا رد شکایت مزبور صادر نماید.
- شورایعالی مالیاتی با حضور پنج نفر تشکیل و آراء صادره به اکثریت مناط اعتبار است و نظر اقلیت باید در متن رأی منعکس شود.
- رأﻯ شورایعالی مالیاتی در مورد بند 3 ماده 257 براﻯ مأموران تشخیص لازمالاتباع است .
- در صورتیکه رأی مورد شکایت از طرف شورایعالی مالیاتی نقض گردد پرونده باید بشعبه دیگر کمیسیون تشخیص که منحصراً مأمور حل اختلاف در مرحله تجدید رسیدگی است ارجاع و موردرسیدگی مجدد قرار گیرد در صورتیکه در آن محل کمیسیون یک شعبه بیشتر نداشته باشد بکمیسیون تشخیص مرکز استان ارجاع میشود مرجع مزبور مجدداً بموضوع و اختلاف مالیاتی بر طبق مقررات فصل چهارم رسیدگی میکند و رأی مقتضی میدهد و رائی[رایی] که بدین ترتیب صادر میشود قطعی و لازمالاجرا است .
- در مورد آراء کمیسیونهای مالیاتی که در مهلت مقرر نسبت به آن شکایت نشده در صورتیکه بنظر شورایعالی مالیاتی طبق مفاد ماده258 قابل نقض باشد در این صورت شوری بمنظور حفظ قوانین و اتخاذ روش واحد بموضوع رسیدگی و رأی بلاارجاع صادر مینماید و این رأی شوری موجب تجدید رسیدگی نیست و تأثیری در میزان مالیات و رأی کمیسیون ندارد.
در اینصورت مؤدی میتواند بعنوان جبران خسارت به استناد رأی شورایعالی مالیاتی علیه مأموران تشخیص و اعضاء کمیسیون تشخیص مربوطدر محاکم دادگستری طرح دعوی نماید دعوی مزبور خارج از نوبت مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
- هرگاه شکایت از رأی کمیسیون تشخیص از طرف مؤدی بعمل آمده باشد و مؤدی بمیزان مالیات مورد رأی بدارائی وجه نقد یاتضمین بانکی بسپرد و یا وثیقه ملکی معرفی کند یا ضامن معتبر که اعتبار ضامن مورد قبول دارائی باشد بدهد رأی کمیسیون تا صدور رأی شورایعالی مالیاتی موقوفالاجرا میماند در غیر اینصورت عملیات اجرائی جز در مورد توقیف مؤدی قابل اجرا خواهد بود.
- در صورتی که رأی شورایعالی مالیاتی مبنی بر نقض رأی کمیسیون و تجدید رسیدگی باشد تأمین مزبور رد خواهد شد.
- در مواردیکه شورایعالی مالیاتی رأی کمیسیونهای مالیاتی را نقض مینماید موظف است یک نسخه از رأی خود را به انضمام یک نسخه از رأی کمیسیون براﻯ رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسالدارد تا در صورت احراز تخلف اقدام به تعقیب نماید .
- هیئت عالی انتظامی مالیاتی مرکب خواهد بود از سه نفر عضو اصلی و یکنفر عضو علیالبدل که از بین کارمندان عالیمقام وزارت دارائی که در امور مالیاتی بصیر و مطلع هستند از طرف وزیر دارائی به این سمت منصوب میشوند رئیس هیئتعالی انتظامی از بین اعضاﻯ اصلی هیئت از طرف وزیر دارائی انتخاب و بفرمان همایونی منصوب میشود.
- دوره عضویت اعضاء هیئت عالی انتظامی سه سال از تاریخ انتصاب است و در اینمدت قابل تغییر نیستند مگر بتقاضای خودشان یا بموجب حکم قطعی مرجع انتظامی مذکور در ماده 269 و پس از انقضاء اینمدت انتصاب مجدد آنان بلامانع است.
- وظایف و اختیارات هیئت عالی انتظامی بشرح زیر است:
الف - رسیدگی بتخلفات اداری کلیه مأموران تشخیص مالیاتی و نمایندگان وزارت دارائی در کمیسیونهای تشخیص مالیات و سایر مأمورینی که طبق این قانون مسئول وصول مالیات هستند بدرخواست دادستان انتظامی مالیاتی تعقیب و رسیدگی بپروندههای مطروحه در دادستانی و هیئتعالی انتظامی مالیاتی سابق بعهده مراجع موضوع این فصل خواهد بود.
ب - نفی صلاحیت شاغلین مقامات مذکور در ادامه خدمات مالیاتی بجهات اخلاقی و اعمال و رفتار منافی با حیثیت و شئون مأمورین مالیاتی وسوء شهرت و اهمال و مسامحه مکرر آنان در انجام وظایف خود بدرخواست دادستان انتظامی مالیاتی.
-دادستان انتظامی مالیاتی از طرف وزیر امور اقتصادی و دارائی از بین کسانی که مدارج مقرر در ماده 217قانون مالیاتهای مستقیم را به ترتیب طی کرده و حداقل دو سال سابقه خدمت در کمیسیونهای مالیاتی را داشته باشند و یا از بین کارمندان عالی مقام وزارت امور اقتصادی و دارائی که دارای 15 سال سابقه خدمت در وزارت امور اقتصادی و دارائی بوده و حداقل ده سال آنرا در امور مالیاتی کار کرده باشند انتخاب و باین سمت منصوب میشود.
- مادام که برای احراز سمت دادستانی انتظامی شخص واجد شرایط بر طبق این ماده وجود ندارد دادستان انتظامی مالیاتی از بین سه نفرکارمند عالیمقام وزارت دارائی که دارای 20 سال سابقه خدمت در وزارت دارائی بوده و شش سال آنرا در امور مالیاتی کار کرده باشند از طرف هیئتعالی انتظامی پیشنهاد میشود از طرف وزیر دارائی انتخاب و به این سمت منصوب میشود.
- وظائف دادستان انتظامی مالیاتی بشرح زیر است:
الف - رسیدگی و کشف تخلفات و تقصیرات اداری مأموران تشخیص مالیات و اعضاء کمیسیون تشخیص و سایر مأمورین که طبق این قانونمسئول وصول مالیات هستند و تعقیب آنها.
ب - تحقیق در جهات اخلاقی و اعمال و رفتار مأموران مذکور.
پ - اعلام نظر نسبت به ترفیع مقام مأموران تشخیص و نمایندگان دارائی عضو کمیسیونهای تشخیص مالیات.
ت - اقامه دعوی علیه مؤدیان و مأموران مالیاتی و حسابداران رسمی در مواردی که ضمن این قانون پیشبینی شده است.
- جهات ذیل موجب شروع رسیدگی و تحقیق خواهد بود:
الف - شکایت ذینفع راجع بعدم رعایت مقررات این قانون.
ب - گزارش رسیده از مراجع رسمی.
پ - مواردیکه موضوعی از طرف هیئت عالی انتظامی مالیاتی ارجاع شود.
ت - مشهودات و اطلاعات دادستان انتظامی مالیاتی.
- دادستان انتظامی مالیاتی موارد مذکور در ماده بالا را مورد رسیدگی قرار میدهد و حسب مورد پرونده را بایگانی یا قرار منع تعقیب صادر و یا ادعانامه تنظیم و یا هیئت عالی انتظامی مالیاتی تسلیم مینماید.
- مرجع رسیدگی بتخلف مأموران مذکور در بند الف ماده 263 مرکب است از دو نفر از اعضاء هیئت عالی انتظامی (غیر از رئیس هیئت)و یک نفر از اعضاء شورایعالی مالیاتی بنا بمعرفی رئیس شوری. مرجع مذکور بر طبق مقررات این قانون و قانون استخدام کشوری و سایر مقررات موضوعه نسبت بموضوع مرجوع رسیدگی و رأی بر برائت یا محکومیت صادر مینماید رأی مزبور ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ رأﻯ از طرف کارمند مورد تعقیب ودادستان انتظامی مالیاتی قابل تجدید نظر است . مرجع تجدید نظر مرکب خواهد بود از سه نفر عضو که عبارتند از رئیس هیئت عالی انتظامی مالیاتی - رئیس شورایعالی مالیاتی - یکی ازاعضاء هیئت عالی انتظامی به انتخاب رئیس هیئت عالی انتظامی - رأی مرجع تجدید نظر قطعی و لازمالاجراء است.
ـ هرگاه یک یا دو نفر از اعضاء هیأت عالیه انتظامی مالیاتی خواه در مرحله بدوی یا تجدید نظر سابقه صدور رأی یا هر نوع اظهار نظری داشته باشند وزیر امور اقتصادی و دارائی باید حسب مورد یک یا دو نفر دیگر را بجای آنها تعیین نماید.
- تخلفات انتظامی اعضاء شورایعالی مالیاتی و هیئت عالی انتظامی بدستور وزیر دارائی در دادگاه اختصاصی اداری مرکب از یکی ازمستشاران دیوان عالی کشور بمعرفی رئیس دیوان عالی کشور - یکی از رؤسای شعب دیوان محاسبات به انتخاب وزیر دارائی - یکی از کارمندانعالیمقام وزارت دارائی به انتخاب وزیر دارائی مورد رسیدگی قرار میگیرد که بر طبق قانون استخدام کشوری و سایر مقررات مربوط رسیدگی و رأی بربرائت یا محکومیت صادر خواهد نمود. رأی صادر ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ رأﻯ از طرف کارمند مورد تعقیب و دادستان مربوط قابل تجدید نظر است .
مرجع تجدید نظر مرکب خواهد بود از یکی از رؤسای شعب دیوانعالی کشور بمعرفی رئیس دیوانعالی کشور - رئیس کلی دیوان محاسبات – یکی از معاونین وزارت دارائی بانتخاب وزیر دارائی. رأی مرجع تجدید نظر قطعی و لازمالاجراء است.
- تعقیب و اقامه دعوی در مورد تخلفات اعضاء شورایعالی مالیاتی و هیئت عالی انتظامی وسیله یکی از کارمندان عالیمقام وزارت دارائی که در هر مورد موقتاً از طرف وزیر دارائی بعنوان دادستان انتخاب میشود صورت خواهد گرفت.
- در مواردیکه بموجب قوانین و مقررات مالیاتی بسبب معاملاتی که در دفتر اسناد رسمی انجام میشود تکالیفی بر عهده صاحباندفتر گذارده شده است تخلف آنان از انجام تکالیف مذکور بوسیله دادستان انتظامی مالیاتی تعقیب خواهد شد.
محاکمه و مجازات سر دفتر متخلف در مرجع صلاحیتدار مذکور در قانون دفتر اسناد رسمی بعمل خواهد آمد ولی دادستان انتظامی مالیاتی علاوه برتسلیم ادعانامه میتواند یکنفر از مأموران تشخیص تحت اختیار خود را برای ادای توضیحات لازم در مرجع مزبور مأمور کند.
- تخلف قضات اعضای کمیسیونهای تشخیص در انجام تکالیفی که بموجب قوانین و مقررات مالیاتی بعهدﮤ کمیسیونهای تشخیص گذارده شده است با اعلام دادستان انتظامی مالیاتی در دادسرای انتظامی قضات مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
- مجازات تخلف مأموران تشخیص و اعضاء کمیسیون تشخیص در موارد زیر عبارتست از:
1 - هرگاه بعد از تشخیص قطعی مالیات و غیر قابل اعتراض بودن آن معلوم شود که مأموران تشخیص و یا نمایندگان دارائی یا قضات عضوکمیسیون تشخیص بدون توجه باسناد و مدارک مؤدی و تحقیقات کافی درآمد مؤدی را بیش از دو برابر تشخیص دادهاند حداقل مجازات اداریمتخلف دو سال انفصال از خدمات دولتی خواهد بود.
2 - در مورد اجرای ماده 280 در صورتیکه بموجب رأﻯ قطعی کمیسیون تشخیص ادعای سر ممیز مالیاتی رد شود سر ممیز یا ممیز یا هر دوی آنان بمجازات اداری که حداقل آن یکسال انفصال از خدمت دولت میباشد محکوم خواهند شد .
3 - در مواردیکه مالیات مؤدیان بر اثر مسامحه و غفلت مأموران تشخیص یا اعضاء کمیسیون تشخیص مالیاتی مشمول مرور زمان یا غیر قابل وصول گردد جز در مورد اظهارنامههائی که در اجراﻯ تبصره 2 ماده 224 رسیدگی بآنالزامی نیست مقصر بموجب رأی هیئت عالی انتظامی از خدمات مالیاتی معاف و حسب مورد به مجازات متناسب مقرر در قانون استخدام کشوریمحکوم خواهد شد
ضمناً نسبت بزیان وارده بمیزانیکه شورایعالی مالیاتی تشخیص میدهد متخلف مسئولیت مدنی داشته و وسیله دادستان انتظامی مالیاتی دردادگاههای حقوقی دادگستری باین عنوان دعوای جبران ضرر و زیان اقامه خواهد شد و در صورت وجود سوء نیت متهم وسیله دادستان انتظامی مالیاتی مورد تعقیب جزائی قرار خواهد گرفت.
مأموران تشخیص که امر مالیاتی مختوم را مجدداً مورد اقدام قرار دهند بموجب حکم هیئت عالی انتظامی به انفصال از خدمات دولت از یک الی چهار سال محکوم میشوند و در مواردی که با دادن گزارش خلاف واقع در امر مالیاتی متعمداً وسائل تعقیب مؤدیانی را که بیتقصیرند فراهم سازند بموجب حکم دادگاههای دادگستری بحبس تأدیبی از ششماه تا دو سال محکوم میشوند دادگاهها خارج از نوبت باین جرائم رسیدگی خواهند نمود. این حکم شامل مأموران تشخیص نیز خواهد بود که در موارد مذکور در مواد 149 و 225 و 239 و بطورکلی بعد از صدور برگ تشخیص در هر مرحلهاﻯ که باشد بابت فعالیت دیگرمودﻯ اعم از اینکه از همان نوع باشد یا نوع دیگر بدون بدست آوردن مدرک مثبت یا در خارج از مهلت مرور زمان مالیاتی موضوع مواد 149 و 150 مطالبه مالیات نمایند .
- تشریفات رسیدگی بتخلفات و مجازات آنها جز در مواردی که مقررات خاصی برای آن در این قانون پیشبینی شده است مطابق نظامنامه محاکمات اداری خواهد بود.
- در کلیه موارد شمول مرور زمان نسبت بتعقیب تخلفات انتظامی مالیاتی سه سال از تاریخ وقوع تخلف خواهد بود.
- بمنظور تعیین و معرفی حسابداران رسمی و فراهم آوردن وسائل لازم براﻯ بالا بردن سطح معلومات حسابدارﻯ در کشور و تهیه زمینه مساعد براﻯ تدوین موازین فنی و اخلاقی حرفه حسابدارﻯ و نظارت در اجراﻯ موازین مزبور کانون حسابداران رسمی طبق مقررات این فصل تشکیلمیشود.
- کانون داراﻯ شورائی خواهد بود که از اعضاء زیر تشکیل میشود.
وزیر دارائی، خزانهدار کل کشور، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، رئیس هیئت مدیره کانون حسابداران رسمی و سه نفر حسابدار متخصصبا سابقه بتشخیص وزیر دارائی. ریاست شورا با وزیر دارائی خواهد بود. تا تاریخ تعیین رئیس هیئت مدیره کانون جلسات شورا بدون شرکت وﻯ تشکیل خواهد شد.
- اساسنامه کانون و شرایط و طرز انتخاب حسابدار رسمی و نحوه تشکیل و انجام وظایف شورا و تعرفه حقالزحمه حسابرسی و سایرخدمات مذکور در ماده 277 و آئیننامههاﻯ موضوع این فصل از طرف وزارت دارائی تنظیم و با تصویب شوراﻯ کانون بموقع اجرا گذارده خواهدشد .
- اعضاء کانون کسانی هستند که از طرف شورا بعنوان حسابدار رسمی انتخاب میشوند.
- رسیدگی بدفاتر و حساب سود و زیان و ترازنامه براﻯ تشخیص درآمد مشمول مالیات در صورتی باعضاء کانون یا بمؤسسات حسابرسی موضوع تبصره ماده 277 واگذار خواهد شد که واجد شرایط خاص مقرر در آئیننامه مربوط باشند. شرایط خاص و ترتیب رسیدگی و وظایف حسابداران رسمی در انجام امور مالیاتی و نحوه صدور و لغو کارت شناسائی و مدت و شرایط تمدید آن بموجب آئیننامهاﻯ خواهد بود که از طرف وزارت دارائی تهیه و پس از تصویب شوراﻯ کانون بموقع اجرا گذارده خواهد شد. حسابداران رسمی فعلی تا تعیین اولین دسته حسابداران رسمی از طرف شورا بوظایف خود طبق مقررات فعلی ادامه خواهند داد. حداکثر مدت اعتبار کارت شناسائی مذکور در قسمت اخیر دو سال بوده و قابل تجدید میباشد. واگذارﻯ حسابرسی امور مالیاتی بحسابداران غیرشاغل جز در موارد ضرورﻯ به تشخیص وزارت دارائی مجاز نیست.
- کارشناسان رسمی حسابدارﻯ دادگسترﻯ در تهران از بین اعضاء کانون با رعایت سایر مقررات مربوط بامور کارشناسی انتخاب خواهد شد و در صورتی که تعداد متقاضیان از اعضاء کانون تکافوﻯ احتیاجات وزارت دادگسترﻯ را نکند میتوان از حسابرسان آزاد استفاده نمود .
- شورای مذکور در ماده فوق در بهمن ماه هر سال تشکیل و از بین داوطلبان کسانی را که حائز شرایط برای احراز سمت حسابداری رسمی تشخیص میدهد انتخاب مینماید و فهرست منتخبین از طرف وزارت دارائی منتشر خواهد شد. تبصره - دو یا چند حسابدار شاغل میتوانند مستقلاً یا با شرکت یک یا چند حسابدار رسمی دیگر با رعایت شرایطی که در اساسنامه کانون پیشبینی خواهد شد مؤسسه حسابرسی تشکیل دهند. مدیر مسئول مؤسسه باید از بین حسابداران شاغل انتخاب شود و مسئول اقدامات و نظرات مؤسسه خواهد بود .
- اولین جلسه شوری منتهی ظرف سه ماه از تاریخ اجرای این قانون تشکیل میشود و نسبت به تصویب آئیننامه موضوع تبصره 2 اینماده و انتخاب حسابداران رسمی اقدام خواهد نمود.
- شرایط و طرز انتخاب و وظایف و ترتیب رسیدگی حسابداران رسمی و نحوه تشکیل و انجام وظایف شوری موضوع ماده 276 وحقالزحمه حسابرسی و سایر مقررات لازم بموجب آئیننامهایکه از طرف وزارت دارائی تنظیم و بتصویب شورای مذکور میرسد تعیین خواهدشد.
- وزارتخانهها و مؤسسات و شرکتهاﻯ دولتی و شهرداریها و مؤسسات وابسته به دولت و شهرداریها مجاز نیستند امور حسابرسی خود را بحسابداران غیر شاغل یا بموسسات حسابرسی که یک یا چند نفر از شرکاء آن حسابداران غیر شاغل باشند ارجاع نمایند یا امور حسابرسی خود را بحسابداران غیر ایرانی یا موسسات حسابرسی که یک یا چند نفر از شرکاء آن غیر ایرانی باشند ارجاع کنند مگر در موارد ضرورﻯ بتشخیص وزارت دارائی - حکم این ماده مانع ارجاع امور حسابرسی سازمانهاﻯ فوقالذکر به مؤسسات دولتی نخواهد بود.
- گزارش حسابدار رسمی باید طبق نمونه مخصوص حاوی نکات زیر تنظیم و بممیز مالیاتی تسلیم گردد:
الف - اظهار نظر نسبت بقانونی بودن دفاتر مؤدی طبق مقررات این قانون و کافی بودن دفاتر و اسناد و مدارکمؤدی برای امر حسابرسی و تعیین درآمد واقعی و انطباق ترازنامه و حساب و سود و زیان و اقلام مذکور در آنها با مندرجات دفاتر قانونی و اسناد مربوط و هم چنین بطور کلی رسیدگی و اظهار نظر نسبت بمندرجات دفاتر و اظهارنامههای سایر مؤدیانیکه دفاتر نگاهداری میکنند و ذکر اینکه تمام اطلاعات و توضیحات لازم که حسابرس خواسته است به او داده شده و تمام رسیدگیهائی را که طبق عرف حسابرسی لازم بوده انجام داده است و همچنین اظهار نظر راجع به اینکه ترازنامه و حساب سود و زیان و سایر صورتحسابها و دفاتر و اسناد منطبق با وضع واقعی میباشد.
ب - تعیین میزان درآمد مشمول مالیات مؤدی بر اساس قوانین و مقررات مالیاتی.
- ممیز مالیاتی گزارش حسابدار رسمی را در مورد بند الف بدون رسیدگی قبول و در مورد بند ب در صورتیکه ایرادی داشته باشد نظر خودرا با ذکر دلایل نسبت بگزارشی حسابدار رسمی اظهار و درآمد مشمول مالیات را طبق نظر خود تشخیص خواهد داد.
- هرگاه ممیز مالیاتی بگزارش حسابدار رسمی ایرادﻯ داشته باشد نظر خود را با ذکر دلائل بسرممیز گزارش خواهد داد و در صورتیکه مراتب مورد تأیید کتبی او قرار گیرد ممیز مالیاتی بر اساس مقررات این قانون و حسب مورد با رعایت تبصره 1 ماده 81 درآمد مشمول مالیات راتشخیص خواهد داد. در صورتیکه رد گزارش حسابدار رسمی در مورد بند الف ماده 279 باشد و بموجب رأﻯ قطعی کمیسیون تشخیص که با حضوریکی از حسابداران رسمی تشکیل میشود ادعاﻯ سرممیز و ممیز مالیاتی قبول نشود دادستان انتظامی مالیاتی مکلف است اقدام به تعقیب نامبردگان درهیئت عالی انتظامی نماید و در غیر اینصورت حسابدار رسمی بامؤدﻯ متضامناً مسئول پرداخت مابهالتفاوت مالیات و جرائم بوده و نسبت بلغو کارت شناسائی حسابدار رسمی بر اساس مقررات آئیننامه موضوع تبصره یک ماده 276 اقدام و مراتب براﻯ تعقیب نامبرده بکانون حسابداران رسمی اعلام خواهد شد. عدم حضور حسابدار رسمی در جلسه کمیسیون تشخیص در صورتیکه قبلاً دعوت شده باشد مانع رسیدگی و صدور رأﻯ نخواهد بود .
- اعضاء کانون از نظر تخلفات و مجازاتها و نحوه رسیدگی بتخلفات آنان باستثناء تخلفات انتظامی که در اساسنامه کانون پیشبینی خواهدشد تابع مقررات مربوط بکارشناسان رسمی خواهند بود .
- حکم قسمت اول تبصره ماده 279 شامل گزارش حسابداران رسمی در مورد رسیدگی بحساب مالیاتی مؤدیانیکه در سرمایه یا منافعآنان شریک یا سهیم بوده یا معاملات بازرگانی با آنان دارند یا در اداره مؤسسه مربوط دخالت دارند نمیباشد و مؤدیان مالیاتی حق ندارند برای تصفیه حساب مالیاتی خود استناد بگزارش حسابداران رسمی در موارد مذکور در این ماده کنند و هر زمان کشف شود که بر خلاف این ماده عمل شده مابهالتفاوت مالیات به اضافه جریمهای معادل بیست درصد مابهالتفاوت مزبور که در هر صورت از ده هزار ریال کمتر نخواهد بود از مؤدی وصولخواهد شد.
- هرگاه مؤدی مالیات قطعی شده خود را ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ برگ قطعی پرداخت ننماید ادارﮤ دارائی بموجب برگ اجرائی به اوابلاغ میکند که ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ کلیه بدهی خود را بپردازد یا ترتیب پرداخت آن را با[به] دارائی بدهد.
- در برگ اجرائی باید نوع و مبلغ مالیات - مدارک تشخیص قطعی بدهی - سال مالیاتی - مبلغ پرداخت شده - جریمه ذکر شود.
- آن قسمت از مالیات که مورد قبول مؤدﻯ است از قبیل مبلغ مذکور در اظهارنامه یا ترازنامه یا در آراء غیر قطعی کمیسیونهاﻯ مالیاتی که درموعد مقرر از طرف مؤدﻯ بآن اعتراض نشده است بعنوان مالیات قطعی تلقی میشود و از طریق عملیات اجرائی قابل وصول است .
- هرگاه مؤدی پس از ابلاغ برگ اجرائی در موعد مقرر مورد مطالبه را کلا پرداخت نکند یا ترتیب پرداخت آن را با[به] دارائی ندهد به اندازهبدهی مؤدی اعم از اصل و جرائم و خسارات متعلق باضافه ده درصد بدهی از اموال منقول و یا غیرمنقول و مطالبات مؤدی بازداشت خواهد شد صدور دستور توقیف و دستور اجرای آن بعهده اجرائیات دارائی میباشد.
- بازداشت اموال زیر ممنوع است:
1 - دو سوم حقوق حقوقبگیران و سه چهارم حقوق بازنشستگی و وظیفه.
2 - لباس و اشیاء و لوازمی که برای رفع حوائج ضروری مؤدی و افراد تحت تکفل او لازمست و همچنین آذوقه موجود و نفقه اشخاص واجبالنفقه مؤدی.
3 - ابزار و آلات کشاورزی و صنعتی و وسائل کسب که برای تأمین حداقل معیشت مؤدی لازمست.
- هرگاه ارزش مالی که برای بازداشت در نظر گرفته میشود زائد بر میزان بدهی مالیاتی مؤدی بوده و قابل تفکیک نباشد تمام مال بازداشت و فروخته خواهد شد و مازاد مسترد میشود مگر اینکه مؤدی اموال بلامعارض دیگری معادل میزان فوق معرفی نماید.
- هرگاه مؤدی یکی از زوجین باشد که در یک خانه زندگی مینمایند از اثاثالبیت آنچه عادتاً مورد استفاده زنانه است متعلق بزن و بقیه متعلق بشوهر شناخته میشود مگر آنکه خلاف ترتیب فوق معلوم شود
- ارزیابی اموال مورد بازداشت[به] وسیله ارزیاب دارائی بعمل خواهد آمد ولی مؤدی میتواند با تودیع حقالزحمه ارزیابی طبق مقرراتمربوط به دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری تقاضا کند که ارزیابی اموال[به] وسیله ارزیاب رسمی بعمل آید.
- کلیه اقدامات لازم مربوط به آگهی حراج و مزایده و فروش اموال مورد بازداشت اعم از منقول و غیرمنقول بعهده مسئول اجرائیات دارائی میباشد در مورد فروش اموال غیرمنقول در صورتیکه پس از انجام تشریفات مقرر و تعیین خریدار مالک برای امضاء سند انتقال حاضر نشودمسئول اجرائیات دارائی باستناد مدارک مربوط از ادارﮤ ثبت محل تقاضای انتقال ملک را بنام خریدار خواهد کرد و اداره ثبت اسناد و املاک مکلف باجرای آن است.
- در مورد اموال غیرمنقول بازداشت شده در صورتیکه پس از دو نوبت آگهی (که نوبت دوم بدون حداقل قیمت آگهی خواهد شد)خریداری برای آن پیدا نشد وزارت دارائی میتواند مطابق ارزیابی کارشناس رسمی و حداکثر بقیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی (در مورداملاکی که قیمت منطقهای سابق یا ارزش معاملاتی دارد) معادل کل بدهی مؤدی از مال مورد بازداشت تملک و بهای آنرا بحساب بدهی منظورنماید
- در صورتیکه مؤدی قبل از انتقال مال مذکور از طرف وزارت دارائی بغیر حاضر شود که عین مال را با پرداخت بدهی قبلی تا تاریخ پرداخت مسترد دارد وزارت دارائی مکلف است ملک مزبور را مسترد دارد .
- ادارات دارائی میتوانند پس از 15 روز از تاریخ ابلاغ برگ اجرائی در مورد هر مؤدی که بدهی قطعی او بابت اصل مالیات هر سال بیش از پنجاه هزار ریال باشد و باموال او دسترسی پیدا نشود و مؤدی مالی که متناسب با بدهی او بوده و دسترسی به آن میسر باشد ارائه ندهد و یا برای پرداخت بدهی خود قراری با اداره دارائی ندهد و یا ضامن متناسب با بدهی معرفی نکند و یا گواهی تسلیم دادخواست اعسار و یا توقف بدادگاه صالح بطرفیت اداره دارائی ارائه ندهد بازداشت مؤدی را بخواهد.
- درخواست بازداشت ضمن تعیین مبلغ بدهی از ادارﮤ ثبت محل میشود ادارﮤ ثبت مکلف است با رعایت مقررات اجرائی مربوط اقدام به بازداشت بدهکار نماید.
- هزینه بازداشت مؤدی طبق مقررات مربوط از طرف وزارت دارائی پرداخت و بعد کلیه هزینهها به استثنای هزینه بازداشت در مدت توقیف از بدهکار وصول خواهد شد.
- ادارﮤ دارائی مکلف است در موارد ذیل نسبت برفع بازداشت از بدهکار فوراً اقدام کند:
1 - در صورتی که بدهکار مالی نشان بدهد که با بدهی او متناسب باشد و توقیف آن مال قانوناً از طرف ادارﮤ دارائی بلامانع باشد.
2 - در صورتیکه بدهی وصول گردد و یا بدهکار بدهی خود را با تنظیم سند رسمی و دادن ضامن مورد قبول دارائی در مدت مناسب به تشخیص وزارت دارائی تقسیط نماید.
3 - در صورتیکه دادخواست اعسار یا توقف بدادگاه صالح بطرفیت دارائی تسلیم نماید.
- مرجع رسیدگی به شکایات ناشی از اقدامات اجرائی راجع به مطالبات دولت از اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی که طبق مقرراتاجرائی مالیاتها قابل مطالبه و وصول میباشد کمیسیون تشخیص مالیات خواهد بود بشکایات مزبور بفوریت و خارج از نوبت رسیدگی و رأی صادرخواهد شد رأی صادره قطعی و لازمالاجراء میباشد.
- در مورد مالیاتهای مستقیم در صورتیکه شکایت حاکی از این باشد که وصول مالیات قبل از قطعیت بموقع اجرا گذارده شده است هرگاه کمیسیون تشخیص شکایت را وارد دانست ضمن صدور رأی بر بطلان اجرائیه حسب مورد قرار رسیدگی و اقدام لازم صادر یا نسبت بدرآمد مشمول مالیات مؤدی رسیدگی و رأی صادر خواهد کرد رأی صادر از کمیسیون تشخیص قطعی و لازمالاجراء میباشد مگر در قسمت اخیر که مفاد ماده 248لازمالرعایه است.
- در مورد مالیاتهای غیر مستقیم هر گاه شکایت اجرائی از این جهت باشد که مطالبه مالیات قانونی نیست مرجع رسیدگی باین شکایت نیزکمیسیون تشخیص مالیات مقرر در ماده 244 خواهد بود و رأی کمیسیون مزبور در این باره هم قطعی و لازمالاجرا است.
مفاد این تبصره شامل جرایم قاچاق اموال موضوع عایدات دولت و بهای مال قاچاق از بین رفته و نیز آندسته از مالیاتهای غیر مستقیم که طبق مقررات مخصوص بخود در مراجع خاص باید حل و فصل شود نخواهد بود.
- دو درصد از وجوهیکه بابت مالیات و جرائم موضوع این قانون وصول میشود (باستثنای مالیات بر درآمد بانکها وشرکتها و مؤسسات دولتی و وابسته بدولت) در حساب مخصوص در خزانه منظور میگردد تا بمصرف تعلیم و تربیت کارمندان در امور مالیاتی وحسابرسی تخصصی برسد.
تبصره - وزارت دارائی مجاز است از محل مزبور برای تشویق در امر وصول مالیات علاوه بر مزایای قانونی کارمندان سازمانهای مالیاتی بکارمندان مزبور و سایر کسانیکه در امر وصول مالیاتها فعالیتهای مؤثری مصروف داشته یا میدارند در موارد خاص پاداش متناسبی به تشخیص خود پرداخت نماید. وجوه پرداختی باستناد این تبصره از شمول کلیه مقررات مغایر مستثنی است.
- وزارت دارائی مجاز است قسمتی از وجوه مزبور را براﻯ پرداخت وام مسکن به مستخدمین وزارت دارائی طبق آئیننامهایکه بتصویب وزیر دارائی میرسد بمصرف برساند .
- آئیننامه مربوط بقسمت وصول مالیات [به]وسیله وزارت دارائی و وزارت دادگستری تنظیم و از طرف وزارت دارائی بموقع اجرا گذارده خواهد شد.
- اوراق مالیاتی بطور کلی باید بشخص مؤدی ابلاغ و در نسخه ثانی رسید اخذ گردد.
- هرگاه بخود مؤدی دسترسی پیدا نشود اوراق مالیاتی باید در محل سکونت یا محل کار او بیکی از بستگان یا مستخدمین او ابلاغ گردد مشروط بر اینکه بنظر مأمور ابلاغ سن ظاهری این اشخاص برای تمیز اهمیت اوراق مورد ابلاغ کافی بوده و بین مؤدی و شخصی که اوراق رادریافت میدارد تعارض منفعت نباشد
- هرگاه مؤدی یا در صورت عدم حضور او بستگان یا مستخدمین او از گرفتن برگ ها استنکاف نمایند یا در صورتیکه هیچیک از اشخاص مذکور در محل نباشد مأمور ابلاغ باید امتناع آنان را از گرفتن اوراق یا عدم حضور اشخاص فوق را در محل با گواهی یکنفر پاسبان یا ژاندارم یا دو نفرگواه از اهل محل در هر دو نسخه قید نموده و نسخه اول اوراق را بدرب محل سکونت یا محل کار مؤدی الصاق نماید.
اوراق مالیاتیکه بترتیب فوق ابلاغ شده قانونی تلقی و تاریخ الصاق تاریخ ابلاغ بمؤدی محسوب است.
- مأمور ابلاغ باید مراتب زیر را در نسخه دوم اوراق مالیاتی تصریح و امضاء نماید:
الف - محل و تاریخ ابلاغ با تعیین روز و ماه و سال.
ب - نام کسیکه اوراق به او ابلاغ شده با تعیین اینکه چه نسبتی با مؤدی دارد.
پ - نام و مشخصات گواهها در مورد ماده 269.
- اگر مؤدی یکی از ادارات دولتی یا مؤسسات وابسته بدولت باشد اوراق مالیاتی باید به رئیس یا قائم مقام رئیس یا رئیس دفتران[آن] اداره یامؤسسه ابلاغ گردد.
- اگر مؤدی شرکت تجارتی یا سایر اشخاص حقوقی باشد اوراق مالیاتی باید به مدیر یا اشخاص دیگر که از طرف شرکت حق امضاء دارند تسلیم شود.
- مقررات مواد 295 و 296 در مورد شرکت های تجارتی و سایر اشخاص حقوقی نیز مجری است.
- در مواردیکه مؤدی محلی را بعنوان محل کار یا سکونت یا محل ابلاغ اوراق مالیاتی معرفی کند و در غیر این مورد در صورتیکه اوراق مالیاتی در محلی بعنوان محل کار یا سکونت مؤدی ابلاغ شود و در پرونده دلیل و اثری حاکی از اطلاع مؤدی از این موضوع بوده و به این نشانی ایراد نکرده باشد مادام که محل دیگری بعنوان محل سکونت یا کار اعلام نکند ابلاغ اوراق مالیاتی بهمان نشانی قانونی و صحیح است.
- در مواردیکه نشانی مؤدی در دست نباشد اوراق مالیاتی یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار حوزه دارائی و اگر در حوزه دارائی روزنامه نباشد در روزنامه کثیرالانتشار نزدیکترین محل به حوزﮤ دارائی یا یکی از روزنامههای کثیرالانتشار مرکز آگهی میشود این آگهی در حکم ابلاغ بمؤدی محسوب خواهد شد.
- در متن اوراق مالیاتی ابلاغ شده باید علاوه بر مطالب مربوط محل مراجعه و مهلت مقرر و تکلیف قانونی مودﻯ درج شده باشد .
- در مورد مودیان مالیات مستغلات که نشانی آنها طبق ماده 300 این قانون مشخص نباشد اوراق مالیاتی بترتیب مذکور در ماده 296 بهمستغلی که مالیات آن مورد مطالبه است ابلاغ خواهد شد .
- مقررات آئین دادرسی مدنی راجع به ابلاغ جز در مواردیکه در این قسمت مقرر گردیده است در مورد ابلاغ اوراق مالیاتی اجرا خواهدشد.
- مقررات باب اول و دوم و سوم این قانون از اول فروردینماه 1346 بموقع اجرا گذاشته میشود و مقررات آن شامل کلیه اراضی بایر ومالیات بر درآمدهائیکه تاریخ تحصیل درآمد و سایر مالیاتهای مستقیم که سبب تعلق مالیات بعد از تاریخ اجرای این قانون میباشد و همچنین مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی مربوط بسال مالی که در سال اول اجرای این قانون خاتمه مییابد خواهد بود و کلیه قوانین مقررات مالیاتی نسبت به آنها ملغی است
در مواردیکه در فاصله بین اول فروردینماه 1346 تا تاریخ ابلاغ این قانون مالیاتی کمتر از مأخذ مقرر پرداخت شده باشد در صورتیکه مابهالتفاوت ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ این قانون پرداخت گردد از موارد تخلف محسوب نخواهد شد ضمناً اضافه پرداختی نیز در محاسبه مالیاتیمنظور خواهد شد.
- مالیات بر درآمدهائیکه تاریخ تحصیل درآمد و سایر مالیاتهای مستقیم موضوع این قانون که سبب تعلق مالیات قبل از سال 1346میباشد و مشمول مرور زمان نبوده و هنوز بمرحله قطعیت نرسیده است کلا بعنوان بقایای مالیاتی تابع احکام این باب خواهد بود درآمد مشمول مالیات ونرخ مالیاتی بقایای مالیاتی تابع احکام قانونی زمان تحصیل درآمد خواهد بود.
- مالکین املاک مزروعی که در هر یک از سنوات قبل از 1346 بیش از بیست و پنج درصد بهره مالکانه آنها بعلت عوامل خارج از اختیارآنان از بین رفته میتوانند راجع بمالیات همانسال به دارائی محلی که ملک در حوزه آن واقع است تا پایان سال 1349 شکایت کنند در اینصورت پرونده برای صدور رأی مقتضی بکمیسیون حل اختلاف احاله خواهد شد رأی کمیسیون در اینمورد قطعی و لازمالاجرا است ولی مالیاتهای وصول شده تا تاریخ تصویب این اصلاحیه قابل استرداد نخواهد بود.
- بدهی مالیاتی زارعین املاک و مستغلات پهلوی که در نتیجه تقسیم املاک مزبور تا 20 هکتار ملک به آنان واگذار شده نسبت بملک مزبور بخشوده میشود.
- مالیات سود سهام و سود سهمالشرکه مربوط بدوره عمل شرکتها تابع قوانین و مقرراتی است که اصل مالیات بر درآمد شرکت در آندوره بر اساس آن قوانین تشخیص میشود.
- وجوهی که بعد از پایان سال 1345 بمقاطعهکاران موضوع ماده 11 قانون مالیات بر درآمد مصوب فروردین ماه 1335 بابت عملیات مقاطعه کاری که تا پایان سال 1345 قرارداد آن منعقد شده یا پیمانکار پیشنهاد آنرا تسلیم کرده باشد پرداخت شود از لحاظ نرخ تابع ماده 11 مذکور و ازجهت ترتیب رسیدگی و تصفیه مشمول مقررات این باب خواهد بود حکم این ماده در مواردیکه کارفرما دولت یا مؤسسات وابسته بدولت نباشد درصورتی جاری خواهد بود که بموجب مدارک مثبته معلوم شود که قرارداد قبلاً منعقد یا بعداً بر اساس پیشنهادیکه قبل از سال 1346 تسلیم شدهمنعقد گردد.
- بقایای مالیاتی کسبه و صنعتگران دستمزدبگیر (پیشهوران) که اسامی آنان ضمن صورت ضمیمه قانون توافق و تسهیل وصول مالیاتها مصوب تیر ماه 1343 ذکر است برای هر یک از سالهائیکه حساب مالیاتی آن قطعی نشده است عبارتست از مبلغی معادل مالیات قطعی شده یکیاز سالهای 38 ببعد آنها و در صورتیکه در این سالها بیش از یک مالیات قطعی شده وجود داشته باشد معدل مالیاتهای قطعی شده مزبور ملاک قرارداده میشود و مؤدی مکلف است این مالیات را منتهی ظرف چهار ماه از تاریخ اجرای اینقانون پرداخت یا تقسیط کند.
- پیشآگهیهای قطعی شده سابقه قطعی از نظر اجرای این ماده محسوب نخواهد شد.
- هر گاه مالیاتی که برای هر سال بر اساس این ماده تعیین یا طبق رأی قطعی کمیسیون حل اختلاف موضوع ماده 311 تشخیص میشود همچنین مالیاتهای قطعی شده سابق مودیان فوق که بهر نحوی از انحاء قطعیت یافته باشد دو هزار ریال یا کمتر باشد نسبت به آن قسمت که وصول نشده است قابل وصول نخواهد بود.
- وزارت دارائی مکلف است در آراء قطعی صادره یا توافقهای انجام شده درباره مالیات بر ارث یا نقل و انتقال بلاعوض و محاباتی درصورتیکه تمام یا قسمتی از ماترک یا مال مورد انتقال ملک مزروعی باشد و ملک طبق قوانین و مقررات اصلاحات ارضی واگذار شده یا ترتیب واگذاری آن داده شود تجدید نظر نماید. در اینصورت قیمت مندرج در سند معاملهای که در اجراء مقررات اصلاحات ارضی تنظیم شده یا میشود بجای قیمتی که ملاک تشخیص مالیات قرار گرفته است مأخذ محاسبه واقع و بر این مبنا رقم مالیات بنفع مودی تعدیل خواهد شد.
- تجدید نظر توسط کمیسیونهای تشخیص مقرر در این قانون بعمل میآید و منحصر باصلاح قیمت املاک مزروعی مذکور در این ماده خواهد بود و کمیسیون از جهات دیگر صلاحیت رسیدگی ندارد.
- زیان دیر کرد مالیاتهائیکه طبق مقررات این ماده در آنها تجدید نظر میشود از تاریخ توافق یا رأی قطعی اولیه محاسبه و وصول خواهدشد.
- حکم این ماده شامل مواردی که مالیات آن کلاً پرداخت شده نمیباشد.
- تقسیط بدهی مالیاتی مانع از تجدید نظر نخواهد بود ولی در اینصورت تفاوتیکه در اثر تجدید نظر در میزان مالیات پیدا میشود ازدورترین اقساط کسر گذاشته خواهد شد. ولی در هر صورت آنچه وصول شده است مسترد نخواهد شد.
- ارجاع پرونده برای اصلاح رأی مانع از ادامه اقدامات اجرائی نسبت بمالیات مربوط به سایر اقلام ماترک نخواهد بود.
- بمنظور تصفیه بقایای مالیاتی غیر از مواردی که تابع حکم ماده 309 میباشد کمیسیونهائی بنام کمیسیون حل اختلاف مالیاتی مرکباز سه نفر بشرح زیر تشکیل میشود:
الف - نماینده وزارت دارائی.
ب - یکنفر قاضی در تهران بمعرفی وزیر دادگستری و در شهرستانها بمعرفی رئیس دادگستری محل.
پ - نماینده اطاق بازرگانی محل و در صورت عدم تشکیل اطاق بازرگانی یکنفر معتمد محل بمعرفی فرماندار.
- ادارات دارائی مکلفند پروندههای مالیاتی غیر قطعی مورد رسیدگی قرار دهند و در صورتیکه مؤدی طبق مندرجات پرونده مشمول مالیات نباشد مراتب را در پرونده منعکس کنند و در مواردیکه مالیات مودی را بر اساس مندرجات پرونده و سوابق مالیاتی تا مبلغ پنجاه هزار ریال برآورد نمایند مجازند با مودی توافق کنند و این توافق قطعی و لازمالاحرا [لازمالاجرا] است هر گاه توافق انجام نگیرد همچنین در سایر موارد پرونده مالیاتی برایتشخیص مالیات متعلق ضمن تعیین روز رسیدگی و ابلاغ آن بمودی بکمیسیون حل اختلاف مالیاتی ارسال خواهد شد.
- فاصله بین ابلاغ دعوتنامه برای حضور در کمیسیون حل اختلاف تا روز تشکیل جلسه رسیدگی نباید کمتر از یک ماه باشد.
- کمیسیون حل اختلاف با رعایت قوانین و مقررات مالیاتی حاکم بر زمان تحصیل درآمد بپرونده رسیدگی و بر اساس دلایل و قرائن وامارات و مندرجات پرونده و اظهارات مؤدی مالیات متعلق را تشخیص میدهد عدم حضور مؤدی یا نماینده تامالاختیار او بشرط ابلاغ دعوتنامه مانع رسیدگی و صدور رأی نخواهد بود و رأی کمیسیون حل اختلافات قطعی است مگر اینکه مالیات مورد رأی با مبلغی که دارائی برآورد میکند و یا با مبلغی که مورد قبول مودی است بیش از بیست و پنجدرصد اختلاف داشته باشد که حسب مورد هر یک از طرفین میتواند ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ رأی اعتراض کند. مرجع رسیدگی به اعتراض کمیسیون تجدید نظری است که اعضای آن بشرح مقرر در ماده 311 انتخاب شده و نسبت بموضوع قبلا رأی نداده باشند.
- جلسه کمیسیون حل اختلاف با حضور نماینده دارائی و حداقل یکی از اعضاء رسمیت مییابد. آراء کمیسیون باتفاق یا باکثریت اعضاء حاضر در جلسه مناط اعتبار است.
- در صورتیکه مؤدی نتواند در اولین دعوت در جلسه کمیسیون حضور بهمرساند باید مراتب را کتباً به اطلاع کمیسیون برساند در اینصورت کمیسیون روز دیگری را برای طرح پرونده که فاصله آن از اولین جلسه بیشتر از پانزده روز نخواهد بود در ذیل نامه مؤدی تعیین و در جلسه مذکور ولو بدون حضور مؤدی اقدام بصدور رأی خواهد کرد.
- در صورتیکه کمیسیون حل اختلاف مالیاتی برای صدور رأی رسیدگی و تحقیق بیشتر را لازم بداند ضمن صدور قرار لازم تاریخ تشکیل جلسه مجدد را که از یکماه نباید تجاوز کند در همان جلسه تعیین و بامضای مؤدی یا نماینده تامالاختیار او (در صورتیکه در جلسه حاضر باشد)میرساند در این صورت عدم حضور مؤدی یا نماینده تامالاختیار او در روز مقرر مانع رسیدگی و صدور رأی نیست.
- وزیر دارائی میتواند ظرف 4 ماه از تاریخ تصویب این قانون در مورد آراء صادره از هیئت حل اختلاف مالیاتی در صورتیکه اصل مالیات مورد رأی از ششصد هزار ریال تجاوز نکند و در سایر موارد در صورتیکه بابت مالیات مربوط بیک مؤدی و موضوع مشخص و سال معین کهقبلا قطعی شده است رأی قطعی از مراجع مالیاتی صادر شده باشد به شکایت مؤدی دستور تجدید رسیدگی بدهد در این صورت پرونده با احضارمؤدی در کمیسیون تشخیص موضوع ماده 244 این قانون مطرح خواهد شد. هرگاه کمیسیون شکایت مؤدی را وارد تشخیص داد رأی مقتضی صادرخواهد کرد وگرنه مؤدی را بجریمهایکه از ده درصد مالیات مورد اختلاف کمتر نبوده و از پنجاه درصد آن تجاوز نکند محکوم خواهد نمود. کمیسیونصلاحیتدار برای رسیدگی باینگونه پروندهها در مورد مؤدیان دارائیهای تابع پیشکاری کمیسیون متشکل در مرکز استان و نسبت بسایر دارائیها کمیسیون متشکل در تهران است رأی کمیسیون در اینمورد قطعی و غیر قابل اعتراض خواهد بود.
- مفاد این ماده شامل مالیاتهائیکه کلا وصول یا تقسیط شده است نخواهد بود. مگر در موردیکه مربوط بیک مؤدی و موضوع مشخص و سال معین که قبلا قطعی شده است رأی قطعی دیگر از مراجع مالیاتی صادر شده است باشد.
- آراء صادره از کمیسیونهای تشخیص که در اجرای این ماده صادر میشود نباید کمتر از مبلغ مورد قبول یا وصول شده از مؤدی نسبت بهر سال مالیاتی باشد.
- بقایای مالیات که تا آخر سال 1350 نسبت به آن توافق نشود یا بکمیسیون حل اختلاف مالیاتی ارجاع نشده باشد قابل مطالبه نخواهد بود. مفاد این ماده شامل پروندههای مربوط بمالیات بر ارث نخواهد بود.
- حکم بند 3 ماده 273 در مورد مأموران مالیاتی که بر اثر مسامحه و غفلت آنها مالیات موضوع این باب مشمول مرور زمان و غیر قابل مطالبه گردد جاری خواهد بود.
- در موارد زیر جریمه مالیاتی بخشوده خواهد شد:
1 - در صورتیکه ظرف 6 ماه از تاریخ تصویب این قانون مالیاتهائیکه قبلاً بمرحله قطعیت رسیده نقداً پرداخت یا قرار تقسیط با اداره دارائی گذاشته شود.
2 - در صورتیکه مالیات موضوع ماده 309 تا سر رسید مقرر پرداخت یا قرار تقسیط با دارائی گذاشته شود.
3 - در سایر موارد در صورتیکه مالیات مورد رأی کمیسیون حل اختلاف مالیاتی ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی پرداخت یا قرار تقسیط با اداره دارائی گذاشته شود.
- در صورت تأخیر در پرداخت هر یک از اقساط بدهی مؤدی حال میشود و از بخشودگی جریمه موضوع این ماده استفاده نخواهد شد.
- آن قسمت از زیان دیر کرد( مؤدیان مالیات بر ارث ) که پرداخت شده قابل استرداد نیست.
- مفاد ماده 190 این قانون نسبت بمالیات بر ارث که تاریخ فوت مورث قبل از سال 1346 میباشد قابل اجرا خواهد بود.در مورد انتقالات مشمول مواد 16 و 17 قانون مالیات بر ارث مصوب اسفند ماه سال 35 که معامله فسخ یا اقاله شده باشد یا بعداً بشود آن قسمت ازمالیات مقرر که تا تاریخ فسخ یا اقاله وصول نشده است قابل مطالبه و وصول نخواهد بود مگر اینکه منتقلالیه از منافع ملک تا تاریخ مذکور بهرهمند شده باشد که در اینصورت مالیات متعلق بمنافع ملک تا حدودی که استیفاء شده است بوسیله کمیسیون حل اختلاف موضوع ماده 311 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 28ر12ر45 تشخیص و رأی مقتضی صادر خواهد شد.
- در اجرای باب چهارم این قانون کلیه قوانین و مقررات مغایر ملغی میگردد.
- در مورد بقایای مالیات بر درآمد که تا تاریخ تصویب این اصلاحیه بمرحله قطعیت رسیده و مبلغ آن بابت هر سال مالیاتی پنجاه هزار ریال یا کمتر باشد بشکایت مؤدی از قطعیت خارج و بکمیسیون حل اختلاف ارجاع خواهد شد. رأی کمیسیون در اینمورد قطعی و لازمالاجرا است.
- با اجرای اینماده مالیاتهائی که تا تاریخ تصویب این اصلاحیه از مودی وصول شده مسترد نخواهد شد.
قانون فوق مشتمل بر سیصد و نوزده ماده و یکصد و هفتاد و پنج تبصره پس از اظهار ملاحظات مجلس سنا در تاریخ روز یکشنبه بیست و یکم اسفند ماه یکهزاروسیصدوچهل وپنج در جلسه روز یکشنبه بیست و هشتم اسفند ماه یکهزار و سیصد و چهل و پنج شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی - مهندس عبدالله ریاضی
- بقایای مالیاتی قطعی شده که اصل مالیات از یک میلیون ریال تجاوز نکند و تا تاریخ تصویب این اصلاحیه پرداخت شده یا ظرف ششماه از تاریخ مزبور پرداخت شود از جریمه و زیان دیر کرده معاف است. جرائم و زیان دیرکردهائی که قبلا وصول شده قابل استرداد نمیباشد.
- بدهی مالیاتی تا آخر سال 1348 مالکین نسبت باملاکی که در اجرای قوانین و مقررات اصلاحات ارضی املاک آنها بزارع واگذار شده و یا بشود یا بزارع اجاره داده شده یا بشود اعم از آنکه تحت عنوان مالیات مزروعی یا مالیات کشاورزی یا مالیات املاک باشد در صورتیکه مؤدی تا آخرشهریور ماه 1349 بدارائی محل مراجعه و بدهی خود را حداکثر برای مدت سه سال تقسیط کند و اقساط را در سر رسید بپردازد از پرداخت زیان دیرکرد معاف خواهد شد. و در صورتیکه مودی مالیات خود را ظرف مهلت مزبور یکجا و نقداً بپردازد علاوه بر معافیت از زیان دیر کرد 25% اصل مالیات مربوط بخشوده خواهد شد. در مواردیکه مالکین با گواهی وزارت اصلاحات ارضی مالالاجاره و یا بهره مالکانه و یا اقساط اراضی املاک واگذاری خود را دریافت نداشتهاند ازپرداخت مالیات مذکور بالا معاف خواهند بود.
- بوزیر دارائی اجازه داده میشود زیان دیرکرد بقایای مالیاتی قبل از سال 1346 مؤدیانی را که بدهی خود را نقداً پرداخت یا تقسیط کرده یامیکنند معاف کند.
- در مورد مالیات بر درآمدهائی که تا تاریخ تصویب این اصلاحیه بمرحله قطعیت رسیده و در مرجع دیگری قابل طرح نباشد و ظرف یکسال از تاریخ تصویب این اصلاحیه بادعای غیر عادلانه بودن مالیات مستنداً بمدارک و دلائل کافی از طرف مؤدیان شکایت و یا از طرف ادارات دارائی تقاضای تجدید رسیدگی شود پرونده امر با موافقت وزیر دارائی به هیأتی مرکب از سه نفر بانتخاب وزیر دارائی ارجاع خواهد شد. در صورتیکه غیر عادلانه بودن مالیات پس از تحقیقات کافی برای هیئت مزبور که ممکنست در تهران و مراکز استان و فرمانداری های کل تشکیل شود محرز شود وارد رسیدگی ماهوی شده و با توجه به مدارک و دلائل مالیات را حسب مورد کسر یا افزایش و جهات کسر یا افزایش را نیز در رأی ذکر خواهد نمود.
شکایت موضوع این ماده مانع مطالبه و وصول مالیات قطعی شده نخواهد بود.
- با اجرای این ماده مالیاتهایی که تا تاریخ تصویب اینقانون از مودی وصول شده مسترد نخواهد شد ولی پرداختی بعد از تاریخ تصویب ایناصلاحیه بر اساس رأی هیئت قابل استرداد است.
- در مورد مالیاتهای قطعی شده بیش از پنجاه هزار ریال در صورتیکه شکایت مودی مردود تشخیص شود علاوه بر مالیات مقرر بیست درصد جریمه غیر قابل بخشش از او وصول خواهد شد.
- هر گاه مالیات چند سال بموجب یک رأی تعیین شده باشد در مواردیکه مبلغ مالیات به تفکیک هر سال مورد نیاز باشد مبلغ رأی نسبت بمدت سنوات مورد رأی تقسیم خواهد شد.
- شکایت مودیانی که باستناد ماده 319 این اصلاحیه رسیدگی میگردد باستناد این ماده قابل رسیدگی نخواهند بود.
- وزیر دارائی میتواند برای تعیین هیئتهای موضوع اینماده از قضات و کارمندان بازنشسته دولت نیز استفاده نماید.
- تجدید نظر در آئین نامهها و جداول موضوع قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند 1345 و اصلاحیه مربوط بآن بعهده همان مراجعی است که قانون برای تصویب آنها مقرر داشته است.
- الف - عبارت یکماه در ماده 246 و بند الف و ب ماده 248 و عبارت سی روز در بند ب ماده 44 و در تبصره ماده 53 و ماده 66 وماده 238 و ماده 239 و ماده 282 و عبارت دو ماه در ماده 54 این قانون و عبارت 30 روز و یک ماه در ماده 56 قانون نظام صنفی و تبصره یک آنبعبارت ده روز و عبارت یکماه در ماده 288 این قانون بعبارت 15 روز اصلاح میشود.
ب - در مورد عملیات موضوع ماده 76 اصلاحات مربوط بماده مزبور و ماده 79 و تبصرههاﻯ آنها و جزء یک بند ت و تبصره 4 ماده 80 شاملقراردادهائی است که پیشنهاد آنها از اول سال 1352 ببعد تسلیم شده باشد و در مورد سایر قراردادها مقررات حاکم قبل از تصویب این اصلاحیه جارﻯخواهد بود.
در مورد شرکت هاﻯ مقاطعه کارﻯ که بر اساس مفاد این بند قسمتی از وجوه دریافتی آنها در یکسال مالیاتی مشمول مقررات اصلاحی و قسمتی دیگرمشمول مقررات قبلی میباشد نرخ اصلاحی موضوع جزء یک بند ت ماده 80 در صورتی بوجوه مربوط بقراردادهاﻯ جدید اعمال خواهد شد که مالیات متعلق بشرکت کمتر از مبلغی نگردد که با اعمال نرخ مالیاتی قبلی نسبت بکل وجوه دریافتی شرکت تعلق میگیرد وگرنه نسبت بکلیه وجوه دریافتی شرکت نرخ مالیاتی قبلی اعمال خواهد شد.
ج - اصلاحات مربوط به بند 7 ماده 2 و تبصره 2 ماده 4 و بند ب و تبصره 3 ماده 80 و تبصره 3 ماده 83 و بند ث ماده 102 و تبصره ماده 115 و تبصره4 ماده 116 و بند 4 ماده 183 و تبصره 1 ماده 214 از اول سال 1346 و اصلاح مربوط به تبصره 6 ماده 80 از اول سال 1349 و سایر اصلاحات و ماده321 مکرر الحاقی از اول سال 1352 به موقع اجرا گذاشته میشود.
د - دولت مأمور اجرای این قانون است.
- آندسته از اعضاء کانون که تمام وقت خود را بخدمات حسابرسی و یا تهیه و تنظیم و پیشنهاد روشهاﻯ حسابدارﻯ یا سایر خدماتی که بتشخیص شورا جزو وظایف حسابدار شاغل تلقی گردد براﻯ عموم تخصیص دهند حسابدار شاغل نامیده میشوند. حسابداران شاغل در مقابل خدمات مذکور از دریافت هر گونه وجهی جز حقالزحمه موضوع تبصره 2 ماده 275 ممنوع میباشند. پرداخت هر گونه وجهی از طرف وزارتخانهها و مؤسسات و شرکتهاﻯ دولتی به حسابداران شاغل باستثناء حقالزحمه مزبور ممنوع است. - شورای مذکور در ماده فوق در بهمن ماه هر سال تشکیل و از بین داوطلبان کسانی را که حائز شرایط برای احراز سمت حسابداری رسمی تشخیص میدهد انتخاب مینماید و فهرست منتخبین از طرف وزارت دارائی منتشر خواهد شد.
- دو یا چند حسابدار شاغل میتوانند مستقلاً یا با شرکت یک یا چند حسابدار رسمی دیگر با رعایت شرایطی که در اساسنامه کانون پیشبینی خواهد شد مؤسسه حسابرسی تشکیل دهند. مدیر مسئول مؤسسه باید از بین حسابداران شاغل انتخاب شود و مسئول اقدامات و نظرات مؤسسه خواهد بود .
الف - در مورد مالیات هائیکه بعد از 1348.12.24 بمرحله قطعیت رسیده و در مرجع دیگرﻯ قابل طرح نباشد و تا تاریخ اجراﻯ این ماده به ادعاﻯ غیر عادلانه بودن مالیات از طرف مودﻯ شکایت شده باشد پرونده امر با موافقت وزیر دارائی براﻯ تجدید رسیدگی بهیئتی متشکل از سه نفر بانتخاب وزیر دارائی ارجاع خواهد شد. این حکم شامل مالیات بر درآمد مربوط به عملکرد سال 1346 ببعد ولو آنکه قبل از 48.12.24 بمرحله قطعیت رسیده باشد نیز خواهد بود. وزیر دارائی میتواند براﻯ تعیین هیئت هاﻯ موضوع این ماده از قضات و کارمندان بازنشسته دولت نیز استفادهنماید. در صورتیکه پس از تحقیقات کافی و دعوت ازمؤدﻯ براﻯ هیأت مزبور محرز شود که بمؤدﻯاجحاف شده است وارد رسیدگی ماهوﻯ شده و راﻯ مقتضی صادر خواهد کرد آراء صادره از طرف هیئت قطعی بوده و در هیچ مرجعی قابل رسیدگی مجدد نخواهد بود.
- شکایت موضوع بند الف این ماده در صورتی قابل رسیدگی است که مودﻯ قبلاً پنجاه درصد مالیات قطعی را نقداً پرداخته و رونوشت رسید پرداخت آنرا ارائه نماید. وجوهیکه اضافه بر راﻯ هیئت وصول شده باشد باید ظرف یکماه از تاریخ تقاضاﻯ مؤدﻯ مسترد گردد.
- در مورد پروندههائیکه در مهلت مقرر در ماده 321 باستناد ماده مزبور از طرف مؤدﻯ شکایت رسیده باشد جز در مورد مذکور در تبصره 3این ماده باستناد این ماده قابل رسیدگی مجدد نمیباشد.
- وزیر دارائی میتواند ظرف یکماه از تاریخ تصویب این اصلاحیه در صورتیکه شکایت مودیان را در مورد عادلانه نبودن مالیات موجه تشخیص دهد پرونده مالیاتی آنها را که قبلاً در هیئت موضوع ماده 321 مورد رسیدگی و صدور رأﻯ قرار گرفته است براﻯ رسیدگی مجدد به هیئتموضوع این ماده ارجاع نماید.
- مرجع رسیدگی بشکایات موضوع این ماده در مورد مؤدیان مشمول قانون نظام صنفی هیئتی است مرکب از دو نفر بانتخاب وزیر دارائیو یکنفر بانتخاب اتاق اصناف - هیئت مزبور میتواند ضرایب مالیاتی مربوط بسال 46 تا سال 50 را در مورد پرونده مطروحه نیز تعدیل نماید. نماینده اتاق اصناف میتواند نماینده اتحادیه مربوط را براﻯ اداﻯ توضیحات همراه بیاورد.
- مودیان مشمول قانون نظام صنفی که معادل هشتاد درصد بدهی مالیاتی خود مربوط به عملکرد هر یک از سنوات 1346 تا آخر 1350 را تاآخر سال 1351 کلاً پرداخته باشند از پرداخت بقیه اصل بدهی و جرائم معاف خواهند بود. و در صورتیکه ظرف 3 ماه از تاریخاجراﻯ این تبصره صد درصد بدهی خود را پرداخت نمایند از پرداخت جرایم معاف خواهند بود. اجراﻯ این تبصره موجب استردادوجوه دریافتی نخواهد بود.
- اشخاص حقیقی یا حقوقی که ظرف پنجسال از تاریخ تصویب این اصلاحیه واحدهای ده طبقه یا بیشتر مسکونی در محدوده شهرهاایجاد مینمایند نسبت به درآمدیکه از فروش یا اجاره واحدهای مذکور ظرف ده سال از تاریخ اختتام بنا تحصیل میکنند از پرداخت مالیات معافهستند.
- مالیات بر ارث به نسبت سهمالارث از ورثه گرفته میشود و نرخ آن بشرح زیر خواهد بود:
طبقه اول | طبقه دوم | طبقه سوم | |
تا 500000 ریال | معاف | 25% | 40% |
از 500001 ریال تا 750000 ریال | معاف | 30% | 45% |
از 750001 ریال تا 1000000 ریال | معاف | 35% | 50% |
از 1000001 ریال تا 2000000 ریال | 10% | 40% | 55% |
از 2000001 ریال تا 3000000 ریال | 15% | 45% | 60% |
از 3000001 ریال تا 4000000 ریال | 20% | 50% | 65% |
از 4000001 ریال تا 6000000 ریال | 25% | 55% | 70% |
از 6000001 ریال تا 8000000 ریال | 30% | 60% | 75% |
از 8000001 ریال تا 10000000 ریال | 35% | 65% | 80% |
از 10000001 ریال تا 20000000 ریال | 40% | 70% | 85% |
از 20000001 ریال ببالا | 45% | 75% | 90% |
- در صورتیکه هر یک از وراث طبقه اول صغیر باشد یا منحصراً بتحصیل اشتغال داشته باشد مالیات بر ارث سهمالارث او را از 1500000ریال تقلیل نخواهد داد و آن قسمت از مالیات که سهمالارث او را از این مبلغ تقلیل دهد بخشوده خواهد شد.
- هر گاه در بین وراث عیال یا حداقل یک فرزند صغیر یا فرزندی که سن او بیست و پنجسال تمام یا کمتر بوده و به تحصیل اشتغال دارد وجود داشته باشد و خانه یا آپارتمانی جزء ماترک باشد جمع معافیتهای سهمالارث حسب مورد بشرح زیر افزایش مییابد:
الف - در مورد خانه تا ارزش خانه یا مبلغ پنج میلیون ریال هر کدام کمتر است.
ب - در مورد آپارتمان تا ارزش آپارتمان یا مبلغ شش میلیون ریال هر کدام کمتر است و در صورتیکه جمع معافیتهای سهمالارث معادل یا بیشتر ازنصابهای مذکور در این تبصره باشد حکم این تبصره جاری نخواهد بود.